زین بحر بیکران کم هر اعتبار گیر
موج گهر شو و سر خود در کنار گیر
الفتپرست کنج دلی، اضطراب چیست
رخت نفس در آینهداری قرار گیر
مردان به احتیاط به امن آرمیدهاند
چندانکه گرد خویش برآیی حصارگیر
دانا ستم کمینی خفّت نمیکشد
برخاستن ز صحبت دونان وقار گیر
وصل هوس کرای تمنا نمیکند
این بوالفضول ترک ره انتظارگیر
نقش خیال پردهٔ اعیان نهفته نیست
راز نهان آینهها آشکار گیر
نتوان نگاشت سر خط عبرت به هر مدار
برخیز دودهای ز چراغ مزارگیر
این است اگر فسون هوس بعد مرگ هم
بار نفس چو صبح به دوش غبار گیر
تا خاک گشتن آب ز گوهر نمیرود
ای شرم کوش دامن دل استوار گیر
هرچند کار چشم نمیآید از زبان
ای لب تو احولیکن و نامش دوبارگیر
مشتی غبار خود ز خیالش به باد ده
طاووس شو فضای جهان در بهار گیر
دل چون امام سبحه اگر بفشرد قدم
بیدل ه یک پیاده ره صد سوارگیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای روزگار خورده کم روزگار گیر
بیغوله را ز تیر حوادث حصار گیر
یکره که در سرای سپنجی نشستهای
اندیشه کن ز راه و شدن را شمار گیر
اکنون که کارهای جهان با خصومت است
[...]
ای دل به کوی فقر زمانی قرار گیر
بیکار چند باشی دنبال کار گیر
گر همچو روح راه نیابی بر آسمان
اصحاب کهفوار برو راه غار گیر
تا کی حدیث صومعه و زهد و زاهدی
[...]
اندیشه کن ز دوزخ و جائی قرار گیر
روز شمار و هیبت او در شمار گیر
ای دل ترا که گفت بدنیا قرار گیر
وین جان نازنین را اندر حصار گیر؟
بر چار سوی طبع بزن خیمۀ مراد
جایی چنین وطن ز سر اختیار گیر؟
آمد حجاب هشت درخلد چار طبع
[...]
سرمایه جنون ز نسیم بهار گیر
داغت اگر کمی کند از لاله زار گیر
داغی که نیست سکه ناسور بر رخش
بی اعتبارتر ز زر کم عیار گیر
باد مراد رفت به طوفان نیستی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.