ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۲۸ - کبوتران حرم
... فرو بسته دهان کودکی از خوردن شیر
ز راه کینه گروه دغا جدا کردند
دو دست از تن عباس نامدار دلیر ...
... دریغ شمع شرر پوش بزم عرفان را
ز راه کینه کشیدند در غل و زنجیر
فتاد شورشی اندر حریم آل رسول ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۳۲ - واقعهٔ کربلا
... کو را به غیر اشک دوا و غذا نبود
در راه شام زینب محنت رسیده را
دردی بدتر ز گم شدن طفل ها نبود ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۴۹ - مرآت خدا
... نظری جانب ترکی ز ره لطف و کرم کن
جز در مرحمت تو نبرد راه به جایی
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۵۴ - دجلهٔ زلال
... یک تن به سرکشیت نیامد به غیر شمر
وآن هم ز راه خشم نگفتت که کیف حال
دست تو را برید به مقتل چو ساربان ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۵۵ - اهل حرم
... گردید یا رب از چه سبب خون او حلال
آتش ز راه کین به سراپرده اش زدند
آنان که بوده اند ستمکار و بدسگال ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۵۶ - صدای العطش
... آید ز سمت خیمه گه کربلا هنوز
از بس به راه شام سکینه پیاده رفت
پژمرده گل بود ز غم خار پا هنوز ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۶۳ - اشک روان
... تو به دشت کربلا ماندی کنار این شهیدان
من به راه شام میر کاروانم این زنان را
تو در این صحرا جوانان را مصاحب باش اما
من به شهر شام غمخواری کنم غمدیدگان را
من به راه شام باشم همسفر با شمر و خولی
توبه کوفه تا ابد همسایگی کن کوفیان را ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۶۶ - عزای سبط نبی
... ارکان نه فلک شدی از یکدیگر جدا
کاش آن زمان که کرد فدا جان به راه دوست
جان های شیعیان همه او را شدی فدا ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۶۷ - عاشق صادق
... در ره معشوق ترک جان و مال و اقربا
هیچ دانی کیست آن عاشق که در راه حبیب
کرد ترک جان و مال و هستی خود از وفا ...
... لاله خونین داغستان دشت کربلا
تا قدم بنهاد آن شور آفرین راه عشق
در ره معشوق کرد از شوق جان و سر فدا ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۷۳ - داغ لاله رویان
... حسین آن نور حق در کربلا خواندی به مهمانی
ز راه دشمنی آواره اش از خانمان کردی
از اول در عراق آوردی آن شاه حجازی را ...
... بهار شادی او را به دشت خون خزان کردی
ز راه کین به دست حرمله تیر وکمان دادی
گلوی اصغر شیرین زبانش را نشان کردی ...
... ز داغ لاله رویان قامت او را کمان کردی
خیام آل طاها را زدی از راه کین آتش
حریم آل یاسین را گرفتار خسان کردی ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۷۵ - رنگین لاله ها
... به هرگامی که بردارد نگاهی بر قفا دارد
حسین ای کشته راه خدا دریاب ترکی را
که این پیرانه سر بر سرهوای کربلا دارد ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۷۶ - انتظار قافله
... خدا گواست که یک چوب نیزه فاصله دارد
زبس دو یده سکینه به راه شام پیاده
دریغ و درد که پایش هزار آبله دارد ...
... مدام فاطمه در کوچه های شهر مدینه
نشسته بر سر راه انتظار قافله دارد
قبول فاطمه افتد گر این مصیبت ترکی ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۷۷ - داغ لاله رخان
... چو لاله ما در او داغ بر جگر دارد
به راه شام به زینب دگر چها گذرد
که هیجده سر ببریده همسفر دارد ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۷۹ - لجهٔ خون
... بر سر نعش برادر زار و محزون دیده ام
بین راه شام و کوفه حضرت لیلای زار
از غم داغ علی اکبر چو مجنون دیده ام ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۸۴ - صد هزار افسوس
... نهاد خولی غدار صد هزار افسوس
به راه شام سکینه غمدیده تا به شام خراب
کشید محنت بسیار صد هزار افسوس ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۸۵ - چشمهٔ خنجر
... جان و سر بادا فدای آن شهیدی کز وفا
کرد او در راه امت ترک جان و سر دریغ
آن سری کز موی او زهرا همی شستی غبار ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۸۶ - آهوان رمیده
... به جستجوی یتیمان شبان تیره به صحرا
چه خارها که به پایش به راه شام خلیده
فلک ز دست تو ظلمی که شد به آل پیمبر ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۸۷ - سلیمان کربلا
... بیا ببین ز نجف یا علی تو زینب را
که خصم بسته به بازو ز راه کین رسنش
نشسته بر سر نعش پدر به چشم پرآب ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۸۸ - مرغان چمن
... که افسردند یاس ویاسمن را
ز من باد صبا از راه یاری
رسان پیغام مرغان چمن را ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۹۱ - دانهٔ اشک
... پایش شده پرآبله از خار مغیلان
ما را برد از راه جفا شمر سوی شام
با این دل پر حسرت و با دیده گریان ...