گنجور

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » مقدّمهٔ رفاء » بخش ۱ - مقدّمهٔ رفاء

 

زین جهان همه سراسر غم

دلم از دل گرفت و از جان هم

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱ - در توحید باری تعالی

 

ای درون پرور برون آرای

وی خردبخش بی‌خرد بخشای

خالق و رازق زمین و زمان

حافظ و ناصر مکین و مکان

همه از صنع تو مکان و مکین

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲ - فصل معرفت

 

به خودش کس شناخت نتوانست

ذات او هم بدو توان دانست

عقل حقش بتوخت نیک بتاخت

عجز در راه او شناخت شناخت

کرمش گفت مر مرا بشناس

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳ - فصل وحدت و شرح عظمت

 

احدست و شمار از او معزول

صمدست و نیاز ازو مخذول

آن احد نی که عقل داند و فهم

و آن صمد نی که حس شناسد و وهم

نه فراوان نه اندکی باشد

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴ - فصل تنزیه قِدم

 

دهر بی‌قالب قدیمی او

طبع بی باعث کریمی او

نشود دهر و طبع بی‌قولش

همچو جان از نهاد بی‌طولش

این و آن هردو ناقص و ابتر

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۵ - فصل اندر صفا و اخلاص

 

پس چو مطلوب نبود اندر جای

سوی او کی بود سفرت از پای

سوی حق شاهراه نفس و نَفَس

آینهٔ دل زدودن آمد و بس

آینهٔ دل ز زنگ کفر و نفاق

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۶ - التمثیل فی شأن من کان فی هذه اعمی فهو فی‌الآخرة اعمی جماعة العمیان و احوال الفیل

 

بود شهری بزرگ در حدِ غور

واندر آن شهر مردمان همه کور

پادشاهی در آن مکان بگذشت

لشکر آورد و خیمه زد بر دشت

داشت پیلی بزرگ با هیبت

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۷ - فصل فی ان الاستواء معقول والکیفیة مجهول

 

آن یکی رجل گفته آن یک ید

بیهده گفته‌ها ببرده ز حد

وآن دگر اصبعین و نقل و نزول

گفته و آمده به راه حلول

وان دگر استواء عرش و سریر

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۸ - التمثیل فی اصحاب تمنّی السوء

 

راد مردی ز غافلی پرسید

چون ورا سخت جلف و جاهل دید

گفت هرگز تو زغفران دیدی

یا جز از نام هیچ نشنیدی

گفت با ماست خورده‌ام بسیار

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۹ - فصل اندر درجات

 

جانت را دوزخ آشیانه مکن

خاطرت را محالْ خانه مکن

گرد بیهوده و محال مگرد

بر در خانهٔ خیال مگرد

از خیال محال دست بدار

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۰ - فی الحفظ و المراقبة

 

هرکه را عون حق حصار شود

عنکبوتیش پرده‌دار شود

سوسماری ثنای او گوید

اژدهائی رضای او جوید

نعل او فرق عرش را ساید

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۱ - التمثیل فی قوم یؤتون الزکوة

 

راد مردی کریم پیش پسر

داد چندین هزار بدرهٔ زر

پسرش چون بدید بذل پدر

تر زبان شد به عیب و عذل پدر

گفت بابا نصیبهٔ من کو

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۲ - فی‌الحکمة و سبب رزق الرازق

 

آن نبینی که پیشتر ز وجود

چون تو را کرد در رحم موجود

روزیت داد نُه مه از خونی

کردگار حکیم بی‌چونی

در شکم مادرت همی پرورد

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۳ - فی‌الهدایة

 

سبب هدیهٔ ایادی او

نفس را مهتدی و هادی او

در ره شرع و فرض و سنّت خویش

منّت حق شمر نه منّت خویش

نوربخش یقین و تلقین اوست

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۴ - فی المُجاهدة

 

چون تو از بود خویش گشتی نیست

کمر جهد بند و در ره ایست

چون کمر بسته ایستادی تو

تاج بر فرق دل نهادی تو

تاج اقبال بر سرِ دل نه

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۵ - فصل اندر تقدیس

 

کاف و نون نیست جز نبشتهٔ ما

چیست کُن سرعت نفوذ قضا

نه ز عجز است دیری و زودیش

نه ز طبع است خشم و خشنودیش

علتش را نه کفر دان و نه دین

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۶ - داستان باستان

 

ابلهی دید اشتری به چرا

گفت نقشت همه کژست چرا

گفت اشتر که اندرین پیکار

عیب نقاش می‌کنی هش‌دار

در کژی‌ام مکن به نقش نگاه

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۷ - التمثیل لقوم ینظرون بعین الاحوال «مُناظِرَة الوَلَدِ مَعَ الوالِد»

 

پسری احوَل از پدر پرسید

کای حدیث تو بسته را چو کلید

گفتی احوَل یکی دو بیند چون

من نبینم از آنچه هست فزون

احول ار هیچ کژ شمارستی

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۸ - فی زینة‌الاطفال

 

آن نبینی که طفل را دایه

گاهِ خُردی به اوّلین پایه

گاه بندد ورا به گهواره

گاه بر بر نهدش همواره

گه زند صعب و گاه بنوازد

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۹ - فصل اندر صُنع و قدرت

 

نقش بند برون گلها اوست

نقش‌دان درون دلها اوست

صُنع او را مقدّمست عدم

ذات او را مسلّم است قدم

تا ترا کبر تیز خشم نکرد

[...]

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۲۳