گنجور

حاشیه‌ها

مهدی ا در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۰۴:۵۱ در پاسخ به گمنام دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲۹:

اقتدا ِی ما به شا ِه اولیا ست                           آنکه نورش مشتق از نو ِر خداست

ای که داری دیده روشن ، ببین                        جسم وجانش ، جسم و جان مصطفاست

رهنـمای اولیـن و آخرین                                  آنکه دایٔم با خدای کبریاست

هرکه بی ِمهرش بود ، در راه دین                     بی تکلف ، از گـروِه اشقیاست

از ضیای آفتاب روی او                                    آفتاب و ماه را ، نور و ضیاست

تا ببوسد پای آن حضرت ، ز شوق                    هفت چرخ نیلگون ، پیشش دو تاسش

از صفاتش ، اولیا حیران شده                         ذات پاکش ، فیض بخش انبیاست

از نواِی مدحتش ، عشاق را                            بی مخالف راست ، صدگونه نواست

قل تعالوا ، از حقش آمدخطاب                      وز رسولالله ، علی بابـهاست

اوست سلطان حقیقت ، زین سبب                 بر درقدرش ، همه شاهان گداست

در شریعت ، عالمان را او دلیل                       در طریقت ، عارفان را پیشواست

محرِم اسرار حی ذوالجلال                             نام پاکش ، مرتضی و ایلیاست

بعد از او باشد حسن ، میر و امام                  آنکه در بحر علم هل اتی است

بعد از او ، دیگر امام مؤمنان                        افضل واکمل ، شهید کربلاست

من متیع عابِدینم ، از یقین                          باقرم در ره، امام و مقتداست

مقتدای مؤمنان متقی                                جعفر صادق ، امام باوفاست

موسی کاظم ، شه عالی نسب                     آن که فرزندش علی موسی الرضاست

چشم جانم ، روشن از مهر تقیست              آنکه مهرش ، درد دلها را دواست

مر نقی را دان ، امام پاک دین                     والی حق ، رهنمای اولیاست

روز و شب دارم ، هواِی عسکری                 در دلم مهر ولی با ولاست

آن محمد مهدی صاحب زمان                  حبذا جانی ، که با وی آشناست

التجا دارد بدیشان ، شمس دین                آنکه مولی را ، به معنی رهنماست

 

توضیح : دربیت آخر مولی – مولا خوانده میشود و منظو خود مولاناست.

 

برای دوستانی که چون حقیر خواندن فارسی بدون اعراب مشکل میباشد لطفاً به پیوندهای دیوان شمس تبریزی جلد اول  و دیوان شمش تبریزی جلد دوم  مراجعه فرمائید کلیات دیوان در دو جلد با اعراب و درج مآخذ موجود است. این غزل در جلد اول شماه ۴۵۶ میباشد.



تسلیمی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۰۳:۵۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۷:

با سلام، دو نکته را به عرض می رساند:

یکم: کاربر محترمی فرموده اند که در  نسخۀ فروغی چنین آمده است:  «دوگانه ای به درگاه یگانه بگذارد». [با اشتباهِ املاییِ کلمۀ بگذارد در این لحظه کاری نداریم.]  اما، هم در تصحیحِ مرحوم فروغی و هم در تصحیح مرحوم دکتر غلامحسین یوسفی،  فقط «دوگانه ای بگزارد» ضبط شده است. می توان چنین فرض کرد که گفتۀ اصلیِ سعدی همین است و بعدها شخصِ خوش ذوقی قیدِ «به درگاه یگانه» را افزوده است، که گرچه زیباست اما برخلافِ ضبطِ نسخه های معتبر است. در ضمن اگر دقت شود، در عبارتِ «دوگانه ای به درگاه یگانه بگزارد» حشوی احساس می شود زیرا دوگانه را خودبخود به درگاهِ یگانه می گزارند (کسی نماز را جز به درگاهِ خداوند ادا نمی کند) پس قیدِ «به درگاهِ یگانه» در معنا زائد است و نیازی به آن نیست. 

دوم: برخی از کاربرانِ فاضل در بارۀ معنا یا مفهومِ «در پوستینِ خلق افتادن» اظهار نظرِ شخصی فرموده اند. باید توجه داشت که وقتی معنای واژه یا تعبیری در فرهنگهای معتبری چون لغت نامۀ دهخدا و فرهنگ معین آمده است، نیازی به اجتهادِ شخصی نیست و اصولاً چنین اجتهادی در صورتی معتبر است که اجتهاد کننده، خود در حدِ علّامۀ دهخدا و دکتر معین باشد! باری، در هر دو منبعِ یاد شده، معنای «در پوستین کسی افتادن»، عیبجویی کردن، غیبت کردن، بدگویی کردن ضبط شده است. 

با آرزوی توفیق. 

ابو سعید در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۰۱:۲۶ در پاسخ به باران دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶:

سلام به شما

منم با شما هم نظرم، چون سلامت همه‌ی آفاق فقط در گرو سلامت امام عصر هرزمان هست نه انسانهای عادی! در روایت داریم از لحظه‌ی آفرینش آدم تا قیام قیامت اگر ولی‌ای از جانب خدا بر روی زمین نباشه حیات از زمین برچیده خواهد شد، قیامت هم دقیقا همینطور رخ خواهد داد.

این غزل شدیدا من رو یاد بخش دوم دعای زیبای آل یاسین می‌اندازه، وقتی که ما برای امام زمان خود دعا میکنیم: اللهم اعذه من شر کل باغ و طاغ و من شر جمیع خلقک و احفظه من بین یدیه... و احرسه...، تا خدا به واسطه‌ی دعای ما ولی عصر رو از بلایا و شر خلق و چنین مسائلی محافظت بکند.

و ظاهر دژم و باطن نژند من رو به یاد ترکیب: المرتقب الخائف در همین دعا می‌اندازد یعنی امام زمان منتظر اما دچار ترس و خوف هستند. حتما زیارت آل یاسین رو همراه با معنا بخوانید مخصوصا بخش الحاقی یا همان بخش دوم رو.

به نظر من منظور خواجه از اینکه شفا ز گفته‌ی شکرفشان حافظ جوی یعنی همینکه من برای سلامتی و طول عمر تو ای امام حی و حاضر با زبان خود دعا می‌کنم امید که از دعای اینجانب شفا و صحت تن و روان داشته باشی.

کوروش در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۰۱:۲۳ در پاسخ به بابک دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۹:

دقیقا

ب. ا در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۱۹ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷:

صد نوبهار را ز تو آب است و ...

در این بیت، منظور از کلمهٔ «آب» همان «آبرو» است.

امیر نوروزی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۵۰:

درود. مصرع اول به نظرم اشتباه داره و باید اینطور باشه. در عشق تو کس پای ندارد جز من.

 

 

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۲۲:۳۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۰ - حکایت شحنه مردم آزار:

گزیر در بیت اول به معنی عسس و داروغه است.

کوروش در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۲۰:۳۴ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۰:

عشق بی پایان است چه ربطی داشت اخه ، عذر ماه پذیرفتنی نیست

کوروش در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۲۰:۳۲ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۱ - تمثیل در بیان رابطهٔ شریعت و طریقت و حقیقت:

چو سیر حبه بر خط شجر شد

ز نقطه خط ز خط دوری دگر شد

چو شد در دایره سالک مکمل

رسد هم نقطهٔ آخر به اول

دگر باره شود مانند پرگار

بر آن کاری که اول بود بر کار

 

 

نقطه منظور فضای تک بعدی ، خط فضای دو بعدی و در بیت بعدی دایره منظور فضای سه بعدی که فقط در کره اگر مستقیم حرکت کنیم به نقطه اول میرسیم این ویژگی فضای سه بعدی ، واقعا شگفت آوره اون زمان از چی حرف میزدیم الان وضعمون چیه

Hamed Hosseini در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۱۴ در پاسخ به رعنا دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹:

"گشودن" در اینجا استعاره از گشودن دروازه و به معنی فتح و تسخیر است. 

بیژن آزاد در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۵۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵:

بیت 2/بگو به شیخ که از کفر تا به دین فرق است

ایهام در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲:

چه زیباست این بیت حافظ،آفرین برنفس دلکش ولطف سخنش

ایهام در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

درود بر بیت الغزل معرفت

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۰۳ دربارهٔ ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷:

صفرا کردن: خشم کردن، عصبانی شدن و رو برگرداندن

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۵۶ دربارهٔ ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲:

تهمت زده: تهمت آلود، متّهم

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۵۲ دربارهٔ ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۷:

نارِ کَفته: انار شکافته شده و ترکیده

ناردانه: دانه انار

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۴۹ دربارهٔ ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۹:

مَتَن فعل نهی از تنیدن

یعنی اطراف دشمنت نگرد

جهن یزداد در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۴۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۸:

پر هفتا ثله جوونی اکند
کر مغری وخو بونی چش روشت
زور باید نه زر که بانو را
گزری دوست تر که ده من گوشت
پیر هفتاد ساله جوانی میکند
کور مگر بخواب بیند چشم روشن (روشت = روشن = روز - هردو میشود - در اذربایجان و فارس و سیستان روش میگفتند که قدیمی تر از روز و روج و روژ است  روش روشن - روز روزن -
فرخته باذا روش -
در شعر اذربایجان کهن نیز دیده ام




(فارس - کهکیلویه و بوشهر  و فارس کنونی بود- در فارس بجای می  ا میگففتند که هم اکنون در کهکیلویه  -ای می گویند ایکنه

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۳۸ دربارهٔ ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در مدح سیف الدوله محمود ابراهیم:

انواع نبات اکنون چون مورچه در ...

مُجَدَّر: آبله زده- آبله رو

افسانه چراغی در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۳۷ دربارهٔ ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در مدح سیف الدوله محمود ابراهیم:

گر شاخ نوان بود ز بی برگی و ...

از برگ نوا داد

معنی بیت: اگر شاخه درخت از بینوایی و خزان زدگی، ضعیف و ناتوان و بدون برگ بود، قضا با آمدن بهار و رویش برگ، شاخه در حال حرکت را به نان و نوا رساند.

۱
۱۳۱۸
۱۳۱۹
۱۳۲۰
۱۳۲۱
۱۳۲۲
۵۴۶۲