من آن ماهم که اندر لامکانم
مجو بیرون مرا در عین جانم
تو را هر کس به سوی خویش خواند
تو را من جز به سوی تو نخوانم
مرا هم تو به هر رنگی که خوانی
اگر رنگین اگر ننگین ندانم
گهی گویی خلاف و بیوفایی
بلی تا تو چنینی من چنانم
به پیش کور هیچم من چنانم
به پیش گوش کر من بیزبانم
گلابه چند ریزی بر سر چشم
فروشو چشم از گل من عیانم
لباس و لقمهات گلهای رنگین
تو گل خواری نشایی میهمانم
گل است این گل در او لطفی است بنگر
چو لطف عاریت را واستانم
من آب آب و باغ باغم ای جان
هزاران ارغوان را ارغوانم
سخن کشتی و معنی همچو دریا
درآ زوتر که تا کشتی برانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عمیق و روحانی شاعر درباره عشق و ارتباط عاطفی میپردازد. شاعر خود را به عنوان ماهی در لامکان معرفی میکند که نمیتوان او را خارج از وجودش یافت. او عشق را به گونهای توصیف میکند که هیچکس نمیتواند او را به جز سوی محبوب بخواند و هر رنگی که محبوب به او بدهد، او آن را نمیسنجد.
شاعر بیان میکند که در برابر نادانی و غفلت دیگران، او هم تنها است و هیچچیز نمیتواند او را درک کند. او همچنین نسبت به زیبایی و لطافت عشقش تأکید دارد و به صورتی استعاری، خود را به آب و باغ و گل نسبت میدهد و به دنبال بیان عمیقتری از معنی و ارتباط عشق از طریق کشتی و دریا میباشد.
در نهایت، او درخواست میکند که محبوب سریعتر بیاید تا او بتواند عشقش را به کمال برساند.
هوش مصنوعی: من همچون ماهی هستم که در فضایی بینهایت زندگی میکنم، تو به دنبال من نباش، زیرا من علاوه بر وجودم، در وجود خودم نیز هستم.
هوش مصنوعی: هر کسی تو را به سمت خود دعوت میکند، اما من فقط تو را به سوی خودت دعوت میکنم.
هوش مصنوعی: هر طور که مرا بخوانی، چه با صفات نیک، چه با اوصاف زشت، برایم مهم نیست و نمیدانم.
هوش مصنوعی: گاهی میگویی که وفادار نیستم و به دنبال صحبتهای نادرست و بیاحساسی هستی، اما من هم در جواب همین رفتار را از خود نشان میدهم.
هوش مصنوعی: من برای کسی که چیزی نمیبیند، مانند کسی هستم که هیچ نشانهای از خود ندارد، و برای کسی که نمیشنود، مانند کسی هستم که قادر به گفتگو نیست.
هوش مصنوعی: به چند قطره گلاب بر روی پلکهایت بریز و چشمهایت را از زیبایی گل من پر کن.
هوش مصنوعی: لباس و غذای تو مانند گلهای رنگارنگ است، اما من فقط یک دانهام که به عنوان مهمان در کنار تو هستم.
هوش مصنوعی: این گل زیبایی خاصی دارد و اگر به آن نگاه کنی، متوجه میشوی که این زیبایی شبیه به لطفی است که به صورت موقت به ما قرض داده شده است.
هوش مصنوعی: من خودم را به مانند آب و باغ میدانم، ای جان؛ من همانند ارغوانها هستم، هزاران ارغوان را در وجودم دارم.
هوش مصنوعی: سخن همانند کشتی است و معنی مانند دریا. زودتر وارد این مقوله شو تا بتوانم کشتی را به حرکت درآورم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فدای روی خوبت باد جانم
فدای من سراسر دشمنانم
دلا از دست تنهایی به جانم
ز آه و نالهٔ خود در فغانم
شبان تار از درد جدایی
کند فریاد مغز استخوانم
تو را جویم ز هر نقشی که دانم
تو مقصودی ز هر حرفی که خوانم
ز تو گر یک نظر آید به جانم
نباید این جهان و آن جهانم
مرا آن یک نفس جاوید نه بس
تو دانی دیگر و من می ندانم
اگر گویی سرت خواهم بریدن
[...]
چه نزدیک است جان تو به جانم
که هر چیزی که اندیشی بدانم
از این نزدیکتر دارم نشانی
بیا نزدیک و بنگر در نشانم
به درویشی بیا اندر میانه
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.