گو خلق بدانند که من عاشق و مستم
آوازه درست است که من توبه شکستم
گر دشمنم ایذا کند و دوست ملامت
من فارغم از هر چه بگویند که هستم
ای نفس که مطلوب تو ناموس و ریا بود
از بند تو برخاستم و خوش بنشستم
از روی نگارین تو بیزارم اگر من
تا روی تو دیدم به دگر کس نگرستم
زین پیش برآمیختمی با همه مردم
تا یار بدیدم در اغیار ببستم
ای ساقی از آن پیش که مستم کنی از می
من خود ز نظر در قد و بالای تو مستم
شبها گذرد بر من از اندیشه رویت
تا روز نه من خفته نه همسایه ز دستم
حیف است سخن گفتن با هر کس از آن لب
دشنام به من ده که درودت بفرستم
دیریست که سعدی به دل از عشق تو میگفت
این بت نه عجب باشد اگر من بپرستم
بند همه غمهای جهان بر دل من بود
در بند تو افتادم و از جمله برستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و شوق خود سخن میگوید و اعلام میکند که به خاطر این عشق، به تمام ترسها و ملامتها بیاعتنا است. او بیان میکند که از قید ریا و نظر دیگران آزاد شده و تنها به زیبایی معشوق خود توجه دارد. همچنین، شاعر از خاطرات و افکار شبانهاش درباره معشوق میگوید و تاکید میکند که هیچ چیز نمیتواند او را از عشقش دور کند. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که بند همه غمهایش به عشق معشوقش تبدیل شده و از آن خوشنود است.
هوش مصنوعی: بگذار مردم بدانند که من عاشق و غرق در عشق هستم. گفتهها درست است که من عهد و پیمان خود را شکستهام.
هوش مصنوعی: اگر دشمنم آزارم دهد و دوستم سرزنش کند، من نگران نیستم از آنچه دیگران بگویند، چون از آنچه هستم راضیام.
هوش مصنوعی: ای نفس عزیزم، همیشه خواستهات این بود که شأن و شرف مرا زیر سؤال ببری و به فریب و ریا بکشی. اما من از این قید و بند تو رهایی یافتم و اکنون با آرامش زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: اگر من چهره زیبای تو را دیده باشم، از دیگران خسته و بیزار شدهام.
هوش مصنوعی: من تا به حال با همه مردم در ارتباط بودم و رفتار کردم، اما اکنون که یاری را دیدم، ارتباطم را با دیگران قطع کردم.
هوش مصنوعی: ای ساقی، قبل از اینکه مرا مستی از شراب فرا گیرد، بگذار تا به زیبایی و قامت تو خیره شوم و از آن مست شوم.
هوش مصنوعی: شبها فکر و خیال تو مرا میآزارد، به گونهای که نه میتوانم بخوابم و نه همسایگانم آرامش دارند از دست من.
هوش مصنوعی: سخن گفتن با هر کسی که شایسته نیست، بیفایده است. دوست دارم به کسی که سزاوار است، سلام بگویم و از او فاصله بگیرم.
هوش مصنوعی: مدتهاست که سعدی از عشق تو در دلش سخن میگوید. بنابراین تعجبی ندارد اگر من همچون یک بنده به تو احترام بگذارم.
هوش مصنوعی: تمام غمهای دنیا بر دوش من سنگینی میکرد، اما وقتی به عشق تو گرفتار شدم، از آن رنجها رهایی یافتم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۳
ای نفس که مطلوب تو ناموس و ریا بود
از بند تو برخاستم و خوش بنشستم
با خود چو دمی خش ننشستم بهمه عمر
برخاستم از بند خود و خوش بنشستم
همین شعر » بیت ۱۰
بند همه غمهای جهان بر دل من بود
دربند تو افتادم و از جمله برستم
در حال که من دانهٔ خال تو بدیدم
در دام تو افتادم و از جمله برستم
مشکن صنما عهد که من توبه شکستم
وز بهر تو در کنج خرابات نشستم
اندر صف خورشیدپرستان شدم اینک
زیرا که میان سخت به زنّار ببستم
پیش تو برم سجده میانبسته به زنّار
[...]
دی در صف اوباش زمانی بنشستم
قلاش و قلندر شدم و توبه شکستم
جاروب خرابات شد این خرقهٔ سالوس
از دلق برون آمدم از زرق برستم
از صومعه با میکده افتاد مرا کار
[...]
آوازه در افتاد که من توبه شکستم
نه نه نه چنان است که من توبه پرستم
دادند به من چاشنی یی از خمِ مبدا
از جرعۀ آن جام چنین واله و مستم
ز آن گاه که دادند به من مشربۀ خضر
[...]
ای زاهد مستور، ز من دور، که مستم
با توبهٔ خود باش، که من توبه شکستم
زنار ببندی تو و پس خرقه بپوشی
من خرقهٔ پوشیده به زنار ببستم
همتای بت من به جهان هیچ بتی نیست
[...]
امروز که من عاشق و دیوانه و مستم
کس نیست که گیرد بشرابی دو سه دستم
ای لعبت ساقی بده آن باده ی باقی
تا باده پرستی کنم و خود نپرستم
با خود چو دمی خوش ننشستم بهمه عمر
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.