حسین در ۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۸:
من کتاب کیمیا خاطون رو خوندم و ناراحت شدم ، بعد کتاب شمس رو که باز کردم این شعر رو دیدم ، خیلی جا خوردم ، کیمیا رو دور انداختم واقعا چرا بعضی ها چرت و پرت در میارن از خودشون
سعید در ۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۳:
دوستان خوبم سلام تفسیرهای بسیار عالی داشته اید واقعا استفاده کردم.
درمورد بیت : گفتم آفتاب را یه توضیح داشتم که خدمتتون عرض میکنم :
میگه که به آفتاب گفتم تو اگر تاب خود را از جهان برداری معشوق من تابش ونور تو را تبدیل به تب میکند یعنی بانور وجود خودش تاب تورا بسیار ناچیز میکند و آفتاب هم جواب میده واذعان میکنه که بله درسته ولی من اگر تابش خودرا بردارم ولی من قصد ندارم تابم را ازجهان ببرم. پایدار باشید
کریمی در ۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۴۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۷ - پند دادن پدر مجنون را:
در نا امیدی بسی امید است
پایان شب سیه سفید است.
یقیناً که عشق انسان را انتخاب میکند. البته عشق به همه تقسیم شده است. لذا بعضی ها عشق را پاک نگهمیدارند. از عشق محافظت میکنند و به عشق به دیده قدر مینگردند.
اما بعضی ها از عشق سوء استفاده میکنند. عشق به گوش گزرانی مبدل میکنند از عشق کام حوس میگیرند.
عشق پاک است و پاک نگهداشتن عشق خیلی سخت و دشوار است.
احمد در ۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۱۵ دربارهٔ قاآنی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:
با سلام .. همچنین یک دانه توشه ی مرغ بودن صحیح نیست ! مرغی نیست که به یک دانه کفایت کند و قانع باشد ... منظور شاعر ... این است .. چون مرغ ز دانه بس بود توشه مرا .. که البته پایین اوردن شان نعمات خداوند است ! حتی یک دانه با هزاران هزار دانه در برابر بزرگی خداوند ارزش دارد و ...
سعید در ۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۰۶ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳:
در بیت چهارم «میابید» غلط است به لحاظ معنا و احتمالاً «میایید» بوده است.
در بیت آخر «از» غلط میباشد. بر طبق معنای بیت به جای آن باید «ار» [به معنیِ اگر] به کار رود.
امید در ۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:
با درود
در بیت هشتم
ملول از همرهان بودن طریق کاروانی نیست
بکش دشواری منزل به یاد عهد آسانی
صحیح میباشد
مجید۲۸ در ۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۵:
پیوستگی مضمون در این غزل چقدر روان و دلنشین است
حمید رضا۴ در ۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۰۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۵:
جناب سینا، آیا ممکن است مولوی همین رباعی خیام را در ذهن داشت که این ابیات را سرود؟
در ضمن تمنا می کنم برداشت خود را از این رباعی بیان کنید تا شاید با هم گفتگویی کنیم.
nabavar در ۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۴۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۰:
گرامی سینا
با نام عزیزالدین نسفی در دانشگاه آشنا شدم و در مورد او کنفرانسی داشتم، با استفاده از کتابی که استادمان در اختیارم گذاشته بود.چند سالی گذشته و نام کتاب را به خاطر نمی آورم. در مورد تکامل بود. این تکه را هم از ویکی پدیای فارسی به دست آوردم . البته اگر اطلاعاتی دقیق تر یافتم با کمال میل خدمت شما خواهم نوشت.
خوب و خوش باشید
nabavar در ۴ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶:
گرامی سوسن
گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
من به آه سحرت زلف مشوش دارم
می گوید: اگر مرا بدینگونه دربدر و بی سرو سامان کنی، من نیز با آهِ سحرگاهانم زلف تورا پریشان می کنم.
منظورش باید این باشد که از رفتار و عشوه و ناز تو دربدر و آشفته ام و با این رفتار تو آه من چون توفانی گیسوی ترا پریشان خواهد کرد.
maary در ۴ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۱:
الفنجیدن:ذخیره کردن،الفختن
nabavar در ۴ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۷:
گرامی will
گفتم نکنی ز رفتگان اخباری
پرسیدم از درگذشتگان{ فوت شدگان} خبری داری
will در ۴ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۴۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۷:
معنای" گفتم نکنی ز رفتگان اخباری؟"
خانم موسوی در ۴ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۲۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰:
با سلام خدمت همه دوستان
باز هم در این رباعی خیام بزرگ اشاره به موقت و گذار بودن این دنیا دارد.بیت اول که خیلی واضح میگه:خیلی خیلی قبل تر از من و شما این جهان پابرجا بوده .پس انسانهای خیلی زیادی قبل ما زندگی میکردند در این جهان که الان تمام اعضای بدنشون تبدیل به خاک شده و ما هرجا از این کره خاکی رو قدم میگذاریم در واقع روی اعضای بدن اونها هستش که الان تبدیل به خاک شده(مردمک چشم نگاری).بیت دوم میخواد اینو بگه به نظر من.پس در کل پیام این رباعی باز هم تواضع و فروتنی و عدم فخر فروشی به هیچ چیز است نه ثروت و نه زیبایی.
علی خاک باز در ۴ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰۵:
مصرع آخر احتمالا باید به اینگونه باشد:
بیدل به یک پیاده ره صد سوار گیر
oormazd salehi در ۴ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱:
چو ماه نو ره بیچارگان نظاره
به این مورد اشاره میکنه که مثل ماه نو ( با نور ضعیف) برای افرادی ( بیچاره هایی) که راه خود را از پرتو نور ماه میخواند پیدا کنند گاهی یک جلوه کوتاهی میکنی و زود پشت ابر میروی...
فرهاد میم در ۴ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۲۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۰ - بیان این خبر کی کلموا الناس علی قدر عقولهم لا علی قدر عقولکم حتی لا یکذبوا الله و رسوله:
مولانا در بیت سوم ظاهرا کلمه ی نامشروع به کار برده، ولی در زمان مولانا این کلمه مشروع بوده
سوسن در ۴ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶:
لطفا این بیت رو کاملتر تفسیر کنید :
گر توزین دست مرا بی سر و سامان داری
من به آه سحرت زلف مشوش دارم ؟
سیــنا --- در ۴ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۳۹ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۷:
به نظر من که بیشتر سبک انوری را دارد ولی مهم نیست.
برگ بی برگی در ۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۴: