گنجور

حاشیه‌ها

افسانه چراغی در ‫۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۵۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۲ - جنگ هوشنگ نوهٔ کیومرث با دیوان به کین‌خواهی پدرش سیامک:

خجسته سیامک یکی پور داشت که نزد نیا جاه دستور داشت

دستور در متون کهن به معنی وزیر است. 

دستور به معنی فرمان، در گذشته "دستوری" بوده است.

افسانه چراغی در ‫۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱ - پادشاهی کیومرث سی سال بود:

به گیتی درون سال سی شاه بود ...

به گیتی درون: یکی از ویژگی‌های سبک خراسانی، آوردن دو حرف اضافه برای یک متمم است (متمم واژه‌ای است که بعد از حرف اضافه می‌آید) و در سراسر شاهنامه دیده می‌شود؛ بنابراین باید در خوانش آنها دقت کرد و حرف اضافه اول و متمم و حرف اضافه دوم را با هم خواند و بعد مکث کرد. مثال‌های دیگر: به جانش بر، به رشک اندر.

افسانه چراغی در ‫۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۲۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱ - پادشاهی کیومرث سی سال بود:

به گیتی نبودش کسی دشمنا مگر بدکنش ریمن آهرمنا

الف که در پایان واژه‌های دشمن و آهرمن آمده، الف اشباع یا اطلاق نامیده می‌شود. این شیوه در موش و گربه عبید زاکانی به کار گرفته شده.

محمدرضا زارعیان در ‫۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۴ - نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب:

من از این شعر مولانا این را درمی‌یابم : کسانی که فقط از عاشورا و راه حسین فقط عزاداری و سینه زنی بلدند درواقع دینشان خراب شده و خفتگان هستند چون حقیقت قیام امام حسین را نتوانستند دربیابند اگر درمیافتند به آن مرد شاعر توضیح میدادند نه اینکه او را توبیخ کنند که چرا حسین را نمیشناسد. درواقع استاد عرفان مولانا میگوید اگر نتوانید معنای حقیقی واقعه عاشورا را دریابید و راه حسین را بشناسید خفتگان در دین هستید لذا عزاداری شما نمایش خواهد بود و باید بر دین خرابتان عزاداری کنید نه حسین.

 

سارا در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۰۰ در پاسخ به رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳:

تشکر برای شرح عزل ها

ماهان در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۳ در پاسخ به مهدی رضائی دربارهٔ ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۸۱ - انتقاد از قمه‌زنان:

خود را مخاطب این شعر بدانید

علی ایزدی در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱:

حریم عشق را درگه ....

شاید اشاره به خدایابی از راه عقل و حکمت و عرفان عملی داشته باشد که رفتن به سوی خدا از طریق سلوک عملی خیلی بالاتر از پرداختن به هستی شناسی از طریق عقل حکمت دارد 

سامیه در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۴۱ در پاسخ به امیر دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ (مهدی نامه):

با این اوصاف امام زمان نیاد بهتر نیست؟

سیاوش قزلباش در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:

زیباترین اجرا را بانو پریسا خواننده دوست داشتنی خوانده که نامی از ایشان در لیست بالا برده نشده

بیژن موحدی در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۴۸ دربارهٔ رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۲ - نابینا و ستمگر:

با سلام

مصراع دوازدهم اینطور صحیح هست:

به حیرت اندر از این کار چون تو مسکینم

مصراع عبارت ((این)) را کم داره

ماهان در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۰۴ در پاسخ به امیرحسین مقدم دربارهٔ ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۷۷ - حیله:

الان موضوع شعر تجاوز یک مرد به یک پسره ناپسند نیست؟

 

Mahmood Shams در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:

با سلام و سپاس از عوامل سایت عالی گنجور 

دوستان دانشجو و علاقه مند به شعر

خواستم تذکر بدم چون اولین حاشیه ها 

معنی و تفسیر ابیات با کمک هوش مصنوعی به این تفاسیر و معانی هوش مصنوعی بسنده نکنید چون بسیار سطحی و ساده انگارانه بیان شده و در خیلی از موارد کاملا اشتباه و غلط و گمراه کننده است 

برای نمونه بیت معروف : یا رب این نو دولتان را با خر خودشان نشان ......

که معنی واضح و روشن و ساده ای داره و تفسیر و شرح  هوش مصنوعی کاملا اشتباه و غلط 

 

لطفا بخصوص دانشجویان گرامی دقت کنند 

که تفاسیر هوش مصنوعی بعضا نادرست و غلط که موجب کاستن از لذت شعر و فهم درست میشه !!!!

 

#هوش_مصنوعی ❌️❌️❌️

اکبر کوه نورد در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹:

رزق ما با پای مهمان میرسد از خوان غیب

امین مروتی در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:

شرح غزل شمارهٔ ۸۲ (تا باد چنین بادا)

مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)

 

محمدامین مروتی

 

به نظر می رسد که این غزل به مناسبت بازگشت شمس پس از فرار نخستین سروده شده باشد. حال مولانا بسیار خوب است و با تاکید "تا باد چنین بادا"، آرزوی تداوم آن را دارد مبادا شمس دوباره از کوی او بگریزد. ضمناً استقبالی است از غزل سنایی با این مطلع: "معشوق به سامان شد تا باد چنین باد"

 

معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا

کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا

می گوید معشوق من به سامان یعنی به خانه برگشت و ایمانش را کامل کرد. ای کاش همچنان چنین باشد. کار برد صیغۀ مونث(معشوقه) برای شمس، جای اشکال دارد.

 

ملکی که پریشان شد، از شومی شیطان شد

باز آنِ سلیمان شد تا باد چنین بادا

گویی دیوی که مدتی محدود انگشتری سلیمان را به دست کرده بود، انگشتر را از دست داده و حکومت به سلیمان بازگشته است. یعنی جدایی شمس، کار دیوصفتان بوده است.

 

یاری که دلم خستی، در بر رخ ما بستی

غمخواره ی یاران شد تا باد چنین بادا

یاری که از ما قهر کرده و رخ نهان داشته بود، دوباره غمخوار ما شده است.

 

هم باده جدا خوردی، هم عیش جدا کردی

نک سردهِ مهمان شد تا باد چنین بادا

تا کنون با خودش نرد عشق و مستی می باخت. حالا به مهمان هایش سر می زند و با آنان می نوشد و عیش می کند.

 

زان طلعت شاهانه، زان مشعله‌ی خانه

هر گوشه چو میدان شد تا باد چنین بادا

تو گویی از نور رویش، خانه مان وسعت گرفته است.

 

زان خشم دروغینش، زان شیوه شیرینش

عالم شکرستان شد تا باد چنین بادا

خشمش هم نوعی ناز و کرشمه شیرین است و کام ما را شیرین می کند.

 

شب رفت صبوح آمد، غم رفت فتوح آمد

خورشید درخشان شد، تا باد چنین بادا

گویی شب فراق جایش را به روز وصال داده است.

 

از دولت محزونان، وز همت مجنونان

آن سلسله، جنبان شد تا باد چنین بادا

از برکت آه غمگینان و همت عاشقان، سلسلۀ موی دوست نمایان شد و جنبید و به سمت ما آمد یا زنجیر حزن از هم گسست.

 

عید آمد و عید آمد، یاری که رمید آمد

عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا

این بیت اشاره صریحی به بازگشت شمس دارد و مولانا از آن به "عید" و "عیدانه" تعبیر می کند.

 

ای مطرب صاحب‌دل، در زیر مکن منزل

کان زهره به میزان شد، تا باد چنین بادا

نزد اهالی موسیقی، زیر در مقابلِ بم، صدای نازک و باریک است. مولانا می گوید ای مطرب عاشق صدایت را بلند کن که با برگشتن شمس، ساز سیاره زهره هم موزون و میزان شده است.

 

درویش، فریدون شد، هم‌کیسه‌ی قارون شد

همکاسه‌ی سلطان شد، تا باد چنین بادا

من فقیر، به ثروت رسیده و همنشین سلطان شده ام.

 

آن بادِ هوا را بین، ز افسونِ لبِ شیرین

با نای در افغان شد، تا باد چنین بادا

نفس مطرب، که بادی بیش نبود، به برکت لب شیرینش، به افغانی پر شور، تبدیل شد.

 

فرعون بدان سختی، با آن همه بدبختی

نک موسیِ عمران شد، تا باد چنین بادا

این بازگشت مبارک، حتی فرعون بدبخت و شقی را به موسی تبدیل می کند.

 

آن گرگ بدان زشتی، با جهل و فرامُشتی

نک یوسف کنعان شد تا باد چنین بادا

حتی گرگ زشت و نادان و فراموشکار، را به یوسف زیبا تبدیل می کند.

 

شمس الحق تبریزی از بس که درآمیزی

تبریز، خراسان شد، تا باد چنین بادا

ای شمس! از برکت مصاحبت تو، تبریز برای من مانند زادگاه و سرزمین مادری ام شده است.

 

از اسلم شیطانی ، شد نفس تو ربانی

ابلیس مسلمان شد، تا باد چنین بادا

تو هم مانند پیامبر شیطان نفس را تسلیم ساختی.

 

آن ماه چو تابان شد، کَونین گلستان شد

اشخاص همه جان شد، تا باد چنین بادا

از نور رویش، هر دو عالم خرم شد و اشخاص به جان تبدیل شدند.

 

بر روح برافزودی، تا بود چنین بودی

فرّ تو فروزان شد، تا باد چنین بادا

همیشه روح را افزون می کنی و بر نور خودت هم می درخشد. ای کاش همیشه چنین بماند.

 

قهرش همه رحمت شد، زهرش همه شربت شد

ابرش شکرافشان شد، تا باد چنین بادا

با بازگشت او، قهر و زهرش به آشتی و شیرینی تبدیل شد و از ابر وجودش شکر می بارد.

 

از کاخ چه رنگستش، وز شاخ چه تنگستش

این گاو چو قربان شد، تا باد چنین بادا

قربانی شدن گاو نفس اتفاق افتاد. شاخ این گاو مانع قربانی شدنش نشد. معنای "از کاخ چه رنگستش"، مبهم است. شاید منظور اهمیت ندادن به بزرگی و شکوه گاو نفس باشد.

 

ارضی چو سمایی شد، مقصود سنایی شد

این بود همه آن شد، تا باد چنین بادا

تمام اتفاقی که افتاد در یک جمله این است که منِ سنایی، که خاکی بودم، آسمانی شدم و به مقصود رسیدم. آسمان به کلی جای ارض نشست.

 

خاموش که سرمستم، بربست کسی دستم

اندیشه پریشان شد، تا باد چنین بادا

 مولانا در مقطع این غزل طولانی می گوید چنان سرمستم که دیگر نمی توان چیزی بگویم. فکرم کار نمی کند و چه خوب است که چنین است. کاش چنین هم بماند.

 

24 دی 1403

زهره دیوانی در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱:

پیوند به وبگاه بیرونی

 

🔅معجزه ذهن و قلم "سلطان محمد نقاش" بر اساس یکی از غزلیات حافظ:

درِ سرای مُغان رُفته بود و آب زده
       نشسته پیر
و صلایی به شیخ و شاب زده...



📻

صدای سخن عشق در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۳۱ در پاسخ به مصطفی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸۷:

با سلام و ادب و احترام

حرف شما کاملا درستِ اما منظور از خدا ،خدای روی زمین و خلیفه الله است.همانجور که نمیشود خورشید را مستقیم دید و به واسطه پخش نور ما از برکات ان بهره مند میشیم به واسطه خدای روی زمین هم با خدا میتونیم ارتباط بگیریم وگرنه ذات خداوند مبرا از شناخت توسط عقل بشری هستش و فقط با واسطه خدای رو زمین میتوان به شناخت نسبی رسید 

رضا از کرمان در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۸ - پاک کردن آب همه پلیدیها را و باز پاک کردن خدای تعالی آب را از پلیدی لاجرم قدوس آمد حق تعالی:

حق بِبُردش باز در بحر صواب تا ...

سلام

  تعبیر هوش مصنوعی  از این بیت وابیات بعد آن ، در موضوع  چرخه تطهیر آب کاملا اشتباه است  کلمه  ببردش  به معنای راهیابی یا ورود به دریاست ولیکن هوش مصنوعی  خارج شدن از دریا معنی کرده و به تبع آن ابیات بعد آن اشتباه شده .

معنی ابیات چهارم ،  یازدهم ، سیزدهم وابیات بعد آن  صحیح نیست .

شاد باشید ودر بکارگیری هوش مصنوعی تجدید نظر بفرمایید .

رضا از کرمان در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۴ - در حجره گشادن مصطفی علیه‌السلام بر مهمان و خود را پنهان کردن تا او خیال گشاینده را نبیند و خجل شود و گستاخ بیرون رود:

ای لَعَمرُک مر ترا حق عمر ...

سلام 
  بنظر میرسد وزن این بیت ایراد دارد لطفا راهنمایی بفرمایید. 

شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:

آقای همایون دلیل مستندی هست که این غزل از جناب مولانا نیست؟   و دیگر اینکه متوجه بد ترکیب و همچنین نامانوس بودن این غزل عالی هم نشدم.

 

شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:

چون نظر کردی همه اوصاف خوب اندر دلست..........درست نیست؟

۱
۲۴۳
۲۴۴
۲۴۵
۲۴۶
۲۴۷
۵۵۵۰