دلباختهی ادبیات فارسی
دلباختهی ادبیات فارسی در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۳۰ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۰۴ دربارهٔ عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۶۲ - در حسب حال خود گوید:
مفتعلن فاعلات مفتعلن فع
دلباختهی ادبیات فارسی در ۲ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:
ویژگیهایی که سعدی برمیشمارد و آنها را تحسین میکند، بسیار نزدیک به تفکرات ملامتیان است که در تضاد با ریاکاری عدهای صوفینما عمل میکردند. در جلوت خودشان را ناپاک و در خلوت عابد و زاهد بودند. استادان جسارت بنده رو ببخشند.
دلباختهی ادبیات فارسی در ۳ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲۵:
بس بگفتم کو وصال و کو نجاح: "کو گفتن" کنایه از دنبال چیزی گشتن و طلب کردن آن. میگوید: آنقدر وصال تو را و رستگاری را طلب کردم که ...
برد این "کو؟ کو؟" مرا در کوی تو: "کو؟ کو؟" باز به کنایه یعنی طلب کردن. میگوید: این دو طلب که من کردم (طلب وصال و نجاح) بالاخره مرا در مسیر تو انداخت و باعث شد سالک طریق تو شوم.
البته که معنی کردن این ابیات وجهی ندارد، با تعمق میتوانید به معنی دست پیدا کنید. معنی واژگان را هم در وبگاه دهخدا بیابید؛ اینجا چه سوال میکنید؟!
دلباختهی ادبیات فارسی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶:
دوست عزیزی که فرمودید خوانش صحیح "نیست زبان، خامه را" اصح است؛ احتمالاً اطلاعی از عروض ندارید. اگر خارج از نظم بود میشایست که هر دو را از دید دستوری بررسی کرد و شاید هر دو درست بود. بههر روی حرف نون پس از مصوت بلند چون در تلفظ خفیف است در وزن هم لحاظ نمیشود. بدین ترتیب امکان ندارد که اینجا بهسکون نون شعر را خواند. چون کسرهی اضافهی "زبان" در اینجا نقش وزنی بازی میکند. نیست زبانِ خامه را: مفتعلن مفاعلن / نیست زبانْ خامه را: مفتعلن فاعلن.
همایون چون جان عزیز است اما گهگاه اشتباهاتی میکند. مرعوب نشوید.
دلباختهی ادبیات فارسی در ۳ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۱۱ دربارهٔ ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۳۴:
به جای "طلبه" باید "طبله" قرار گیرد. طبله بهمعنی سینی و طبق چوبیست که بویفروش کالای خویش را روی آن گذاشته عرضه میکند.