گنجور

 
۱
۲
۳
۴
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

نهان در خاک کن ما و توئی را

یکی کن در همه عالم دوئی را

وجودت جز طلسم جادوئی نیست

ز هم بشکن طلسم جادوئی را

بهر سوئی که پوئی ره نجوئی

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۷

 

امشب آن ترک وعده داده مرا

بزم عیش و طرب نهاده مرا

وعده فرموده تا بمشکوی خویش

به کشد با رخ گشاده مرا

من بمسند چو شاه تکیه زنم

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۰

 

چه شده باز چه افتاده مرا

بند بر پای که بنهاده مرا

از سرای دل و از منزل جان

سوی این ده که فرستاده مرا

کیستم چیستم از بهر چه ام

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۵۳

 

بشکست اگر جام سر سنگ سلامت

بگریخت اگر نام سرننگ سلامت

رفتیم که در مدرسه زهدی بفروشیم

حالی که نشد باده گلرنگ سلامت

ور باده گلرنگ نیفتاده بچنگم

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۵۸

 

از داغ غمت هر که دلش سوختنی نیست

از شمع رخت محفلش افروختنی نیست

گرد آمده از نیستی این مزرعه را برگ

ای برق! مزن! خرمن ما سوختنی نیست

در طوف حریمش ز فنا جامهٔ احرام

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۶۷

 

امروز جمال تو طرح دگر افتاده است

چین و شکن زلفت آشفته تر افتاده است

آشفته و ژولیده سرگشته و شوریده

پیچان و پریشیده بر یکدگر افتاده است

هی چین و شکن بینم از زلف تو از هر سو

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۷۰

 

این خرمن هستی که بجز سوختنی نیست

از شعله او آتشی افروختنی نیست

یک موج حباب است دو عالم که حجاب است

چون وهم و سراب است بجز سوختنی نیست

این پرده که ار شیشه بود روی پری را

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۷۲

 

کار ما باز مشکل افتاده است

بار ما باز در گل افتاده است

بار بر پشت اشتران سهل است

بار ما بر سر دل افتاده است

اگر افتاده بار باکی نیست

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۷۶

 

در میان عاشق و معشوق رازی دیگر است

این لب و آن گوش را ساز و نوازی دیگر است

اهل صورت از عراق آیند تا سوی حجاز

اهل معنی را عراقی و حجازی دیگر است

قبله حق و حقیقت عشق باشد عشق و بس

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۷۸

 

در حجاب خرقه و دستار، مستی خوشتر است

در لباس شیخ و زاهد، می پرستی خوشتر است

از می گلگون سفالین کاسه را زرین کنند

عیش و عشرت در زمان تنگدستی خوشتر است

جمع و آسایش در این صد پاره ده رنگ نیست

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۸۱

 

دلم در سینه چون ساغر بجوش است

بیا ساقی که مینا در خروش است

ز خون ماست یا خون حریفان

که لعلش باده رنگ و باده نوش است

هجوم آور شد آنسان لشکر غم

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۸۳

 

آب بودم صحبت آذر گلابم کرده است

خاک بودم کیمیاگر زر نابم کرده است

بنده پیر خراباتم که در دیر مغان

خدمت جام و سبو را انتخابم کرده است

چل صباح اندر بزیر دست و پا چوب و لگد

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۸۵

 

دستار تو ای شیخ که صد حلقه فزون است

اندر خم هر حلقه دو صد دام و فسون است

از ملک سلیمانی و از دانش آصف

دعوی چه کند خواجه بادبو زبون است

از همت مردان مگرش سلسله بندیم

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

از زلف سیاهت که همه چین و شکنج است

جان و دل غمدیده ما سخت به رنج است

رخساره سیمین تو گنجی است نهانی

وآن زلف یکی مارسیه بر سر گنج است

ما را طمع کیش مسلمانی از آن زلف

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

نوبت عشرت است و وقت صبوح

میزند مرغ صبح یا سبوح

طاب وقت الشراب والاطراب

اشرق الصبح و النسیم تفوح

می بگیر از کف غزالی مست

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶

 

دو چشم مست تو کز خواب ناز برخیزد

هزار فتنه ز چین و طراز بر خیزد

کسی بطره کوتاه تو نیارد چنگ

مگر که از سر عمر دراز برخیزد

هر آنکه جان و سر اندر سر هوای تو کرد

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴

 

دم زد لبی از شکوه، نیش نام نهادند

خون شد دلی از غصه، میش نام نهادند

صد تیغ جفا بر سر و تن دید، بهر بند

یکناله بر آورد، نیش نام نهادند

در قعر خم از چوب جفا بسکه قفا خورد

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹

 

ترک من سبزه گرد لب دارد

لعل یاقوت گون سلب دارد

میدهد وعده های بوس و کنار

خندهائی که زیر لب دارد

چشم مستش بگاه ناز و عتاب

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶

 

من در این صحرا نهادم پا که نخجیرم کنند

در خم زلف بتی گردن بزنجیرم کنند

سخت ویرانه شدم، از خویش بیگانه شدم

از کرم هنگام آن آمد که تعمیرم کنند

من که لوح ساده‌ام هر نقش را آماده‌ام

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹

 

دست ساقی دوش در محفل درخت طور بود

باده چون مصباح و مینا چون زجاج نور بود

پیر ما با یک قدح می، محو کرد از خاطرش

هر چه از فضل و هنر زاهد بر او مغرور بود

بر زمین بیت المقدس شد خرابات مغان

[...]

۷ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 
 
۱
۲
۳
۴
 
تعداد کل نتایج: ۶۷