گنجور

 
۱
۲
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱ - حب احمد و آل

 

نمیدانم چه می بود اینکه ساقی داشت در مینا

که از یک جرعه اش آتش به جانم ریخت سرتاپا

همین می بد که مجنون خورد و شد دیوانه لیلی

همین می بد که وامق خورد و شد شوریده عذرا

بود رنگ همین می از ازل در سرخ گل پنهان

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۷ - خم زلف

 

مکن ز شانه پریشان، کمند گیسو را

به دست باده مده زلف عنبرین بورا

از آن زمان که به چشم تو چشم بگشودم

از این سپس نکنم یاد، چشم آهو را

به نیم غمزه دلم را دو چشم جادویت

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۶ - درد عاشق

 

حسن تو شکسته نور مهتاب

خورشید ز تاب توست بی تاب

با قبلهٔ ابروی تو حاشا

کس روی کند به سوی محراب

شب های دراز در فراقت

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۸ - فرقت دلدار

 

آن پری کز من به یغما برده آرام و شکیب

دین و دل برد از کفم زان نرگس جادو فریب

آرزو دارم که باشد حلقهٔ چشمم رکاب

هر زمان کان شهسوار من کند پا در رکیب

ماه من بی‌پرده گر رخسار سازد آشکار

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۲۶ - درای کاروان

 

لب لعلت، مرا آرام جان است

دو چشمت، فتنه آخر زمان است

عجب از خال هندوی تو دارم

که او را بر لب کوثر، مکان است

قدت شمشاد، یا سرو روان است

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۲۷ - حلقهٔ چشم

 

قسم جانا! به جان دوستانت

که دارم دوست تر از جسم و جانت

شب و روز از خیال بوی زلفت

شدم لاغرتر از موی میانت

چکد خون دل از چشمم چو یاقوت

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۳۰ - آه آتشبار

 

قدت چو سرو و، رخسارت چو ماه است

که بر هر دو، مرا هر دم نگاه است

نباشد سرو را اینگونه رفتار

نه اینسان ماه را بر سر کلاه است

تو با مه مشتبه هرگز نگردی

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۴۲ - طلعت آفتاب

 

ای قدت راست تر، ز شاخهٔ ساج!

وی رخت صاف تر، ز صفحهٔ عاج!

به تو ای پادشاه کشور حسن!

خوبرویان دهند باج و خراج

تا به دیدم کمان ابرویت

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۵۹ - باد صبا

 

خوش والدی که چون تویی او را ولد بود

بر والدی چنین، همه کس را حسد بود

هر والدی که می نگری هست با ولد

بر هر ولد، نه خوبی این خط و خد بود

چون تو ولد به خانهٔ هر والدی که هست

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۹۰ - صبح وصال

 

ای رخت! ماه تمام و، خم ابروت هلال

مه و خورشید تو را بندهٔ آن حسن و جمال

جعد گیسوی تو خود صورت جیم است نه جیم

زلف خوشبوی تو خود صورت دال است نه دال

خال در گوشهٔ محراب خم ابرویت

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۱۰ - نافهٔ آهو

 

این که داری به سردوش، کمند است نه گیسو

وین که داری به بناگوش کمان است نه ابرو

قامت است این که تو داری نه که سروی ست خرامان

کاکل است اینکه تو داری نه بود فافهٔ آهو

گر بدین حسن و لطافت بخرامی سوی بستان

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۱۷ - سوختن در عشق

 

بیا ساقی خرابم کن، خراب از یک دو پیمانه

که از مستی نیآبم هر چه جویم راه کاشانه

به میخانه ز می شویید و بسپارید در خاکم

اگر مردم من ای میخواره گان! در کنج میخانه

غریبانه به کویت کرده ام در گوشهٔ منزل

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۲۶ - بوی پیرهن

 

دلم فتاده در آن زلف پر شکن که تو داری

قرار بده ز من، آن لب دهن که تو داری

قدَت چُو سرو، خطَت چون بنفشه، زلف چون سنبل،

کسی ندیده از این خوبتر چمن که تو داری

عجب ز فتنه این چشم فتنه بار تو دارم

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۳۰ - منزل عشق

 

رویی چگونه رویی، روشن چو ماهتابی

مویی چگونه مویی، صد نافه مشک نابی

ابرو کمان رستم، گیسو کمند سهراب

مژگان ز دل نشینی تیر فراسیابی

رخسارت از سپیدی، مانند سینهٔ باز

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحه‌سرایی‌ها » شمارهٔ ۱۵ - شرار آتش عشق

 

بگویمت سخنی کاندر او نه جای اشک است

که هر که طاعت حق کرد افضل از ملک است

هر آنکه بندگی حق نکرد و سهل شمرد

به روز باز پسین، جایش اسفلین درک است

هر آنکه نیست به جانش شرار آتش عشق

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحه‌سرایی‌ها » شمارهٔ ۲۵ - سر عشق

 

هر که را عشق دلبری به سر است

میتوان گفتنش که خود بشر است

وآنکه از عشق، بی خبر باشد

جانور بلکه کم زجانور است

ما سوی را به نیم جو نخرد

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۳ - گریهٔ پنهان

 

کلک قضا نوشت چو دیوان فاطمه

دست قدر گرفت گریبان فاطمه

مامش خدیجه چون به بهشت برین شتافت

شد آشکار گریهٔ پنهان فاطمه

بابش نبی چو عالم فانی وداع کرد

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۳۰ - قره العین نبی

 

زیر خنجر شه دین، گر ندهد سر چکند؟

حنجر نازک او با دم خنجر چکند؟

عرصهٔ شام پر از لشگر شام است و عراق

شه دین یک تنه با این همه لشگر چکند

به اسیری به سوی شام رود زینب لیک

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۳۱ - لعل گهربار

 

خنجر شمر، به قتل شه ابرار، حریص

حنجر شه به دم خنجر خونخوار، حریص

زیر خنجر شه دین، تشنهٔ یک جرعهٔ آب

وز پی کشتن او شمر جفاکار، حریص

شمر می کرد پی کشتن آن شاه شتاب

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۴۵ - دیدهٔ خونبار

 

بر سبط نبی گنبد دوار بنالد

شمس و قمر و ثابت و سیار بنالد

ظلمی که بر او رفت یقین تا به قیامت

نبود عجبی گر در و دیوار بنالد

چون حنجر او شمر برید از دم خنجر

[...]

۱۱ بیت
ترکی شیرازی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۵