گنجور

 
ترکی شیرازی

فلک ویران شوی بنگر چه ظلمی، در جهان کردی

به گیتی هر چه ای ظالم!دلت می خواست آن کردی

حسین آن نور حق در کربلا خواندی به مهمانی

ز راه دشمنی آواره اش از خانمان کردی

از اول در عراق آوردی، آن شاه حجازی را

به صد شور و نوایش با خالف همنعنان کردی

از آن پس آب را بستی به روی اهل بیت او

فلک رویت سیه خوش احترام میهمان کردی

حسین آغشته در خون وختم رسل غمگین

یزید بی مروت را ز قتلش شادمان کردی

تنش را در زمین کربلا انداختی بی سر

سرش را در تنور خانهٔ خولی نهان کردی

نهادی در میان طشت زر راس منیرش را

لبش آزرده از جورت ز چوب خیزران کردی

فکندی بر زمین سرو قد رعنای اکبر را

تن چون یاسمینش را ز خون چون ارغوان کردی

خضاب از خون سر کردی تو دست و پای قاسم را

بهار شادی او را به دشت خون، خزان کردی

ز راه کین، به دست حرمله تیر وکمان دادی

گلوی اصغر شیرین زبانش را نشان کردی

پریشان ساختی در کربلا گیسوی زینب را

ز داغ لاله رویان، قامت او را کمان کردی

خیام آل طاها را زدی از راه کین آتش

حریم آل یاسین را گرفتار خسان کردی

ز فریاد و فغان اهل بیت سبط پیغمبر

به دشت کربلا هنگامهٔ محشر، عیان کردی

نشاندی بر شترها اهل بیت میربطحا را

به سوی شامشان با دیدهٔ گریان روان کردی

فلک از این جفاهایی که با آل نبی کردی

به جای اشک، خون از دیدهٔ «ترکی» روان کردی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
قطران تبریزی

ایا سروی که سوسن را ز سنبل سایبان کردی

ز بوی سوسن و سنبل جهان پر مشگ و بان کردی

فکندی بر گل از عنبر هزاران حلقه و چنبر

بزیر هر یک از عمدا یکی جادوستان کردی

یکی را دل شکن کردی یکی را دل گران کردی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
وطواط

نگارا تا تو از سنبل تراز ارغوان کردی

رخ چون ارغوان من برنگ زعفران کردی

ز مشک روی من کافور پیدا گشت از آن حسرت

که تو کافور روی خود مشک اندر نهان کردی

چون ماه آسمان تا روی تو خرمن زد از عنبر

[...]

جویای تبریزی

جبین را صندل اندود از چه ای ابرو کمان کردی؟

چرا در صبح کاذب صبح صادق را نهان کردی؟

نرفت از جا به اشک و آه، مشت استخوان من

چو شمعم بارهها در آب و آتش امتحان کردی

خدا کیفیت جام نگاهت را بیفزاید

[...]

رفیق اصفهانی

به غیر آن ماه را بی‌مهر با من مهربان کردی

خلاف عادت خودکردنی ای آسمان کردی

نهادی داغ هجرم بر دل و از دیده ام رفتی

دلم را خون چکان و دیده ام را خونفشان کردی

مشو از حرف بدگو بدگمان وز در مران ما را

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه