گنجور

حاشیه‌ها

آرش ثروتیان در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۸ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۷ - در شرف این نامه بر دیگر نامه‌ها:

نیوشنده‌ای خواهم از روزگار
که گویم به دور از آموزگار
مصرع دوم باید چنین باشد تا وزن و مفهوم درست شود:

که گویم بدو راز آموزگار

علی اکبر در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵:

با سلام و ادب. بنده چون شما اساتید در ادبیات تبحر ندارم ولی به جناب حافظ ارادت و اشتیاقی خاص دارم. محرم امسال تفالی به نیت امام شهید به دیوان این بزرگ مرد زدم و این شعر زیبا گشوده شد. دیدن واژه های آب دیده، سوگواری و رستگاریِ بستگان کمند و مناسبت آن با تفالم حالم را خوب کرد. ضمن احترام به دوستانی که حافظ را گونه دیگری می دانند، عزیزان را دعوت میکنم یک بار هم این شعر را به نیت امام حسین (علیه السلام) بخوانند.

سیاوش در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۳۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۴:

سلام. قسمتی از حکایت ناقص نوشته شده. شکل صحیح: گفتا! به حسنش، به صلاحش خجل کن.

آمیز در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵:

درود دوباره خدمت سروران گرامی
در مورد سوگواران و بی قراران، حقا همونطور که عزیزان فرمودن، در هر دو صورتش معنی زیبایی داره:
ز زیر زلف دو تا چون گذر کنی بنگر
که از یمین و یسارت چه بیقراران اند...
(که اینجا بیقراری آنچه که در یمین و یساره هم به زلف، هم به عاشقان باز میگرده)
گذار کن چون صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلفت چه سوگواران اند
(بنظرم استفاده از بنفشه زار، که زار به خاطر آورنده ی زار و گریان هم هست، با سوگواران و نقش بنفشه که سوگواری هست تناسب داره)
اگر به صورت زیر بخونیم:
ز زیر زلف دو تا چون گذر کنی بنگر
که از یمین و یسارت چه سوگوارانند
(اینجا هم به زیبایی سیاهی زلف و سوگواری رو شاهدیم)
گذار کن چون صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلفت چه بی قرارانند
(همونطوری که صبا بر بنفشه زار میگذره و اونها رو به بی قراری میندازه، تطاول زلف یار هم در خیل عاشقانش بیقراری ایجاد میکنه که بسیار زیباست)
بنظرم، این بسیار زیباست که ما صفر و یک نگیریم و به هنگام خوانش این ابیات، تمامی این حالات رو مثل یک مجموعه ی واحد در نظر بگیریم.
اما هنوز گذر کردن از زیر زلف دو تا، برای من کمی گنگه. آیا گذر کردن به معنی عبور کردنه یا مرور کردن؟
چون اینجا بیشتر به نظرم مرور کردن معنی میده، و نه عبور کردن. یعنی وقتی از زیر زلفت، به عاشقانت نگاهی میندازی ببین که ...
ممنون میشم نظر بزرگواران رو در این مورد بدونم
با سپاس

جنید شریف در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۰۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴:

از خواندن حاشیه ها لذت بردم. من از علاقمندان شعرای کالسیک فارسی هستم و بنظر من هم استفاده از کلمه «خر« در رباغی خیام از کرکتر و سبک او دور است. مولانا چرا. بیدل هم هجو هایی دارد ولی خیام فلسفی تر و کائناتی تر ازان است که چنین تشبیهی را بر آخرین مصرع رباعی تحمیل کند مخصوصا که در مقایسه با اکثریت مصرع های رباعیات این مصرع آخر با یک حشو ختم می شود: «بین» پس شاید رباعی از خیام نباشد.

آمیز در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵:

درود به حضرتش و عزیزان
دوستان، پرسشی دارم و اون اینکه آیا این ابیات، معنای دوری هم دارند؟
معمولاً، در اشعار حضرت، همیشه شاهد تأویل و اشارات و کنایاتی هستیم، اما اینجا من نتونستم چیزی به کف بیارم.
ممنون میشم اگه عزیزانی هستن که میتونن کمک رسان باشن دستگیر ما بشن.
یا حق

کیارش در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۱۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷:

آقا سخت نگیرید...
بسیاری از رباعی های خیام الهی هم هست...جمع آثار این شاعر بزرگ کفرنامه نیست که... روح توحیدی اشعار ایشون این رو ثابت میکنه...
اما ما چهار تا شعر هم اینچنین داریم
به قول رهبری این ها منسوب به این شاعرن... این دلیل نمیشه که حتما متعلق به ایشون باشند

طُرفه‌گردان در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۰۰ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷۶:

مصرع آخر این غزل تضمینی‌ست از غزل آصفی هروی، که بیت مزبور به قرار زیر است:

تو هم در آینه حیرانِ حُسنِ خویشتنی
زمانه‌ای‌ست که هرکس به خود گرفتار است...

و جالب اینجاست که مصرع اول همین بیت از آصفی هروی، خود تضمینی‌ست از غزل سعدی

. دکتر شکوهی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷:

نادرست: که خطای تو ثوابست و گناه تو ثواب
درست: که خطای تو صوابست و گناه تو ثواب
سپاس

هاوژان شارویرانی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶:

زیباترین غزلیات عاشقانه مال سعدی هستش..براستی که مضمون اشعار قوی و ساختار شعرهاش کیفیت بالایی دارن...به نظر من غزلیاتش یکدست زیبا منظم و دارای معانی عاشقانه بی نظیری هستند

محمود در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۷ - مثال دیگر هم درین معنی:

بحث مولانا رجوع به فطرت ادمی است اینکه ادمی از یک نقطه به این هستی اومده وبازگشت همه نیز به محل وجود است البته برای تفهیم مسئله به تمثیل متوسل میشه که در مثل مناقشه نیست
وگرنه جناب مولانا هم از وجود خر در هندوستان خبر داشته

علیشاهی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۳۹ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵:

ای حسن تو مجموعه هر زیبایی
وز هر دو جهان ز عشق تو شیدایی
حسن و زیبایی: تناسب - عشق و شیدایی: تناسب
هر دو جهان: مجاز از مخلوقات هر دو جهان
نگذاشته داغ تو دلی را بی درد
سودای تو کرده عالمی سودایی
سودایی کردن: کنایه از عاشق و شیدا کردن
عالم: مجاز از مردم عالم

یاس در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴:

به نظدم این شعر از زبان حضرت زهرا سلام الله علیه برای فرزندشان امام حسین علیه السلام است. در حدیث کساء حضرت فرزندانشان حسن و حسین علیهم السلام را با عبارت قره العین و ثمره الفواد خطاب میکنند که به عینه همین عبارت در شعر هست.قره العین من آن میوه دل...ثمره الفواد میشود میوه ی دل.

جلال در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۶:

همچنین:
که جویبار سعادت که اصل جاست کجاست
در این مصرع کلمه ی “کجاست” صحیح است نه کلمه “جاست”

جلال در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۶:

تو را ندید به گلشن دمی نشست و نخاست
در این مصرع کلمه ی "بخاست" صحیح است نه کلمه "نخاست"

سید مصطفی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۳۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۴۴:

باید بخوانید gow gal یعنی گله گاو

مهدی نجفی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۲۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲ - پند و اندرز:

به به به.........
فقط خود سعدی میتونه در مورد خوذش اظهار نظر کنه؛
بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس
حد همین است سخندانی و زیبایی را

مجید صالحی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴:

با سلام و عرض ادب خدمت دوستان ادب دوست. در بیت دوم صنعت التفات از حاضر (می‌گذری) به غایب (شتابی دارد) به زیبایی بکار رفته است. با تشکر.

همایون در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶:

از غزل های پیشین است قبل از تحول با آشنایی شمس دین
شیوه عرفان کلاسیک و الهی معمول و آموخته از پیشینیان و اجداد خود
که با عرفان پس از آشنایی با شمس تفاوت اساسی دارد و الهی و مذهبی است و آن معنوی و انسانی است و بنیان ایرانی دارد واز مهر و روشنی و خرمی و نویی برخوردار است

همایون در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:

شاید در وصف محمد سروده شده است در هر صورت از نوع عرفان کلاسیک و قبل از شمس است و از شیوایی غزل های بعد از ملاقات شمس برخوردار نیست و تصنعی و بار مذهبی دارد

۱
۱۷۵۱
۱۷۵۲
۱۷۵۳
۱۷۵۴
۱۷۵۵
۵۴۱۰