گنجور

حاشیه‌ها

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۷:

دنیا بکند به گل گلان را

سعدی بکند به دل گل افشان

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵:

برد سعدی از کلامش درد وآه واشک وغم

برد یکجا عقل وصبر وهوش وتقوی روی تو

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:

سعدی  خوش  سخن   کنون چو رستم آی 

 که  من غرقه خون چون سیاوشم بی تو

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۳:

می کنی سعدی کلام عشق شیرین وبلند

عشق باید تا قیامت سر نهد برپای تو

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۲:

مرده به رقص آید ازگفته سعدی از طرب

معجز عیسوی  بود در سخن وگلوی او

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۱:

سعدی ودلدار را شبه نبیند خیال

حسن دل انگیز این  شعر دل آویز او

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۰:

سعدی چو  شعر ز مقامات عشق خواند

دست خیال کجا رسد به کلام بلند او

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۹:

سخن گوید چوسعدی جمله گویند

سخن  گفتن  نمی باشد که جادو

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:

سعدی چرا مالک ملک سخن بگشت؟

گوید زفهم ودانش واوج هنر سخن

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳:

در آن زمان که سعدی نبوددر عالم 

کلام عشق کجابود ؟ چگونه آوردن ؟

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۴:

داد از عشق دلش سعدی دلبر ز سخن

رسم این است گهی دل دهی وگه بردن

حامد فرجی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۳۷ در پاسخ به مجتبی دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۴۵:

شروع درگیری های بیخودی رو داره نکوهش میکنه!. و بعضی دعواهای بی فکر رو!. البته بنظرم گاهی برای دفاع از شرافت خود بدون توجه به قوی پنجه یا سست بازو بودن باید جلو رفت و حتی مرگ رو تجربه کرد ولی زیستن در ننگ رو نپذیرفت. به قول کسرایی که از زبان آرش گفت:" دلم از مرگ بیزار است... که مرگ اهرمن خو آدمی خوار است... ولی آن دم که ز اندوهان روان زندگی تار است... ولی آن دم که نیکی و بدی را گاه پیکار است... فرو رفتن به کام مرگ شیرین است... همان بایستۀ آزادگی این است... به نیرویی که دارد زندگی در چشم و در لبخند... نقاب از چهرۀ ترس آفرین مرگ خواهم کند". 

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:

به خداکه عقل حیران زدل وکلام سعدی

که درون خون بجوشد چه لطیف گونه آبی 

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۶:

رخ خور چون نمایان شد ستاره کی اثر دارد

که در ملک سخن سعدی مثال آفتابستی 

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷:

سعدی سخن عشق بیان کرد وبه خوبی

در دیده واندر  دل وجانها بنشستی 

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۸:

سعدیا بذری زعشقت در جهان پا شیده ای

پرچم مهر ووفا را در جهان افراشتی 

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۹:

 

خشم وقهر وتلخی ودم از جدایی می کنی

چشم مهر از سعدی شیرین نوا برداشتی 

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۰:

 

حدیث مهر ومحبت روازسعدی گشت

که در دریچه جانها زخاک عشق شکفتی

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۳:

سعدی زشور وسوزی کندر سخن گزیدی

آتش به دل نشاندی از دیده خون چکاندی

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۴:

نیست دلبر چوتو نگارینی 

نیست سعدی به تو هم آوردی

۱
۲۴۸
۲۴۹
۲۵۰
۲۵۱
۲۵۲
۵۵۵۰