لب فرو بستم، زیان دارد زباندانی مرا
چشم پوشیدم نمیزیبید عریانی مرا
شانه و زلف تو یادی میدهد از جان من
بیتو زینسان در میان دارد پریشانی مرا
نکتهسنجی چیست؟ عیب کس نفهمیدن بوَد
میکند فهمیدگی تعلیم نادانی مرا
یک دو گامی از سر کویش سفر خواهم گزید
بازپس گر ناورد اشک پشیمانی مرا
بندگی را در ره خدمت ز بس شایستهام
میشود داغ غلامی خط پیشانی مرا
گرچه خوارم عزتم این بس که در بیع نیاز
میدهی خود را به من تا اینکه بستانی مرا
گر چنین از بار غم خواهم فرو رفتن به خود
شمعسان آخر کند دامن گریبانی مرا
از خرابی کس نمیگردد به گرد خانهام
پاسبانی نیست مشفقتر ز ویرانی مرا
روشناس ابر رحمت گشتهام از فیض او
عاقبت آمد به کار آلودهدامانی مرا
گرم کردم جای خود در گوشه گلخن کلیم
کی دگر از جا برد تخت سلیمانی مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خداوندی که چون در بزم بنشانی مرا
از بلا و محنت ایام برهانی مرا
حق خدمت دارم اندر دولت تو سالها
گر کس دیگر نمیداند همی دانی مرا
تا قیامت فخر من باشد که اندر بزم خویش
[...]
آخر ای ماه پری پیکر، که چون جانی مرا
در فراق خویشتن چندین چه رنجانی مرا؟
همچو الحمدم فکندی در زبان خاص و عام
لیک خود روزی بحمدالله نمیخوانی مرا
ای که در خوبی به مه مانی چه کم گردد زتو
[...]
ای نسیم صبحدم بگذر بخاک درگهی
کز غبارش چشم جان گشتست نورانی مرا
درگه آنکس که تصدیقش کند قاضی عقل
گر کند دعوی که میزیبد جهانبانی مرا
آصف ثانی علاء ملک و دین کز احتشام
[...]
کفر عشقت می کند منع از مسلمانی مرا
بند زلفت می کند جمع از پریشانی مرا
آن صفا کز کفر عشقت در دلم تأثیر کرد
هرگز آن حاصل نیاید زین مسلمانی مرا
پادشاه عشق اسیرم کرد و گفتا بعد ازین
[...]
ای که بر من میکشی خط و نمیخوانی مرا!
بر مثال نامه، بر خود چند پیچانی مرا؟
راندهاند روز ازل، بر ما بناکامی، قلم
نیستم، کام دل آخر تا به کی رانی مرا؟
در سر زلف تو کردم، عمر و آن عمر عزیز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.