خط نیست این به گرد گلت، سبزه ی تری ست
این خط برای دعوی حسن تو محضری ست
از خضر، رهروان تو منت نمی کشند
هر موج ریگ بادیه بر چشمه رهبری ست
ناموس برده پرده نشینان باغ را
ای تاک، دختر تو چه محجوب دختری ست
بر رهگذار جلوه ات ای ابر نوبهار
هر دانه بر زمین چمن، خاک بر سری ست
سر نیست ای حریف، وگرنه درین چمن
هر لاله است تاجی و هر غنچه افسری ست
ای ناخدا، ز صحبت او احتراز کن
طوفان ندیده ای که چه دیوانه ی تری ست
روزم سیاه گشته ز شوخی که هر زمان
چون آفتاب گنجفه در دست دیگری ست
از بس چمن سلیم برافروخت از بهار
هر غنچه ای به شاخ، درخشنده اختری ست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت یک معشوق میپردازد و به تأثیرات آن بر طبیعت و دیگران اشاره میکند. شاعر با استفاده از تمثیلهای مختلف، زیبایی معشوق را به سبزه، گل و باغ تشبیه میکند و توضیح میدهد که چگونه وجود او باعث طراوت و سرزندگی میشود. همچنین شاعر به آسیبهای ناشی از محبت و دلباختگی اشاره میکند و از دشواریهای عشق مینالد. در نهایت، او به تأثیر عمیق معشوق بر زندگیاش و تبدیل روزهایش به شبهای سیاه اشاره میکند.
هوش مصنوعی: این خطی که دور گل تو دیده میشود، یک خط نیست؛ بلکه نشانهی سبزی و طراوتی است که به خاطر زیبایی تو به وجود آمده و به نوعی گواهی است بر حسن و زیباییات.
هوش مصنوعی: تو، رهبرانی مثل خضر (که نماد علم و هدایت است) را بینیاز میکنی؛ هر بار که یک باد، ریگهای بیابان را جابهجا میکند، در واقع به چشمهی هدایت تو اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ای تاک، تو که در باغ زندگی میکنی، دختر تو چه دختری باوقار و با حجاب است! خود را از دیگران پنهان کرده و همچون یک حجاب برای حیا و ناموس دیگران عمل میکند.
هوش مصنوعی: ای ابر نوبهار، تو در مسیر خود زیبایی میافکنی و هر دانهای که بر زمین چمن میافتد، نشانهای از تو را بر خود دارد.
هوش مصنوعی: دوست عزیز، اگر عقل و درک بود، در این باغ هر گل و لالهای مثل تاجی میدرخشید و هر جوانهای مقام و قدرتی داشت.
هوش مصنوعی: ای ناخدا، از گفتگو با او دوری کن چون نمیدانی که او چقدر پرخطر و عجیب است.
هوش مصنوعی: روز من تاریک و غمانگیز شده است به خاطر بازیای که همیشه به مانند آفتابی در دستان دیگران است.
هوش مصنوعی: چمن بهخاطر بهار به حدی زیبا و پررنگ و لعاب شده که هر گلبرگ روی شاخه مثل ستارهای درخشان به نظر میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در کوی ما که مسکن خوبان سعتریست
از باقیات مردان پیری قنلدریست
پیری که از مقام منیت تنش جداست
پیری که از بقای بقیت دلش بریست
تا روز دوش مست و خرابات اوفتاده بود
[...]
شاها بدان خدای که آثار صنع او
جان بخشی و خرد دهی و بنده پروریست
در چنبر قضاش اسیرند و ممتحن
هر هستیی که در خم این چرخ چنبریست
کز آرزوی بزم تو کز آسمان بهست
[...]
امروز چرخ را ز مه ما تحیریست
خورشید را ز غیرت رویش تغیریست
صبح وجود را به جز این آفتاب نیست
بر ذره ذره وحدت حسنش مقرریست
اما بدان سبب که به هر شام و هر صبوح
[...]
ترکی که بر قمر ز شبس طوق عنبریست
در حسن برگزیده ی نه چرخ چنبریست
کویش حریم جنت و بویش نسیم خلد
مویش بنفشه ی تر و رویش گل طریست
هر چند نیست یکسر مویش ز مهر بهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.