گنجور

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱

 

صبح مؤذن چو کرد وصف تو بر بام، داد

باده روشن بزن، تا به شب از بامداد

گیتی فرتوت شد باز، به عهدت جوان

از سر پیر و جوان سایه تو کم مباد

ای که بود عقل کل طفل دبستان تو

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲

 

چند بباید زدن از داد، داد

دادرس آمد که دهد داد، داد

دکمه علمی که طبیعت گشود

بر همه شاگرد و تو شد اوستاد

کس نشناسد دل آزاده را

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳

 

دادن جان گرچه بر ابناء عالم شاق بود

لیک عاشق این هنر را، از ازل مشتاق بود

طاق ابروی تو را نازم که افتاده است طاق

به به از طاقی که جفتش در حقیقت طاق بود

نوش وصل و نیش هجرانت به میزان درست

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴

 

تا نسیم صبح، بر جهان وزید

در چمن شکفت نوگل امید

شد غزال عدل در چمن چمان

گرگ هار ظلم از، رمه رمید

دست حق برون شد ز آستین

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵

 

صبحدم مغ بچه گان صف در میخانه زدند

بنگاهی ره هر عاقل و دیوانه زدند

صوفیان باده صافی ز ره صدق و صفا

از کف پیرمغان یک دو سه پیمانه زدند

در گدایان خرابات به نخوت منگر

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶

 

ماه من گر طرف کاکل بشکند

رونق بازار سنبل بشکند

گر نقاب وهم از، رخ افکند

قدر ماه و قیمت گل بشکند

در تغنی آن نگار گل عذار

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷

 

چشم تو آهوی ختن پرورد

لعل لبت در عدن پرورد

عکس لب و روی تو لعل و عقیق

آن به بدخش این به یمن پرورد

سرو جوانا، به چمن چم چو من

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸

 

پیش بینان همه گفتند کسی می آید

بدل او به غلط نیز بسی می آید

یوسفی عصمت و احمد صفتی برخیزد

موسی آیات و مسیحا نفسی می آید

خر سواران همه رفتند چو دجال امروز

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۹

 

یار آنقدر، به حسن بنازید و ناز کرد

کش روزگار هستی خود را نیاز کرد

با حقه بازیش فلک حقه باز باخت

باید قمار با فلک حقه باز کرد

زاهد ز کعبه رخت به دیر مغان کشید

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰

 

خورشید اگر زانکه به سیمای تو ماند

از چیست به پیش تو تجلی نتواند؟

گر سرو، به پیش قدت از پا ننشیند

دیگر، به لب جوی کس او را ننشاند

دل خون شد و از دیده فرو ریخت بدامان

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

نمی‌دانم چرا ساقی به کف ساغر نمی‌گیرد

سر آمد دور مشتاقان چرا، از سر نمی‌گیرد

رقیبان را نمی‌دانم چرا، از در نمی‌راند

غرض آن ماه‌عارض تا کی از جوهر نمی‌گیرد

تو را دامان عصمت گیرد آخر خون مشتاقان

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲

 

معاشران به خدائیتی ثواب کنید

حدیث نغز مرا، زینت کتاب کنید

عنان پیش رخ از شه پیاده است وزیر

گرفته سخت و سبک پای در رکاب کنید

به کار صلح که طراح خیر و فلاح

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۳

 

ای رخت آئینه مظاهر معبود

وی سر کویت صفای کعبه مقصود

قلبه نمائیست کعبه از ره تحقیق

طاق دو ابروی تست قبله مسجود

آنکه کشد یوسف عزیز، به بازار

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۴

 

در لباس کثرت آن سر تا قدم وحدت درآمد

معنی وحدت عیان در کسوت کثرت درآمد

صد هزاران تشنه گم کرده ره را مژده بادا

چشمه آب حیات عالم از ظلمت درآمد

آنکه می جستندش اندر کعبه و دیر و کلیسا

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵

 

جم باز نظر به جام دارد

وین عیش علی الدوام دارد

کس جم نشود از آنکه جمشید

اهریمن نفس رام دارد

زد جم به سپاه شوم ضحاک

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۶

 

دلم چو صعوه به زلف تو آشیان دارد

که آشیانه سیمرغ زیر، ران دارد

امید دانه خالت به دام زلف کشید

خوش است دام که این دانه در میان دارد

دهان تنگ تو چون غنچه هر زمان بشکفت

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷

 

هر آنکه جامه جان در محبتی بدرید

به قد و قامت خود خلعت شرف ببرید

حسود ما همه خر مهره داشت ما همه در

ازو خرید به خروار و کس ز ما نخرید

چمان چو من بگذر، زان چمن که گرگ در اوست

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۸

 

تا دست من ای دوست به دامان تو شد بند

دربند توام بسته و وارسته ز هر بند

چون نی به نیستان ولای تو، برستیم

نالیم از آن در غم عشق تو ز هر بند

ای ذات قدم غوث عرب لیث عجم باز

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹

 

ماه در، ابر بماند چو رخت جلوه نماید

غیر خورشید کسی حسن تو جانا نستاید

یار اگر غیر گشاید در تزویر ببندد

ور ببندد، ره انصاف بقدرت بگشاید

جر اثقال بود حسن تو، بی شبهه و دل را

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

آمد به فرخندگی، روز نجات ابد

روز نجات ابد، آمد حیات ابد

تا کی قیام و قعود، تا کی رکوع و سجود

کز فیض رب و دود، آمد صلات ابد

زد موج بحر ولا، بارید ابر بلا

[...]

حاجب شیرازی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۸
sunny dark_mode