گنجور

حاشیه‌گذاری‌های گنگِ خواب دیده

گنگِ خواب دیده


گنگِ خواب دیده در ‫۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:

عمریست نفس میکشم و میروم از خویش...

اینبار دل از دوش که انداخته باشند؟

 

گنگِ خواب دیده در ‫۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۴:

جرم مستان به صفای دل مینا بخشند

 

گنگِ خواب دیده در ‫۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۴:

من نه آنم که نبخشند مرا یا بخشند...

 

گنگِ خواب دیده در ‫۹ ماه قبل، جمعه ۲۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰:

عجب شعری:)))

بس تجربه کردیم در این دیر مکافات

با دردکشان هرکه درافتاد، ورافتاد‌‌‌...

 

گنگِ خواب دیده در ‫۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۸:

شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان

که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش.....

 

11.تیر.02 ؛ آه از آن مست که با مردم هوشیار چه کرد....

 

گنگِ خواب دیده در ‫۹ ماه قبل، دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:

صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست

باز به یک جرعه می، عاقل و فرزانه شد....

 

 

گنگِ خواب دیده در ‫۹ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵:

گفتا کدام؟

کی؟

کجا؟

که برد؟

 

گنگِ خواب دیده در ‫۹ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵:

که هرچ از جان برون آید،

نشیند لاجرم بر دل‌.....!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

طرب‌سرایِ محبت کنون شود مَعمور

که طاقِ اَبرویِ یارِ مَنَش مهندس شد...

 

خلاصه از ترم ۳ و ۴. ۳. تیر

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، جمعه ۲ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۱۰ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:

تحفه بر دل بردم:

جان و تن و دل و هوش...

دل گفت: برو! کانجا

هر چار نمیگنجد....

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، جمعه ۲ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۰۸ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:

کو جام می عشقش؟

تا مست شوم...

زیراک:

در بزم وصال او

هوشیار نمیگنجد...

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷:

دل عارفان ببردند و قرار پارسایان

همه شاهدان به صورت؛

تو به صورت و معانی...

 

پ.ن: ۱ مشاعره(!) با مریم

۲ اینو دیدم یاد ترکیب "بلوند خنگ" افتادم:)) عبارتی که در مورد مرلین مونرو به کار میرفته. مجبور بودی بین شخصیتت و زیباییت یکیو انتخاب کنی. 

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

عافیت می‌طلبی منتظر آفت باش
سر بالین‌طلبان تحفهٔ در است اینجا..!
 
پ.ن: عافیت میطلبی بگذر از اندیشه‌ی جاه...

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

مرگ تسکین ندهد منتظر وصل تو را
پای تا سر ز کفن چشم سفید است اینجا
.
صبح پیری اثر قطع امید است اینجا
تار و پود کفنت موی سفید است اینجا

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

عجب شعری.👌👌👌

.

بیدل آن فتنه که طوفان قیامت دارد

غیر دل نیست همین خانه خراب است اینجا....

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

غبار دشت بیرنگیم و موج بحر بی ساحل...

سر آن دامن از دست که میگردد رها اینجا...؟

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

روم در کنج تنهایی زمانی واکشم بیدل

که از دلهای پر در بزم صحبت نیست جا اینجا....

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۵:

طبعم از دست زبان‌سوز تبی داشت چو شمع

عاقبت خامشی‌ام بر سر بالین آمد....!

.

خون به دل، خاک به سر، آه به لب، اشک به چشم

بی جمال تو چه‌ها بر من مسکین آمد....

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۴:

عافیت می‌طلبی بگذر از اندیشه‌ی جاه

صبر کردیم و به وصلی نرسیدیم افسوس.

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۱:

گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز

فرمان برمت جانا...!

بنشینم و برخیزم...

 

۱
۲
۳
۱۰
sunny dark_mode