گنجور

حاشیه‌ها

مهدی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۳۹ - ذکر منصور عمار قدس الله روحه العزیز:

اگر ممکنه معنی و مفهوم این عبارت رو بفرمائید.
متشکرم
گفت: هر جا که رسی سنگی بر آهن میزن، باشد که سوختهٔ در میان باشد اگر بسوزد گو معذور دار که بر راه گذر قافله افتاده بودی

محمدامین در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

سلام و درود
در نسخه تفسیری که دارم بین یازدهم به صورت ذیل آمده‌ایت:
آیینهٔ سکندر، جام جم است بنگر
تا بر تو عرضه دارد، احوال ملک دارا

تماشاگه راز در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:

سپاس از شروح زیبا و روان سید علی ساقی که قند مکرر است ذیل کلام حافظ
وفایی هم خسته شد نخواند ولی کاش جای غر زدن دو خط می نگاشت تا از دریای علم و دانشش محروم نمی شدیم

مهدی مجتهدپور در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰:

حافظ در این غزل اشاره ای به حجاب و روگیری ندارد که بتوان از آن، مونت بودن معشوق را نتیجه گرفت. اشارۀ حافظ به حضور کوتاه اوست که لحظه ای رخ می نماید و باز غایب می شود.
بدون شک میخانه در آن زمان جای زنان نبوده و این معشوق هم از جنس همان مغبچه های خوش سیمایی بوده که در محیط میخانه ها اغلب حضور داشتند و به سبب آنکه خواهان زیاد داشته اند، فرصت کافی برای تک تک میخواران باقی نمی مانده است.

سیروان در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰:

با عرض سلام و ادب
بنده به هیچ وجه خدای ناکرده قصد جسارت نداشتم و آقا رضا و هر شخصی که در راه آگاهی قدمی بر میدارند بسیار برای بنده مورد احترام هستند.فقط به خاطر تشابه تفکری تفسیری که آقا رضا قرار دادن به تفاسیر احمد کسروی،بنده این نسبت رو دادم.
بنده در کامنتهای قبلی،میخواستم این نکته رو یادآوری کنم که تفسیر معنای واقعی اینگونه اشعار،نیازمند این هست که خود شخص به حالتی که شاعر به مستی تشبیه می‌کنه رسیده باشد،ور نه تفسیر هر چقدرم که عالمانه باشد از معنای حقیقی دور است.
لذا بنده اعتقاد دارم که زیباتر هست وقتی جان مطلب در حدود درک عقل نیست،اول:وجود یک چنین حالتی که تجربه نکردیم رو نفی نکنیم(مثل آقای کسروی)،دوم:از تلاش برای تفسیر به روش تشابه به مواردی که قابل درک هست بپرهیزیم،که خدای نکرده اصل معنا ناخواسته مورد تحریف قرار نگیره.چراکه دقیقا در دوره های قبل امثال آقای کسروی با نوشتن اینگونه تفاسیر جهت دار باعث شدن بسیاری از اصل معنا غافل باشند و در نتیجه از شناخت درست چنین حضراتی نیز محروم باشن.
خیلی ممنونم که لطف فرمودید و بنده رو مورد نقد قرار دادین.
یا حق

ایمان ویندور در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها
چه حرف ها که پست این بیت نیست

درودی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۳۱ - مدح و مصیبت رقیه خاتون(ع):

سلام و تشکر از سایت فاهر گنجور. چند جا ایراد تایپی در اشعار دیده می شود اصلاح فرمایید

بیژن در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

دکتر قاسم غنی که در حافظ شناسی او جای هیچ تردید نیست در کتاب “تاریخ عصر حافظ” از صفحه ی 362 به بعد مینویسد “اینک گفته های دیگر خواجه را که در باره شاه شجاع است، در اینجا نقل میکنیم و بطوری که ملاحظه میشود، چند مورد به صراحت راجع به شاه شجاع است و موارد دیگر با قرائنی که ذکر خواهد شد، به احتمال قوی راجع به اوست. از جمله غزلهائی که مصرحأ در مدح ابوالفوارس شاه شجاع است غزل ذیل است:
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد ....
دیگر از غزلهائی که صریحأدر مدح شاه شجاع است، غزل ذیل است:
هاتفی از گوشه ی میخانه دوش ...
غزل دیگری که بالصراحه در مدح شاه شجاع است، غزل ذیل است:
قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع ....
دیگر از غزلهائی که با تصریح در وصف و مدح شاه شجاع است،غزل ذیل است:
بامدادان که ز خلوتگه کاخ ابداع ....
اما غزلیاتی که با قرائن میتوان حدس زد در مدح شاه شجاع است، غزلهای ذیل است:
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است ...
غزل دیگر
رواق منظر چشم من آشیانه ی تست....
غزل دیگر
دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمیگیرد ....
دیگر غزل
دیدم به خواب خوش که بدستم پیاله بود ...
غزل دیگر
در عهد پادشاه خطا بخش جرم پوش....
غزل دیگر
ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیل....
غزل دیگر
ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو....

بدون کم و کاست از کتاب دکتر غنی نقل شد. شاید کمکی باشد برای آن معدودی که این غزل را در وصف پیامبر اسلام فرض کرده اند.

ش ن در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۴۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸ - در مدح امیر انکیانو:

در پاسخ به جناب موموندی: با سلام، در مصرع "فارس میدان و صید و کارزار" سه ترکیب إضافی پیاپی آمده است. فارس مضاف و سه کلمه میدان، صید و کارزار هر یک مستقل از دیگری مضاف الیه است که در دو مضاف الیه آخر مضاف به قرینه ی لفظی حذف شده است. معنایش میشود: اسب سوار میدان ورزش و فرصت شکار و معرکه جنگ، لذا وجود “و" ضروری ست. در لطف مصراع این که این سه صحنه زندگی امیر را به ترتیب تکرّرشان در زندگی امیر آورده. به این معنا که امیر اغلب ورزش میکند، گاهی شکار میرود و به ندرت درگیر جنگ میشود.

هاشم بهمن دار در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۴۲ دربارهٔ عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۱۵:

اصلاح بفرمایید/ به جای " جنوب ( پایان مصراع دوم ) جنون بگذارید .
جنون اندر جنون. سپاسگزار.

هادی شیرازی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۳۳ دربارهٔ فایز » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱:

خیلی دوبیتی زیبایی هست . مخصوصا مرشد ها در فتح بسم الله در ابتدای ورزش زورخانه ای در گودهای مقدس از این نوع ابیات که در دلشون واژه بسم الله رو داره استفاده میکنن .

مهدی مح در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۱:

وزن‌شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

برگ بی برگی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

با سپاس از آقای سهیل قاسمی بزرگوار که با خوانش استادانه بیت آخر لا اقل بنده را از سردرگمی و خیالات رهایی داده و معنای این بیت را برایم روشن نمودند .
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر در بندِ دَر  مانند درمانند
و انسانهایی که صرفاً در بند در میمانند و بدون همت و کار بر روی خود انتظار درمان و شفا دارند قطعاً در خواهند ماند و به مراد نخواهند رسید . در بند در ماندن کنایه از توکل صرف و واگذاری امور به دست خدا ست و این سوء برداشت از قضا و کن فکان است که انسان نقش خود را در ایجاد تحول نادیده گرفته و از هرگونه سعی و تلاش خودداری میکند .
خوانش صحیح ابیات حافظ برای برکنار بودن از حدس و گمان اهمیت بسیار دارد و جناب سهیل قاسمی چنین کردند که جای بسی قدردانی و تشکر دارد .

علی نوری در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۳۱ دربارهٔ عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲۴:

اینجا عمان خود را از درویشان نعمت الهی معرفی کرده است

کاظم ندائی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۲۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » تورکون دیلی:

رحمت ایده عقباده بو جور شاعر الله
بو شعر گوزلدور داخی اونان جمیل اولماز

همایون در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶:

از غزل های کم ارزش قبل از ملاقات شمس است
ولی نشان میدهد که جلال دین قابلیت زبان تیز و پرخاشگری را از آغاز بنوعی کسب کرده بود و همواره از آن بهره برده است بخصوص در دوران پختگی بسیار از آن در نشان دادن انحراف ها و کژ فهمی ها سود برده است

احمد در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۰۸ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۴۹:

با سلام. دی بمعنی دیروز و دینه بمعنی دیشب است. در استان کرمان هنوز بعضی بجای دیشب می‌گویند دینه شب.

احمد در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۲۸ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۳۰:

آری همه هست آنچه که می‌باید نیست

رونین در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۴:

دوستان یحتمل ورژن محسن نامجوشو گوش ندادن که از محسن چاووشی میگن، آن صدا، سه تار و این اشعار، الله اکبر الله اکبر

حسن در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۴۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۴ - نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب:

با سلام به روح بزرگ امام حسین و حضرت مولانا
یک مصرع از این شعر که میگه:
کی بُدست این غم چه دیر اینجا رسید!؟
با جمله تعجب سوالی داره از ما می پرسه
چطور این خبر واقعه عاشورا رو از فاصله زمانی(چند صد ساله)
و مسافتی از عراق تا شام دریافت کردید
اما نتونستید حقیقت آشکار این واقعه رو که مبارزه با ظلم و ستم
(درونی و بیرونی)و شهادت در راه حق است را
به کوتاهی لحظه ای تفکر و با مراجعه به قلب خود دریافت کنید؟!
و در نتیجه اینچنین گمراهی ای،
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زانک بد مرگیست این خواب گران
اگر با نگاهی خالی از تعصب به این اشعار بنگریم
خواهیم یافت
حضرت مولانا نسبت به امام حسین نه تنها ارادت داشته
بلکه امثال منه شیعه پیرو اش رو هم دوست داشته
که چنین زیبا و با زبان لطیف شعر مرا از عاقبت
این راه بی ًثمر آگاه میکند.
یا حق

۱
۱۷۵۳
۱۷۵۴
۱۷۵۵
۱۷۵۶
۱۷۵۷
۵۴۰۹