گنجور

 
۱۹۲۱

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۰

 

درین چمن هوس عیش کیمیا طلبی ست

که خنده در دهن غنچه موج تشنه لبی ست

شکنجه ای بتر از خارخار همت نیست ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۲۲

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۰

 

خمار وصل دلم را ز اضطراب شکست

ز موج رعشه به کف ساغر شراب شکست

پیاله از کف دشمن مگیر رحمی کن ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۲۳

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۳

 

ز جوش ناله به دل اضطراب بسیار است

چو باد تند شود موج آب بسیار است

کدام دل که ز شوق لبت در آتش نیست ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۲۴

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۰

 

... داغ بر پیکرم افزون بود از جوهر تیغ

زخم بر سینه ی من بیش ز موج سپر است

مکن اظهار پریشانی خود پیش کسی ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۲۵

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۴

 

... ننگ کشتی گر نباشد نیست عیبی در محیط

بادپای موج دریا را همین زینش بد است

در کلامم هر چه خواهد گو بگو دشمن سلیم ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۲۶

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۵

 

... صیاد مرا تا به رکابش همه خون است

چون موج سلیم است در انداز کناری

زین بحر که در جام حبابش همه خون است

سلیم تهرانی
 
۱۹۲۷

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۶

 

... از خضر رهروان تو منت نمی کشند

هر موج ریگ بادیه بر چشمه رهبری ست

ناموس برده پرده نشینان باغ را ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۲۸

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۰

 

... ز فیض باده پرستی غم جهان بر ما

سبک رکاب تر از موج روی آب گذشت

چه دیدی از چمن روزگار چون بادام ...

... خبر ندارم ازین ورطه این قدر دانم

که موج ریگ بیابانم از رکاب گذشت

چو دید حال من از کشتنم پشیمان شد ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۲۹

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۲

 

... هر که با ما دوست گردد دشمن جان خود است

نیست از روی طرب چون موج می خندیدنم

خنده ام چون غنچه بر چاک گریبان خود است ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۳۰

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۳

 

... تا چند بخیه بتوان بر زخم های خود زد

چون موج سینه ام را چاک از قفای چاک است

دل را سلیم بی قدر در عاشقی وفا کرد ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۳۱

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۲

 

... چون گردباد چند به خشکی سفر کنم

رفتن چو موج بر سر طوفان مبارک است

آن را که از محیط طلبکار گوهر است

هر موج همچو کوه بدخشان مبارک است

بر دوش باد سیر جهان کرده می رویم ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۳۲

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۷

 

... بیخودی در وصل از من انتقام خود کشید

داد دل از کشتی ما موج در ساحل گرفت

عشق از قید گرانجانی مرا آزاد کرد ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۳۳

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۶

 

... از توانایی می رطل گران را در شباب

می کشیدم گر کمان موج صد من زور داشت

چون حباب اکنون به پیش قطره اندازم سپر ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۳۴

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۷

 

... چنانم خاک این گلزار دامنگیر گردیده ست

که موج سبزه بر پای دلم زنجیر فولاد است

سلیم از دوری او آنچنان در باغ دلگیرم ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۳۵

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۴

 

... فغان که جای ز موران بر انگبین تنگ است

چو موج آب روان گشت سوی پیشانی

در آستین تو از بس که جای چین تنگ است ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۳۶

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۹

 

... از عشق مشو سلیم ایمن

هر موج محیط او نهنگ است

سلیم تهرانی
 
۱۹۳۷

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۱

 

... حال این قافله از بانگ درا معلوم است

موج می خط نجات است قدح نوشان را

نیست زاهد به تو معلوم به ما معلوم است ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۳۸

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۳

 

... درین محیط که هر قطره ای ست گردابی

چه موج بسته میان از پی کنار عبث

کسی گرفت نگیرد حدیث مستان را ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۳۹

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۵

 

... چون ابر نوبهار سفید و سیاه و سرخ

صد رنگ موج جلوه درین بحر می کند

چون نقش پشت مار سفید و سیاه و سرخ ...

سلیم تهرانی
 
۱۹۴۰

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۴

 

... امشب ستاره پنبه ی داغ پلنگ بود

هر موج کز محیط پرآشوب روزگار

برخاست چون ملاحظه کردم نهنگ بود ...

... رفت آن زمان که عرصه بر احباب تنگ بود

موج شراب صیقل آن تا نشد سلیم

چون برگ تاک آینه ام زیر زنگ بود

سلیم تهرانی
 
 
۱
۹۵
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۲۶۳