گنجور

 
۱
۲
۳
۵
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷

 

لب فرو بستم، زیان دارد زبان‌دانی مرا

چشم پوشیدم نمی‌زیبید عریانی مرا

شانه و زلف تو یادی می‌دهد از جان من

بی‌تو زین‌سان در میان دارد پریشانی مرا

نکته‌سنجی چیست؟ عیب کس نفهمیدن بوَد

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰

 

تا یافتم رسایی دست کشیده را

آورده ام به چنگ مراد رمیده را

عریان تنی خوش است ولی ذوق دیگر است

جیب دریده دامن در خون کشیده را

کاری اگر ز صورت بی‌معنی آمدی

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷

 

شهید آن قد رعنا وصیت کرد همدم را

که بندد نیزه بالا در عزایش نخل ماتم را

اگر گویم که خاتم چون دهان اوست، از شادی

شود به زخم ناسورش علم سازد قد خم را

بدانی تا که شهد زندگانی نیست بی‌تلخی

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵

 

علاج عاشق دلگیر سیر بستان نیست

به چشم تنگدلان غنچه کم ز پیکان نیست

ز استخوان شهیدان اگر نخیزد دود

دلیل راهروان کس درین بیابان نیست

ز بهر تن زرهی نیست به ز نقش حصیر

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸

 

دل از سر کوی تو اگر پای کشیده است

باز آمدنش زودتر از رنگ پریده است

ناصح هذیان گوید و ما را تب عشق است

ما بسمل و او می‌طپد این را که شنیده است

حال دل صدپاره که در نامه نوشتم

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱

 

آنکه زخمی از زبان او نخوردم سوسن است

وانکه بر عیبم ندوزد چشم بدبین سوزن است

رخصت سیر جهان می‌خواستم از عقل، گفت

اهل عزلت را سفر از یاد مردم رفتن است

تا شکست کاملان جستن هنر گردیده است

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹

 

جلوهٔ پیچ و خم از موی کمر خواهد رفت

تاب این رشتهٔ باریک بدر خواهد رفت

دل ز سودای سر زلف تو خواهد واسوخت

از سر مجمرم این دود بدر خواهد رفت

یک جهان بار شکایت ز جهان خواهد بست

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰

 

نخل امید ز بار افتاده است

باغم از چشم بهار افتاده است

بی‌حساب است همان درد دلم

نفسم گر به شمار افتاده است

گریه زین تخم که بر سینه فشاند

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷

 

آن یار گزین که خشمگین نیست

خوشبوست گلی که آتشین نیست

همچون قلم از سیاه بختی

جز گریه مرا در آستین نیست

مگذر ز قمار بوسه بازی

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱

 

چو هست قدرت دست و دل توانگر نیست

صدف گشاده کفست آنزمان که گوهر نیست

دل فسرده بحالش رواست گریه ولی

سپند را چکند مجمری کش اخگر نیست

اسیر صید گه او شوم که نخجیرش

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶

 

تا بنام من زبان خامه ات گردیده است

از نگینم می رود بیرون ز بس بالیده است

بر هوا می افکند هر دم کلاهی از حباب

قطره زین شادی که دریا حال او پرسیده است

من که باشم کس چو من بیقدر یاد آورده ای

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵

 

پیش چشم مژگانی، کز سرشک شادابست

سیل آب شمشیرست، موج تیغ بی آبست

بخت بد نشد بیدار، ساده لوح پندارد

درد تلخکامی را، چاره در شکر خوابست

باده هر گه آخر شد، اول سیه روزیست

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶

 

چو ساخت چشم تو کارم، نهفته دیدن چیست

بر آتشی که به نی درگرفت دامن چیست

اگر نه صبح سیه بخت کار شام کند

سیاه روزی ما زان بیاض گردن چیست

دلا تو چشم مرا کرده ای ز گریه سفید

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷

 

باغ و راغ من خونین جگرست

نفسی کز دل من تنگ ترست

ز آنچه آن سرو بخود می پیچد

پیچش طره و تاب کمرست

بیزبان باش، نبینی که قلم

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲

 

دگر بهار چمن را چه دلگشا کردست

شکوفه بر سر سبزه نثارها کردست

چمن زلاله و گل آنچنان که آب روان

اگر گذشته، از آن روی بر قفا کردست

چنینکه چوب قفس پر گلست بلبل را

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹

 

شیب و شباب راه عدم را مراحلست

عمر تو راه دور و درازش دو منزلست

وارسته را ز جذبه دهد امتیاز قرب

کی کهربا رباید کاهی که در گلست

چشمت هنوز حلقه تعلیم ساحریست

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳

 

سیل در اقلیم ما پیرایه بند خانه است

رخنه مانند قفس آرایش کاشانه است

کام دنیا را برای اهل دنیا واگذار

جغد را ارزانی آن گنجی که در ویرانه است

بر دَر و بامِ دلم ، غم بر سرِ هم ریخته است

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵

 

همیشه کارم در کار خیر تأخیرست

که توبه مانده درست و بهار کشمیرست

درین چمن نرود عهد خوشدلی بشتاب

ز موج سبزه بپای نشاط زنجیرست

نقیض گیری افلاک را چه می دانی

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷

 

آن صید پیشه فکر مدارا نکرده است

گر سربریده رشته ز پا وانکرده است

امروز در بهشتی اگر بی تعلقی

هرگز کریم وعده بفردا نکرده است

از روزگار خاک گل و آدمست و بس

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰

 

در کلبه ما تا بکمر موج شرابست

تا ساغر تبخاله ما پر می نابست

چشمت لب ما غمزدگان را ز فغان بست

خاموش نشینیم که بیمار بخوابست

بیتابی پروانه بر او چه نماید

[...]

۱۰ بیت
کلیم
 
 
۱
۲
۳
۵
 
تعداد کل نتایج: ۸۶