بابک چندم در ۵ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۲۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:
دکی،
تازه داشتم گرم می شدم...
مهتاب اسماعیلی در ۵ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۱۷ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۲ - پیام ایران:
عصام شخصیتی بسیار جاهل و نادان بوده که با تلاش خود به مرتبه ای بسیار والا رسیده
رهی رهگذر در ۵ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۲۴ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۸:
آقای درویش، وزن این غزل مطلقن درست است. آنچه شما فرمودید اختیارات مجاز در این وزن است. درود
۸ در ۵ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۴۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:
بابک جان،
من و شما همان به که گرد شعر نگردیم، تورا همان نثر پیچیده و مرا همان شکسته بسته بس است.
سلمان روحی در ۵ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۳۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳ - زکات زندگی:
به نظر بنده دربیت اول،مصرع اول گذر شبش رو توصیف میکنه که شبش چه سان میگذره. و در مصرع دوم هم گذران روزش رو. میگه یعنی روزم رو هم همانند شبی که از لحظه درخشش ستاره ها تا زمان خاموشی آنها، بدون هیچ بهره ای و فقط با آه و ناله سپری میشه، به سر میکنم.
ali در ۵ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » انس و جن ( با ترجمهٔ فارسی):
1 - بنظر توضیح نیما در مورد ارسین صحیح یا حداقل صحیحتر است .
2- ترجمه ابیات جابجا درج شده اند
بابک چندم در ۵ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:
ناباور جان،
گزینه دوم را بی خیال شو...
سلسله مراتب اینگونه است:
مستیش-> شنیدن رمز آن مستی-> "تا" هشیاری از سرش بپرد
1-مستیش : مستیِ که؟ پشمینه پوش که بویی از عشق نبرده که مست باشد، پس مستی از آن عشق است.
2- رمزی : رمز بیانگر آن مستی است، پشمینه پوش هم که مست نبود، پس این رمزی از مستی عشق است. اگر مست می بود که دیگر نیاز به شنیدن رمز نداشت....
3- تا: تا رمز را نشنیده ترک هشیاری نمی کند، رمز مستی که؟ خودش؟صحبت از مستی و رمز و رازش پیش از شنیدن آن رمز و راز است و نه پس از آن -> که پس از شنیدن آن هوش از سرش می رود
علی حصاری در ۵ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۴۶ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۸:
در بیت شش بعد از ضمیر او یک کلمه افتاده است احتمالا { هست یا شد}
nabavar در ۵ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۳۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:
گرامی بابک
،،
بابک، تو برین نمط چه محشر کردی
از ماست و خیار و گوز، گوهر کردی
نه خامه به یخچال و نه یخ بود مرا
با این همه حال خود مُعطّر کردی
گوز = گردو
علی حصاری در ۵ سال قبل، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۵۳ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۹:
بیت 8 ما در آتشیم درست است
علی حصاری در ۵ سال قبل، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۸:
در بیت شش بعد از ضمیر او یک کلمه افتاده به احتمال {هست یا شد }
علی حصاری در ۵ سال قبل، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۳۵ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۷:
بیت پایان {یافت} درست مینماید
علی حصاری در ۵ سال قبل، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۳۲ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۵:
در مصراع دوم بیت دوم {برق تیز پا}درست است
مهرداد در ۵ سال قبل، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۶:
این مصرع که ، ز روز بلا دست بر سر گرفت ، مربوط به رستم فرخزاد بوده که برای آینده جنگ ایران با اعراب مسلمان مشغول پیش بینی کردن بوده فلذا اشتباه متوجه شدید.
محمد زلمی رحمانی در ۵ سال قبل، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۱۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱۳:
این شعر را مرحوم استاد سر آهنگ در قالب آهنگ سرودند.
البته تقریبا تمامی اشعار بیدل را.
پیوند به وبگاه بیرونی
nabavar در ۵ سال قبل، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:
پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیدهاست بو
از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند
گمانم بر دو وجهه بودن مستیش است
این ”مستیش“ میتواند هم به عشق اشاره باشد و از نظری دیگر به پشمینه پوش:
از مستی عشق رمزی به پشمینه پوش بگو
واز منظر دیگر
از مستی ای که پشمینه پوش پس از آگاهی از رمز و راز ، خود نیز مست عشق خواهد شد
۸ در ۵ سال قبل، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:
بابک جان،
بی گمان به از من میدانیدکه ضمایر ملکی م ت ش
و...... گاه در حالت مفعولی اند، به ویژه در شعر:
که گفتت برو دست رستم ببند؟!
بگذشت و بازم آتش در خرمن جنون زد
و سحرم دولت بیدار به بالین آمد
در بیت مورد اشاره روی سخن با پشمینه پوش تند خویی است که میباید راز مستی ( بخوانید عشق ) را دریابد.
ای بسا خواجه بر عماد کرمانی خرده می گرفته است
که مراد شاه شجاع بود، شعر نیکو می سرود و شاعر گویا بر او رشک می برده است والله اعلم
nabavar در ۵ سال قبل، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:
گرامی Fatima
تخت زمرد زده است گل به چمن
راح چون لعل آتشین دریاب
چمن سبز را به تخت زمردین تشبیه کرده که گل بر آن نشسته
میگوید درین زمان که گل بر تخت زمرد نشسته یعنی بهار
شراب سرخ ِهمچو لعل را از دست منه
nabavar در ۵ سال قبل، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۳۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:
گرامی بابک چندم
پاسخ شما در قرنطینه شد
م رشیدی در ۵ سال قبل، یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۱۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۴۷ - در تفسیر قول مصطفی علیهالسلام لا بد من قرین یدفن معک و هو حی و تدفن معه و انت میت ان کان کریما اکرمک و ان کان لیما اسلمک و ذلک القرین عملک فاصلحه ما استطعت صدق رسولالله: