آشنا در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۰:
این شعر زیبا رو لیلا فروهر عزیز به زیبایی تمام خونده توصیه می کنم حتما گوش بدید
پرویز بابادی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶:
با عرض سلام
در معنی بیت گر چه پیرم توشبی تنگ در آغوشم کش تا سحر گه.............. آغوشم مربوط به حافظ است و لی کش که همان کشیدن است مربو به طرف مقابل است پس آغوش من و کشیدن تو اندکی نا هماهنک است .
مهدی قناعت پیشه در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۵۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۴:
مودت اهل صفا، چه در روی و چه در قفا، نه چنانند کز پشتت عیب گیرند و نه پیشت بیش میرند.
در برابر چو گوسپند میرند
در قفا همچو گرگ مردم گیرند
هر که عیب دگران پیش تو آورد
بیگمان عیب تو پیش دیگران خواهد برد
دکتر محمدداودی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:
سلام دوستان خسته نباشید
محمد طهماسبی دهنو(هانا دایی) در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۲۶ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰۹:
شکل صحیح بیت
یگانه با تو چنانم که در جدایی تو
چو یک تنم که ازو نیمهاش جدا باشد
فرهاد در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶:
اگر شاعر مذهبی میبود و اشعارش جهت تعاریف مذهب سروده شده بود ، بطور حتم اعلام مینمود که من شخصی مذهبی هستم و اشعارم جهت نمود دین و مذهب است . لااقل در گوشه و کناری از ابیاتی . کما اینکه شاعران مذهبی سرا اینگونه عمل کنند . در اندیشه مذهبی سرایان بنا به تعصب دینی و وظیفه ای که برای خود در جهت ارشاد مخاطبان قائلند هیچگاه راضی نمیشوند که از اشعار الهیشان برداشت غیر دینی شود و از نظر خودشان مخاطب به گمراهی کشیده شود . این را خیانت به ائینشان میدانند . در کلیه دیوان خواجه ما اشاره ای هرچند کوچک به این مورد نمیابیم . در لفافه یا صراحتا !!!
مهدی قناعت پیشه در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۴۳:
جز عاشقی اش به هرکه دل باخته بود
خود را ز حضور دور انداخته بود
عشقش بسرم سایه نینداخته بود
سر، روح بعشق غیر حق باخته بود
مسعود در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۵:
در مصراع اول به جای جنگی باید "ختلی" باشد. منسوب به ختل یا خُتَلان، ناحیۀ پیشین بر مسیر علیای آمودریا، در حدود ماوراءالنهر.
آن ختلی مرد شایگانی
محمدداودی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:
باسلام به همه دوستان باذوق ردیف این شعرزیبای حافظ رادردیوان هیچ شاعری ندیدم واقعآآهنگ این غزل مست کننده است بدون اینکه هیچ تعصبی دربرداشت خودازاین شعرداشته باشم نظرخودرا درموردبیت چهرم بیان میکنم اگرمعشوق را زمینی درنظربگیریم که خیلی هم بعیدنیست سخنت.....گاه اتفاق میافتدکه افراددرمیان جمع صحبت عادی میکنند ولی منظوردیکری دارند(گوش کن بالب خاموش سخن میگویم. پاسخم ده به نگاهی که میان من وتست) کمرت.... پیچ وتابهای عشوه گرانه بدن معشوق برای عاشق خیلی زیبا ودلچسب است مخصوصآاگرازناحیه کمرباشد که بسیاردلبرانه است شایداگراین شعرراحافظ در جوانی گفته باشد کامآاحساس او قابل درک باشد
مهسا در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۵۷ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۰:
البته میرم درسته به معنای می میرم، می رم نوع گفتاری می روم هست
علی شهبازی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۵۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۸ - قلب مجروح:
جناب مینایی صحیح میفرمایند
از خرداد 95 اصلاح نشده، بیت مذکور!
برگ بی برگی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:
مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم
آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند
در غزل 240 میفرماید
شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسهام
بار عشق و مفلسی صعب است میباید کشید
قحط جود است آبروی خود نمیباید فروخت
باده و گل از بهای خرقه میباید خرید
عرفا خرقه را نماد هم هویت شدگی های انسان میدانند که سالهای مدید واز اوان کودکی هر روز بر بار و وزن آن افزون میشود و این هم هویت شدگی ها و هم ذات پنداشتن های خویشِ اصلی انسان با خود جعلی و متوهم ساخته ذهن انسان است که چون خرقه ای بر روی دوش انسان سنگینی می کند (بودا پرده پندارش نامیده است ). این خود جعلی که استاد شهبازی آنرا من ذهنی نامیده اند با چیز های این جهانی که از جنس فکر میباشند هم هویت شده و خود را آن میداند و به همین دلیل امیال این انسان نیز از جنس فکر میشوند باورها و حس های برتری طلبی و خود بزرگ بینی و حتی غرور بر دانش نیز از جنس ماده و فکر می باشند ، ثروت اندوزی و انواع شهوات دیگر که جای خود دارند ،و در این ابیات حافظ میفرماید که ما بینوایانی هستیم که ذاتاً به می معنویت و شادی بی سببی که از آن پدید میآید نیاز داریم و بدا به حال ما اگر این خرقه هم هویت شدگی ها را به بهای آن از ما نستانند که بسیار متضرر می شویم، در حقیقت این ماییم که باید خرقه را از خود دور کنیم تا آن مطلوب را به ما بدهند و این دو در یک زمان در اقلیم دل نگنجد . دل در یک زمان نمیتواند هم محل کینه ، عداوت ، خشم ، حرص و آز و آزردن دیگران ، .... و هم مکان عشق باشد . (خرقه پشمین را هیچ نفوذ و روزنی نیست تا نسیم روح افزا از آن عبور کرده ، و جسم و جان انسان را صفا بخشد .)
برگ بی برگی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:
دو یار زیرک و از باده ی کهن دو منی
فراغتی و کتابی و گوشه ی چمنی
من این مقام به دنیا و آخرت ندهم
اگرچه در پی ام افتند هر دم انجمنی
بسیاری از مصادره کنندگان حافظ برای امیال ذهنی انجمن خود این دو بیت را برای اثبات نظر خود بکار میبرند در حالیکه حافظ این مقام عرشی بیت اول را به دنیای خوش خواران و آخرت طماعان به بهشت نمی فروشد و اگر مراد او از بیت اول همان دنیای مطلوب اذهان گرفتار (این جهان و دیگر هیچ )می بود که تناقض گفته و او پیشاپیش مقام به دنیا داده بود .!!!
سید مجتبی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۵۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۸ - نعت سوم:
با سلام
به نظر می رسد صدر تا ذیل این سروده فاخر در مدح حضرت بقیه الله عج می باشد.با توجه به محبت جناب نظامی به اهل بیت (ع) این ادعا خالی از قوت نیست.
ساکت در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۱۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱:
به چند دلیل باید در انتساب این رباعی به خیام تردید کرد. اول این که از یک حکیم دور از انتظار است که ما را به خوابیدن یا مستی دائم دعوت کند. دوم این که دعوت به چنین کارهایی با مطلع رباعی که در آن ما را از خودپرست بودن برحذر داشته در تناقض است؛ مگر نه این که انسان خودپرست کسی است که تمام توجه او معطوف به نیازها و لذتهای شخصی (از قبیل خوابیدن یا مستی دائم) است. سوم این که کلمه خودپرستی از کلماتی است که بیشتر در اشعار عرفا و صوفیه استفاده شده و در رباعیات خیام که دارای مضامین فلسفی است کلماتی از این قبیل دیده نمیشود. چهارم این که دو کلمه نیستی و هستی (در مصرع چهارم) به معنی نداشته و داشته گرفته شده و معنی مصرع این است که عمر خود را تا کی صرف داشته و نداشته میکنی؛ در حالی که در رباعیات خیام این گونه کلمات همواره در معنای فلسفی خود به کار رفته و به احتیاجات روزمره زندگی تقلیل پیدا نکرده است.
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۴۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۸ - شکایت گفتن پیرمردی به طبیب از رنجوریها و جواب گفتن طبیب او را:
زحیری را به معنی پیچشهای دردناک دل بگیریم.
دردهایی که بر اثر کج اندیشی های عقل دنیوی در زمان کهولت سن ، به اوج خود رسیده است.
و هنوز در ذهن به جستجوی درمان یا خدا میگردد.
با طبیب ناصح و حاذق هم ، که به درستی علت را ، باقی ماندن در فضای افکار مادی تشخیص داده ، از سر ستیز و عناد برآمده و به یاوه گویی و ناسزا رسیده و بر دل این طبیب که از اولیاست جفا می راند.
در گشاد عقده ها گشتی تو پیر
عقده سخت دگر بگشاده گیر
مسعود رستگاری در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۱۰ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۰:
بیت آخر، مصرع اول، به این صورت صحیح است:
شغل تو گر خواجگیست، در پی آن «رو» که هست
مسعود رستگاری در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۰:
بیت سوم، مصرع اول، به این صورت صحیح است:
با تو «چو» سودی نداشت صلح به جنگ آمدیم
حمید رضا۴ در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۵۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۵:
می گوید هیچ امیدی نیست، این سر رشته را که از کجا به این جهان آمده ایم را دریابیم،
پس تا کی در این آرزو که شاید دری به این نادانسته ها باز شود، وجودمان را زندانی این جهان کنیم؟
یعنی از این افکار دوری کن و آزادانه زندگی کن.
محمد ضیا احمدی در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸: