گنجور

 
مولانا

امروز روز نوبت دیدار دلبرست

امروز روز طالع خورشید اکبرست

دی یار قهرباره و خون خواره بود لیک

امروز لطف مطلق و بیچاره پرورست

از حور و ماه و روح و پری هیچ دم مزن

کان‌ها به او نماند او چیز دیگرست

هر کس که دید چهره او نشد خراب

او آدمی نباشد او سنگ مرمرست

هر مؤمنی که ز آتش او باخبر بود

در چشم صادقان ره عشق کافرست

ای آنک باده‌های لبش را تو منکری

در چشم من نگر که پر از می چو ساغرست

زد حلقه روح قدس مه من بگفت کیست

آواز داد او که کمین بنده بر درست

گفتا که با تو کیست بگفت او که عشق تو

گفتا کجا است عشق بگفت اندر این برست

ای سیمبر به من نظری کن زکات حسن

کاین چشم من پر از در و رخسار از زرست

گفت از شکاف در تو به من درنگر از آنک

دستیم بر در تو و دستیم بر سرست

گفتا که ذره ذره جهان عاشق منند

رو رو که این متاع بر ما محقرست

پیش آ تو شمس مفخر تبریز شاه عشق

کاین قصه پرآتش از حرف برترست

 
 
 
غزل شمارهٔ ۴۴۸ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
امیر معزی

شاه جهان که خسرو فرخنده اخترست

بر شرق و غرب‌ پادشه عدل‌ گسترست

عزمش فرو برندهٔ ملک مخالف است

رأیش برآورندهٔ دین پیمبرست

سَهمَش به خاورست و نهیبش به باختر

[...]

وطواط

ای آنکه روزگار بطبعت مسخرست

عزم تو باقضای سمایی برابرست

جاوید باد ، تاکه در ایام ملک تو

از خبث کافری همه عالم مطهرست

کشته ترا صمیم بیابان قرار گاه

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از وطواط
کمال‌الدین اسماعیل

در شعر من بعیب نگیرند اهل فضل

گر جای جای قافیه بعضی مکرّرست

معنی سر سخن بود و قافیه تنش

بر یک تر ازو او دوسر، آن چون دو پیکرست

گر قافیه دو باشد و معنی یکی بدست

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
مولانا

جانا جمال روح بسی خوب و بافرست

لیکن جمال و حسن تو خود چیز دیگرست

ای آنک سال‌ها صفت روح می‌کنی

بنمای یک صفت که به ذاتش برابرست

در دیده می‌فزاید نور از خیال او

[...]

سعدی

این بوی روح‌پرور از آن خوی دلبر است

وین آب زندگانی از آن حوض کوثر است

ای باد بوستان مگرت نافه در میان

وی مرغ آشنا مگرت نامه در پر است

بوی بهشت می‌گذرد یا نسیم دوست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه