شیب و شباب راه عدم را مراحلست
عمر تو راه دور و درازش دو منزلست
وارسته را ز جذبه دهد امتیاز قرب
کی کهربا رباید کاهی که در گلست
چشمت هنوز حلقه تعلیم ساحریست
سحرش بدور خط تو هر چند باطلست
عشق از هوس جدا کن و زاری شناس باش
در گریه فسرده دلان آب داخلست
در مرگ هست آنچه در آب حیات نیست
آسان زیاد مرگ شود هر چه مشکلست
افتاده ام بصید گهی در دیار عشق
کانجا بقید دام و قفس مرغ بسملست
از بستگی کار درین روزگار تنگ
چیزی اگر گشاده شود دست سایلست
دوری اگر بود همه یک کام می کشد
ماهی جدا ز آب هلاکش بساحلست
در دعوی وصول بحق شیخ شهر را
ترک نماز و روزه گواهان عادلست
عمر کلیم صرف ببازی شد و هنوز
آن بیخبر ز بازی ایام غافلست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مراحل زندگی و عشق میپردازد. شاعر از سفر طولانی زندگی سخن میگوید و اینکه انسانها چگونه در این مسیر رشد میکنند. او به اهمیت فاصلهها و جداییها اشاره میکند و میگوید که عشق واقعی باید از هوس دور شود. در این راه، گریه و مرگ را نیز مطرح میکند و میگوید که مرگ میتواند سادهتر از آنچه تصور میشود باشد. شاعر همچنین به محدودیتها و مشکلات زندگی اشاره دارد و از جستجوی آزادی و حقیقت در دنیای تنگ و پیچیده سخن میگوید. در نهایت، او به سرنوشت انسانها و غفلتشان از زمان و بازی روزگار اشاره میکند.
هوش مصنوعی: جوانی و زندگی تو پر از مراحل مختلف است و مسیر نابودی نیز راهی طولانی و دشوار دارد که در آن فقط دو ایستگاه وجود دارد.
هوش مصنوعی: مرد آزاداندیش و نجاتیافته، وقتی از جذابیتهای دنیوی دور شده و به مقام نزدیک شدن به خدا رسیده، در واقع از دیگران برجستهتر شده است. مانند کهربا که میتواند کاه را از میان گل و لای برباید و استخراج کند.
هوش مصنوعی: چشمانت هنوز ویژگیهای خاصی دارند که مانند جادوگری آموزش دیدهاند و اثر جادویی آنها بر روی خط پیشانیات جاری است، هرچند که این اثر ممکن است بیاساس باشد.
هوش مصنوعی: عشق را از خواستههای سطحی دور کن و در هنگام گریه، به احوال کسانی که دلهایشان غمگین است، توجه داشته باش؛ زیرا در دل این افراد، آبی وجود دارد که به عمق احساساتشان اشاره دارد.
هوش مصنوعی: در مرگ ویژگیهایی وجود دارد که در زندگی وجود ندارد. آسانتر است که انسانها بارها بمیرند، زیرا مسائل پیچیده و دشوار در زندگی کمتر دیده میشود.
هوش مصنوعی: در دنیای عشق گرفتار شدم و گاهی در سرزمین دل، آنجا که مرغی زخمی به دام و قفس میافتد.
هوش مصنوعی: در شرایط سخت امروزی، اگر کاری به دست کسی در بیفتد، ممکن است که خود را از قید و بندهای دیگر آزاد کند.
هوش مصنوعی: اگر چه جدایی وجود دارد، اما همه موجودات یک هدف مشترک دارند. ماهی که از آب دور شده، سرنوشتش در کنار ساحل رقم میخورد و در نهایت به خطر میافتد.
هوش مصنوعی: در جریان رسیدگی به حق و حقوق، شیخ شهر به خاطر گواهان عادل، نماز و روزه را ترک کرده است.
هوش مصنوعی: عمر موسی، که به عنوان کلیم الله معروف بود، صرف بازی دنیا و زمانه شد و او هنوز از این بازی غافل است و نمیداند که چقدر زمان در حال گذر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این وضع بین که گویی لطف مشکّلست
یا شاخهای سدره بطوبی موصّلست
یا تخته بند باغچۀ عقل و دانش است
یا زیر تیشۀ عمل نوح مرسلست
یا در بر مصاف سپرهای دیلمست
[...]
ساقی بیا که موسم نوشیدن ملست
هم راغ پر ز لاله و هم باغ پر گلست
منشین بخانه خیز که صحرا بخرمی
هر جا که میروی همه جای تبذلست
بگشای حلق بلبله تا قلقلی کند
[...]
دل تنگم و ز عشق توام بار بر دلست
وز دست تو بسی چو مرا پای در گلست
شیرین تری ز لیلی و در کوی تو بسی
فرهاد جان سپرده و مجنون بی دلست
گر چه ز دوستی تو دیوانه گشته ام
[...]
ما را نه میل باغ و نه پروای بلبلست
فریاد ما ز جلوه ی آن روی چون گلست
گویا ندارد از قدو زلف تو آگهی
مرغ چمن که شیفته ی سرو و سنبلست
گر دست فتنه سلسله ی هستیم گسست
[...]
افسارش از بریشم و پالان ز مخملست
هر چند بد صدا است ولیکن مجللست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.