عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
به نظر می رسد کلمه «من» در اینجا زائد باشد و وزن مصرع بدون آن صحیح تر است.
اما در مورد کلمه حکایت که برخی دوستان بحث فرموده بودند، مصرع به همین شکل صحیح است
در اینجا حرف «ز» به معنی «در باره» است.
سعدی نمی خواهد بگوید از دهان تو یک حکایت به گوش جان من رسید بلکه حکایتی در باره دهان تو توسط شخصی دیگر (حالا یک انسان یا یک ورود قلبی) به گوش جانم وارد شد و بعد از ورود این حکایت، تمام سرزنش ها و نصیحت های مردم حکایتی بی ارزش بیش نیست و سعدی در این مورد بسیار سخن دارد.
بیت دیگر
من رمیده دل آن به که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به در برند به دوشم
دوش را در اینجا می توان به دو منظور به کار برد و هر دو هم صحیح است:
بهتر است که من دلداده وارد سماع نشوم چون وارد شدنم با پا و اختیار خودم است اما چنان غرق و بیهوش و بی اختیار می شوم که باید زیر بغلم (دوشم) را بگیرند و از مجلس خارج کنند یا اینکه مرا به دوش بگیرند و از مجلس بیرون ببرند.
نکته دیگری هم برخی بزرگواران اشاره داشتند که موسیقی مهم نیست. عزیز دل! بسیاری از اشخاص با موسیقی مخصوصا آواز استاد شجریان با حافظ و سعدی آشنا شده اند وانگهی مگر می شود انکار کرد که یک کار خوب و صدای خوب در فهم و دل دادن بی اثر باشد؟
مگر صوت بنده و مرحوم عبدالباسط به یک اندازه کشش برای قرآن ایجاد می کند؟
عباس جنت در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۳۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۹:
خلوتیان آسمان تا چه شراب میخورند= رحیق مختوم شرابی است سربسته که خداوند در روز قیامت آن را باز میکند منظور آیات الهی است
محسن ، ۲ در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۲۳ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ (مهدی نامه):
خرافه پردازان کوتاه نمی آیند
چه خوش سروده لیام عزیز:
نه من از روزگار می بینم نه هم از کردگار می بینم
ای شمایان گرفته دامن جهل عقل را در فرار می بینم
ملتی خو گرفته بر هذیان ابلهان بی شمار می بینم
چشم ها روشن از جمال شما عقل را شرمسار می بینم
جامتان از خرافه لبریز است همه را می گسار می بینم
قوم بدبخت بی خرد را بین خیل بی اختیار می بینم
سر نهاده به سجده ی مهمل همه را بنده وار می بینم
تا که قومی چنین فنا رفتند قامتی بس نزار می بینم
هرچه پنهان کنیم سستی را ضعف ها آشکار می بینم
تا که در بند این خرافاتی سکّه ات کم عیار می بینم
چشم بگشا که عمر می گذرد سال ها بی بهار می بینم
درّ رخشان به دامنت بسیار بر خزف اعتبار می بینم
گر بگوید ” لیام “ و تو خندی شام تو پایدار می بینم
محسن ، ۲ در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۱۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » هوشنگ » بخش ۱ - پادشاهی هوشنگ چهل سال بود:
جهاندار هوشنگِ بارای و داد
به جای نیا تاج بر سر نهاد
به نظرم هوشنگ فاعل است ، چون عمل تاج نهادن بر سر را
انجام داده
جهاندار ، بارای و داد هر سه صفت هستند برای هوشنگ
هوشنگِ جهاندار
هوشنگِ با رای
هوشنگِ دادگر.
هوشیار در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » هوشنگ » بخش ۱ - پادشاهی هوشنگ چهل سال بود:
باسلام خدمت دوستانِ مهرورزِ ادب پرور
فرصتی دست داد که نظرات دوستان را مطالعه کنم و بهره ها برم. راستی باید بگویم که نکات دستوری جناب شهبازی را که بر ابیات شاهنامه نگاشته اند، نکات همان بیت آغازین را خواندم ولی متاسفانه فرصتم کوتاه بود و به نکات دیگر ابیات نرسیدم. امّا باید بگویم که در بیت:
جهاندار هوشنگِ بارای و داد
به جایِ نیا تاج بر سر نهاد
فاعل «جهاندار» است و «هوشنگ» (عطف بیان برای «جهاندار») «بارای» صفت نخست برای هوشنگ می باشد. «داد» هم معطوف به «بارای» و در جایگاه صفت دوم قرار دارد. «سر» نیز مفعول باواسطه(= غیر صریح) برای فعلِ «نهاد» محسوب است.
البته دوستان عزیز جسارت بنده را ببخشایند! این نکات دستوری از جهت یادآوری بود نه نکته گیری. از آنجایی که دستور زبان یاریگر درک صحیح از متون است، اشاراتِ درست دستوری ما را در درک معنای صحیح متون یاریگر است و از گژراهه رفتن باز می دارد.
شهریار مشکین در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹۲:
"جوامردی" (بدون حرف نون) واژهای معمول در ادب کلاسیک فارسی و از بدیهیات است.
میثم تشکری در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۲۷ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹:
نرگس که کله دار جهانست ببین کاو نیز چگونه سردرآورد به زر
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۰۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۴:
سلام به همه اهل ادب
تو را در بوستان باید که پیش سرو بنشینی
و گر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم
اقرار می کنم با وجودی که روزانه چند ساعت را با غزلیات خداوند سخن به سر می برم هنوز زود است که زیرکی و بزرگی سعدی را در به کار گیری واژه ها درک کنم.
برای این که خواندن صحیح این کلمه «بنشینی» درست در بیاید باید یک مکث قبل از آن باشد و استرس و فشار هم روی کلمه «بنشینی» باشد تا مفهوم درستش مشخص شود یعنی متضاد ایستادن باشد
تو باید در بوستان در پیش سرو نایستی (روان نباشی، حرکت نکنی) چون این قدر بلند بالا هستی که اگر باغبان بالای تو را ببیند دیگر سراغ کاشتن سرو نمی رود.در جای دیگر نیز همین مضمون را آورده است:
سرو درآید ز پای گر تو بجنبی ز جای
ماه بیفتد به زیر گر تو برآیی به بامبه علاوه بنشینی با ننشانم نوعی از تقابل دارند که بیت را شاهانه کرده است.
ایام عزت مستدام
فاضل در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۲:
کلمه مفتون بجای مجنون فکر می کنم که درست تر باشه، چون در فرهنگ لغت هم که نظر بندازیم معنی مجنون، دیوانه و متضاد عاقل هست، ولی مفتون از فتنه میاد و در حقیقت منظور از مفتون، مورد آزمایش قرار گرفتنه، و شعر داره میگه که همه ذرات مثل خود ما دارن مورد آزمایش قرار می گیرند، در نتیجه اگر بدی ازشون دیدیدم فی نفسه پای ذات خوبشون نذاریم. چون در حقیقت ذات هیچ چیز بد نیست و در نهایت بدی اصلا وجود نداره. و در آخر کار هممون هدفمون یکی هست.
این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظریست
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست
روفیا در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
درود ویجی دیپ دوست دیرین
اگر مایلید از طریق لینک پایین صفحه به تلگرام گنجور متصل شوید.
از آنجا لینک تلگرام کانال تماشاگه راز را لمس کنید.
آنجا دوستان و من شما را خواهیم یافت.
روفیا در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۱۸ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت:
مرد می باید که باشد شه شناس
گر ببیند شاه را در صد لباس
درود دوستان جان
خود همین سخن را نویسنده زوربای یونانی نیکوس کازانتزاکیس گفته است :
.God changes his appearance every second
Blessed is the man who can recognize him in all his disguises
Disguises به معنای لباس مبدل است!
Mani Khorsandi در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷ - بهانه:
تضمین کردم این غزل را سال 1349 خورشیدی
گفتم زمن گذشته وفا را بهانه کرد
در پیش من نشست و رضا را بهانه کرد
گفتم ز چیست اینهمه اندیشه ات بگو
سر بر هوا گرفته خدا را بهانه کرد
گفتم زمن گرفته دلت یا ز دیگری
با سر به یک اشاره دوتا را بهانه کرد
گفتم ز دوستان نمی بینمت کسی
با لطف دوستانه جفا را بهانه کرد
گفتم به دیدگان تو شبنم چرا نشست
اشکش فرو چکید و ریا را بهانه کرد
گفتم ز راه عشق ببوسم لبان تو
دستش به لب نهاده حیا را بهانه کرد
گفتم نگفته ای که بجان خواهمت تورا
رنجیده شد کمی بها را بهانه کرد
گفتم بیا که در دل منصور جای توست
عذری نداشت تنگی جا را بهانه کرد
منصور خورسندی 10/3/49
بهرنگ در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۴:۱۶ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱:
نظر آقای جهانگیر درست است. وزن یاد شده، تنها میتواند برای مصراع اول بیت اول درست باشد اما با توجه به هجاهای آغازین مصراع دوم به سادگی فعلاتن مفاعلن فعلن خوانده میشود.
nahal n در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:
آهنگ همه دردم ایرج بسطامی
پیوند به وبگاه بیرونی
مصطفی در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:
به نظر من هرکس بیت اول این غزل را قشنگ بفهمد.راز زندگی را هم خواهد فهمید.
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد.
سپاس از سایت خوبتون.
میلاد در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:
ببخشید استاد بنان در تصنیفی بیت اخر را چونین خواندند
گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست
گفت حافظ گلهای از شب یلدا میکرد.
همچنین خدا یا میکرد را خواندند. نه خدا را . کدام مرجع دقیق نیست چون مخصون پایان شعر با تغییر دل شیدا یا شب یلدا کاملا تاثیری بسیار بر شالوده کل شعر دارد
فربد در ۶ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۲۲ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۹۱:
واقعا حکیم الحکما ابوالفتح ابراهیم عمر خیام نشابوری را باید پدر ایجاز شعر پارسی دانست.البته در عین موجز بودن بسیار فصیح سروده است این دانشمند
سمک عیار در ۶ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۲۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۵۰:
باسلام وتشکر از نظرات دوستان-به نظرمن معنی ویشه = بیشه به معنی بیشتر است یعنی معنای مصرع آخر:هنوززخمهای نشمرده از شمرده بیشتراست
عباس جنت در ۶ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴:
اعمش= کسی که چشمش ضعیف باشد و از آن آب بریزد
سغری= ساغری, مخفف ساغری است که کفل اسب و حیوانات دیگر باشد
منعش= نشاطدهنده . برخیزاننده . افزاینده
زنخ=چانه
زنخ زدن: سخن بیهوده گفتن؛ چانه زدن
تو را مرده شوی نیست= تو نخواهی مرد
مقام نه پنج است و نی شش است= اشاره به آسمان هفتم جایی که رسول اکرم در معراج رفت
حسین در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۳۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۶: