گنجور

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۵۷

 

نخستین دم که عالم آفریدند

پی ایجاد آدم آفریدند

بود تا هیکل او را حمایل

در اسمااسم اعظم آفریدند

برخ گنج مسما را ز اسماء

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۵۸

 

ز رویش دسته گل آفریدند

ز مویش جعد سنبل آفریدند

دراین میخانه بهر می پرستان

ز لعلش ساغر مل آفریدند

کمند دلربائی در قفایش

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۵۹

 

مرا تاعشق او ارشاد کردند

مرید عشق را آزاد کردند

چو بلبل از گلم هر لحظه بر دل

نصیب این ناله و فریاد کردند

ز سوز شعله شوقش دلم را

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۰

 

گریه عاشقان سحر باشد

که سحر گریه را اثر باشد

حالت عاشق این بود جاوید

که لبش خشک و دیده تر باشد

راز عشقش چه جوئی از عقلا

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۱

 

تا مرا نور در بصر باشد

بجمال ویم نظر باشد

نظری را که او کند نظری

آن نظر کیمیا اثر باشد

کافرم گر بجنب رخسارش

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۲

 

دنیا مطلب که نیست جاوید

بگذر ز وی و مدار امید

دنیاطلبی و حق پرستی

شرکست بنزد اهل توحید

چشم از همه جز یکی فروبند

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۳

 

خرم دل یاری که نگارش چو سفر کرد

خود دست در آغوش وداعش بکمر کرد

جز یار من آن شوخ جفا کار نگاری

بی دیدن یاران نشنیدم که سفر کرد

بینائی وی را خللی راه نیابد

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۴

 

ای ز لبت کام ما چون نیشکر لذیذ

وی ز تو درجام ما باده احمر لذیذ

دی شد آمد بهار، غنچه شکفتش هزار

شد نظر لاله زار، چون رخ دلبر لذیذ

بین شده هر سو چمن پر ز گل و یاسمن

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۵

 

بیا ای از رخت چشم بدان دور

مکن از خویش نیکان را تو مهجور

کنون کز ساغر عشرت شدی مست

چنین ما را بغم مگذار مخمور

ز رویت چشم هرگز برنداریم

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۶

 

ای بیخبر از وفای دیگر

هر دم چه کنی جفای دیگر

ما را بجز از هوای عشقت

در سر نبود هوای دیگر

برروی دل او فتاده بس دل

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۷

 

سرنهادم برت بخاک نیاز

تا تو بر گیریش بخنجر باز

کوشش عاشقان ز معشوقست

شمع پروانه را دهد پرواز

گرنه مستش کند کرشمه گل

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۸

 

بهار آمد ای بلبل خوش نفس

بنال از اسیری چه من در قفس

چه حاصل ترا زین بهاران بپیش

که خواهد رسیدن خزانش ز پس

مکن تکیه هرگز به بنیاد عمر

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۹

 

درآمد از درم مه خلعتی دوش

گرفتم تا سحر تنگش در آغوش

بپایش خاستم گه دست بر دست

به پیشش گه نشستم دوش بر دوش

نه پیچیدم سر از شیرین و تلخش

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷۰

 

نه تنها دین و دل برد از نگاهش

که روزم کرده شب زلف سیاهش

زهی صیادی چشمش که آن صید

کند صد دل بیک تیر نگاهش

بهر جا پا نهد خیزد قیامت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷۱

 

ای نهان از توام بجام اخلاص

ای بجان از توام نهان اخلاص

جان من چون تو نیست جانانی

که توان داشتن بجان اخلاص

تا بجان کرده جای اخلاصت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷۲

 

ای لعل می آلودت از جوش شکر فیاض

چون بهر کف جودت هر سوز گهر فیاض

گرباد برانگیزد خاکی ز سر کویت

در دیده بود ما را چون کحل بصر فیاض

بس آب گهر کرده در جوی سخن جاری

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷۳

 

ای که با نیکان طمع داری که یا بی ارتباط

با بدان منشین که باایشان مضر است اختلاط

رو عدالت پیشه کن هر روز و میکن راستی

تا روزی از عدل فردا راست بر روی صراط

چیست این دنیا رباط و خلق دنیا کاروان

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷۴

 

ای خدایت زهر بلاحافظ

من برفتم ترا خداحافظ

غیر حق حافظی نمی بینم

حق ترا باد دائما حافظ

حافظ کشتی ار خداست ببحر

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷۵

 

گیرم از خلق توانکرد نهان فعل شنیع

کی توانکرد ز خالق که بصیر است و سمیع

هرکه چون خاک شود پست بدرگاه خدا

سربزیر قدمش فرش کند عرش رفیع

تا جهانی همه باشند مطیع و تو مطاع

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷۶

 

یکی روز رفتم بگلگشت باغ

که از بلبل و گل بگیرم سراغ

بدیدم گرفته نهال گلی

بدستی صراحی بدستی ایاغ

صراحی ز غنچه ایاغش ز گل

[...]

نورعلیشاه
 
 
۱
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
sunny dark_mode