گنجور

حاشیه‌ها

محسن پارسا در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۵۱ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۶:

خدمت دوستانیکه میپندارن حمد خدا و ترس جهنم با هم جمع نمیشه برای یک بار حداقل دعای کمیل رو بخوانند لطفا.
مولا علی ع که سرآمد تمام عرفا و عقلا هستن بعد از نام بردن عذاب های متعدد آخرین عذابی که اسم میبرن چیه ؟
الهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک.
بدترین درد از نگاه معشوق همینه و لا غیر.
جهنم برای آدمای کوچکی مثل من شاید آتش و درد باشه ولی برای اهلش فقط دوری از معشوق هست که جهنم رو دردناک میکنه.

محمدطهماسبی دهنو در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۳۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۵:

بیت پنجم اولش رو نیست گذاشتید حذفش کنید

دمیده ‌است چو نرگس در این ‌تماشاگاه
هزار چشم ویکی را نصیب دیدن نیست

محمد در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۰۲ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱۴ - ذکر بایزید بسطامی رحمة الله علیه:

با سلام
این نوشته ها خیلی طبیعی هستن ، و بعضی از نوشته هاش که سخنان این بزرگوار بودن که تو معنی مغز ما ناتوان هست ،تا کنون همچین افرادی هستن که با ریاضت و عبادت کار های خارق العاده انجام میدن. تا متن رو هم کامل و با دقت نخوندید نظر بیخود ندید ،جملاتی که به نظر شما شرک و کفر هست در ادامه ببینی که چگونه نهی میکنه و خودشون رو حقیر تر از گفته میبینن

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

یک پشت زمین دشمن گر روی به من آرند
از روی تو بیزارم گر روی بگردانم
دوستان در باره مفهوم این بیت پرسیدند
گاهی با پس و پیش کردن برخی کلمات ، مفهوم مشخص می شود
به این شکل بخوانید:
از روی تو گر روی بگردانم بیزارم
یعنی اگر جمع کثیری از دشمنان به من روی کنند از این کار که روی گرداندن از تو باشد بیزار هستم
ضمنا دوستان عزیز که خانوادگی هم برای دفاع از آقای چاووشی در اینجا تشریف دارند اینجا جای بحث در باره یک غزل و بررسی و تفسیر آن است و در ابتدای صفحه آهنگ ها معرفی شده است نیاز به تکرار هزار باره ندارد. اینجا معمولا افراد اینقدر فهیم هستند که خودشان تشخیص بدهند به چه چیزی گوش بدهند و به چه چیزی گوش ندهند. تبلیغ زیاد آن هم به این شکل باعث بیزاری از فرد مورد نظر شما می شود مخصوصا که با القابی چون شاه همراهش کنید چون دادن لقب هایی که واقعا در خورد کسی نیست باعث نابودی اون میشه

محمدامین در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶:

سلام و درود
پایان سال 97 است و در طلیعه نوبهار 98 هستیم و در جلسه پایانی سال و در مباحثه و بررسی آیات سوره کهف و داستان موسی و خضر علیهم السلام که به تعبیری نکات زیبایی از استاد شاگردی و... دارد. در پایان جلسه استاد عزیزم این بیت از غزل زیبای حافظ را هدیه نمودند:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گِل باشی

محمدامین در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۰:

سلام و درود
ازین غزل زیبا و پرمعنای حافظ در ترجمه و برگردان آیات سوره کهف و داستان موسی و خضر علیهم السلام بهره بردم.
بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم
که من دلشده این ره نه به خود می‌پویم

نادر.. در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۳۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳:

راه تو شگرف است
به سر می‌روم آن ره..

میلاد در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۶:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹:

باید بگویم پرده داران حرم امن الهی که از چه از جن و از انس وظایف خود را فقط در برابر دستورات خداوند انجام میدهند. همان گونه که در گذشته غلامان موظف به انجام دستورات ارباب بودند. دوستان در سراسر شعر دستور به نکویی و تقرب به حضرت حق موج میزند و منظور حضرت اینست که حریم امن الهی کلیدی دارد که. خود مسکین درونت میتواند این را بیابد و پرده اسرار را بدرانی. شایان ذکر است در نهایت این سرا پرده خواهد افتاد که بی شک مرگ این را امکان پذیر میکند پس رانده شدن از این پرده فقط برای زندی حال و مادی است. در این بیت که می‌فرماید. از پس پرده گفت و گوی من تو چو پرده بیفتد نه تو مانی و نه من. که تو و من همان نیکی و بدی بدون در نظر گرفتن جای تو و من است. سپاس

محزون در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۸:

به حافظ بگی دوریش جونمو به لبم رسونده
دلم واسش تنگ شده مگه دست خودمه دلم میخواد ببینمش
حافظم با این غزل جوابتو بده ...

سید یوسف بیژنی در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۴۳ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷:

بیت اول فوق العادست . اوج عرفانه

همایون در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۴:

مطلع غزل بسیار زیباست و حرف بطور کامل بیان شده است، این زیبائی و ردیف "و مترس" شاعر را بیش از حد شجاع کرده بطوری که آن را به سختی تا شش بیت رسانده است
حرف روی در قافیه حرف نون است که باید همه جا پیش از ردیف بیاید بنابراین توصیه دوستان در بالا درست است و بیت چهارم نیاز به اصلاح دارد
در بیت دوم با کلمه جانور بازی می‌‌شود، اینگونه که اگر "ور" را از آن برداری تنها جان می‌‌ماند بنابراین تو به همین سادگی می‌‌توانی از ترس جانوری نجات پیدا کنی
و دیگر اینکه تو در گمان و تردید بسر میبری و به این دلیل از روز قیامت می‌‌ترسی، کافی‌ است که یک سرّ و جادویی بکار بگیری و از گمان بیرون بیائی و به یقین تبدیل شوی، خیلی‌ ساده پس نترس!
بدان که تو طلایی ولی در خاک و معدن هستی‌، کافیست که مثل شعله برخسی و از معدن بیایی بیرون مگر بازی شعله را نمیدانی و یا رخسیدن بلد نیستی‌؟ خیلی‌ آسان است کافی‌ است که نترسی
تنها یک مسئله باقی‌ می‌‌ماند و آن این است که دل تو که در بیت اول حقیقی‌‌ترین آیه در هستی‌ است و نظیرش در قرآن هم پیدا نمی شود ناگهان بازی در می‌‌آورد و از تو دلیل و برهان می‌‌خواهد و مثل عقل ناتوان و درمانده می‌‌شود، تو هم براحتی می‌‌توانی از یک بازی قدیمی که همه در گذشته (ماکان) آنرا تجربه کرده و عبرت گرفته ا‌ند استفاده کنی و آن هم سایه بازی است، کافی‌ است که ادای سایه در بیاوری و خودت را مثل سایه هر برهان و دلیلی بدانی چون وقتی آفتاب بالای سر تو بیاید سایه هم از بین می‌‌رود و صورت مسئاله پاک می‌‌شود پس نترس، و بدان که:
این غزل ار کار نکرد دان که مثال شکم است
گفت عزیزش که بخور دلمه بادنجان و مترس

م.د در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۰۸ دربارهٔ قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۷:

در مصرع اول بیت4، «تیر» صحیح است.

م.د در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۰۴ دربارهٔ قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴:

در مصرع دوم بیت4، «کنشت» صحیح است.

پدرام در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۶:

بدون آشنایی با کیش مهر ( میتراییسم ؛ آیین ایرانیان قبل از زردشت ) نمیتوان معانی واقعی بسیار از بزرگانمان را حس و درک کنیم . این آیین نشانه های سمبولیک فراوان دارد که ضادق هدایت نیز در بوف کور بارها از آنها استفاده کرده است . هفت دریا و هفت آسمان و نیمه پنهان نیز از آیین مهر هستند . کیش مهر هفت مرحله دارد که پس از گذرراندن آین هفت مرحله ( هفت خان ؛ هفت شهر عشق و.....) نور حقیقت به شخص تابیده میشود و چشم معرفت باز میشود . چله نشینی که چهل روز است گاهی به چند سال میانجامد تا شخص نیمه گمشده و ناشناس خود را پیدا کند که همان آنیما و آنیموس امروزی و شناسایی و پیدا کردن خود است . در این مرحله شخص بی نیاز و بی کینه و بخل و حسد است و یک عاشق تمام عیار . شاد باش ای عشق خوش سودای ما ای طبیب جمله علت های ما ( عشق را طبیب کلیه دردها میداند )

تماشاگه راز در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳:

معانی لغات غزل (263)
کَشتی ما: جام کشتی مانند ما .
شطّ: رودخانه بزرگ، نَهر .
خروش: بانگ و فریاد بی گریه، نعره، صدای بلند .
وَلوَله: واویلا گفتن، بانگ و فریاد کردنِ زن، شور و آشوب .
شیخ و شاب: پیر و جوان .
کشتی باده: جام شراب را که به شکل کشتی می ساخته اند .
با رَهِ صواب: به راه صواب .
مُشکبو: خوش بو .
شرار: آتش .
نقاب انداز: نقاب بر انداز، نقاب برگیر .
مَهِل: مگذار ( از مصدر هِلیدن به معنای هِشتن= گذاشتن) .
دیو مَحَن: ( اضافه تشبیهی) مَحَن به دیو تشبیه شده است .
مَحَن: غم و غصه .
ناوَک: تیر کوچکی که در ناوک یعنی ناودانکی گذاشته و آن ناودانک را در چلّه کمان نهاده رها می کردند تا فاصله دورتری را بپیماید .
شهاب: سنگ های آسمانی کوچک که در جوّ زمین به سرعت سوخته و نابود می شوند، تیرهای آتشین آسمانی.
معانی ابیات غزل (263)
1) بیا و جام شراب کشتی مانند ما را در نَهر شراب انداخته و با این عمل پیر و جوان را به غریو و فریاد وادار .
2) ای ساقی! مرا در کشتی شراب انداز چرا که گفته اند نیکی کن و در آب انداز .
3) به اشتباه از راه میخانه برگشته ام . بار دیگر بزرگواری کرده مرا به راه راست میکده رهنما شو .
4) پیاله یی از آن شراب ارغوانی معطّر آورده و آتش حسادت در دل گلاب به پا کن .
5) هرچند مست و از خود بی خبرم تو در حقّ من لطفی کرده و نگاهی به دل سرگشته و خراب من بینداز .
6) هرگاه در دل شب به آفتاب نیاز داری از چهره دختر سرخ رویِ تاک، پرده را کنار بزن .
7) مگذار که روز مرگم مرا در خاک دفن کنند. پیکرم را به میخانه برده در خم شراب بینداز.
8) حافظ، آنگاه که از ستم روزگار جانت به لب رسید تیر آتشین به سوی شیطان غم و اندوه رها کن .

شرح ابیات غزل (263)
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان
بحر غزل: مجتّث مثمّن مخبون اصلم مُسبغ
*
غزل بالا از ساخته های عنفوان جوانی شاعر است و همانطور که قبلاً گفته شد مشخصات سروده های این دوره در آن به چشم می خورد:
1- فاقد مضامین عرفانی و ایهام است .
2- پاره یی از ابیات آن مانند بیت پنجم فاقد مضمون قابل توجیه است به طوری که یکی از حافظ شناسان محترم برای بهتر کردن مفهوم شعر به جای (خرابم) کلمه (خرابی) را جانشین کرده که چندان وافی به مقصود نبوده است .
یکی دیگر از مشخصّات سروده های دوره جوانی شاعر این است که د رتعداد کمتری از نسخ قدیمه وارد شده است و این غزل همانطور که شادروان دکتر خانلری در ذیل غزل آورده اند تنها در 4 نسخه آن هم با اختلاف آمده است .
مصراع دوم بیت دوم این غزل از کمال الدّین اسماعیل است که می گوید :
به آب چشمــش رحــمی کـن و مبر آبش کـه گـفته اند نکویی کن و در آب انداز
همچنین مضمون مطلع غزل از نظامی است که در هفت پیکر گفته است :
روزی از حــوزه بـهشـتـــی خویـــش کـرد بـر مــــی روانــه کشــتیِ خویش
و تشبیه بیت ششم این غزل بعنی تشبیهِ شراب به خورشید از رودکی است که می گوید :
هــــم به خُــم انــدر همـی گــدازد چـونین تــا بـه گَـهِ نــوبــهار و نیــمه نیــسان
آن کــــه اگــر نیــم شــب درش بگـــشایی چـــشمه خـــورشید را ببــینی تـابــان
و در این باره خاقانی نیز گفته است :
وز مـــیئی کاسمان پیاله اوست آفــتابی عـیان کـنید امــروز
*
ســاغری پـیش از آفتاب بـخواه از مـــی آفـتاب زای صــبوح
طرف صحبت شاعر در این غزل علی الظاهر ساقی است که از او تقاضای شراب دارد که در چهار بیت اوّل از خماری می نالد لیکن بلافاصله در بیت پنجم شاعر ادّعای مستی و خرابی کرده و در بیت ششم به ساقی که دارنده شراب و طرف تقاضای شاعر بوده می گوید اگر نیمه شب به آفتاب نیاز پیدا کردی از چهره شراب نقاب برگیر. این تباین موضوع و تشتّت افکار می رساند که شاعر صرفاً به موضوع و مضمون هر بیت مستقلاً می اندیشیده و برای کلماتِ قافیه مضامین مناسب می آفریده است. امّا شاعر در سال های بعد به صورت کلّی غزل خود، یکرنگی و یکپارچگی کامل داده است .
ذهن شاعر در مقطع غزل برای قافیه شهاب متوجّه مفاد آیه 17 و 18 سورۀ حجر بوده است :
وَ حَفِظناها مِن کُلِّ شَیطانٍ رَجیمٍ(17) اِلّا مَنِ استَرَقَ السَّمعَ فَاَتبَعَهُ شِهابٌ مُبینٌ(18)
( و آن را از هر شیطان رانده شده نگاهداشتیم مگر آن که به دزدیده گوش فراداشت پس از پی رفت او را شهابی روشن).
و عقیده بر این بوده است که چون شیطان بخواهد از زمین به سوی آسمان عروج کند به وسیله تیرهای آتشینِ شهاب ثاقب رانده می شود و این موضوع دست مایه شاعر در ساختن بیت مقطع غزل قرار گرفته و غم و اندوه را به شیطان تشبیه نموده است
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی

متین در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۶:

محسن چاوشی هم این شعر رو خونده قطعه ای بنام ملکا

امیری در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۵ - اشک یتیم:

خسروا، دست توانای تو، آسان کرد کار
ورنه در این کار سخت امید آسانی نبود
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » زن در ایران/
دلیل حذف اشعار پروین از کتب درسی

م.د در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱:

در مصرع دوم بیت دوم، «تا گرفت» صحیح است

م.د در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۱۱ دربارهٔ قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹:

در بیت 2 ، «رخ» صحیح است

م . ق در ‫۶ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:

یک لحظه هم نمیشه حال و حالت شاعر موقع نوشتن بیت بیت این شعر رو درک کرد . قلبا آرزو دارم احدی چنین لحظه رو تجربه نکنه که متاسفانه حاشا ... تجربه خواهد شد .

۱
۲۴۸۸
۲۴۸۹
۲۴۹۰
۲۴۹۱
۲۴۹۲
۵۵۰۵