گنجور

 
۱۴۰۱

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۷ - رفتن سام در شب و دیدن پاسبان، او را و نومید آمدن

 

... چو آهسته او گام را برگرفت

سبک پاسبان نوحه را در گرفت

جرس بانگ می زد که باش این زمان

که خاموش گردد سبک پاسبان

چو باد صبا همرهش می فتاد ...

... کنم گوش بر قول دستان سرای

فرود آمد از پشت اسب سیاه

کمندش بیفکند بر پیشگاه ...

... شبستان آن روز روشن کجاست

گمان برد کان دم مگر پاسبان

گران سر بود از شراب گران ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۰۲

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۹۰ - داستان فغفور چین با پری‌دخت و چگونگی آن

 

... همه چون مه هفته در دلبری

ز اسب و سام و کلاه و کمر

ز تیغ سرافشان و زرین سپر ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۰۳

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۴ - در چگونگی فرهنگ دیو با تمرتاش

 

... که از روی او دشت گلنار شد

نشسته چو شاهان بر اسبی نوند

به دست اندرش باز زرین کمند ...

... کمر بسته چون نامور خسروان

بر اسب او شیر مردان روان

پس آن بلنداختر کامکار ...

... همان به که سازم برو بر کمین

ز افراز اسبش زنم بر زمین

ببندم دو بازوش از کین و قهر ...

... سبک روی برتافتند از گریز

براندند بر دشت اسب ستیز

نگه کرد فرهنگ ز افراز کوه ...

... ز رزمش دلیران بپیچیده روی

برانگیخت اسب و سرش باز شد

به جنگ آوری با وی انباز شد ...

... درفش ستیزنده افراختند

بپوشید اسباب پیکار شاه

ستادند نزدش سران سپاه ...

... تو با لشکر گشن پرخاشخر

بگفت و برانگیخت اسب نبرد

بدان لشکر نامور حمله کرد ...

... درآمد به اندیشه ها کوتهی

کنون زان نشستم به اسب سمند

که رو آورم سوی آن ارجمند ...

... دگر ره ز جا جست همچون شرار

تمرتاش بر کرد اسب نوند

درآورد او را به خم کمند ...

... دلاور سواری پدیدار گشت

نشسته بر افراز اسب سیاه

قدش سرو بر سرو تابنده ماه ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۰۴

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۵ - خواب دیدن تمرتاش سام را و ترک بت‌پرستی نمودن

 

... ز عشوه گری نرگسش همچو آب

سواری که می راند در پیش اسب

بیامد بر شه چو آذرگشسب ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۰۵

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۶ - جنگ کرن سام با فغفور چین

 

... بگفت و به خرگاه شد بیدرنگ

نهانی بپوشید اسباب جنگ

برآراست خود را به چینی قبا ...

... به نوشش رسانیم از زهر بهر

به زین برنهادند و راندند اسب

سوی سام یل همچو آذرگشسب ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۰۶

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۷ - گفتگوی فغفور چین و پاسخ دادن سام نریمان

 

... ز تیغش شهشاه چین سر بتافت

به تندی برانگیخت اسب نوند

به نیرنگ سر دور کرد از گزند ...

... ز جا اندر آمد سراسر سپاه

برانگیختند اسب گندآوران

کشیدند یکسر پرندآوران ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۰۷

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۸ - جنگ تکش خان با سام نریمان

 

... شگفتی فروماند سام دلیر

برانگیخت اسب از پی دار و گیر

بدان سان ز جا اندر آمد غراب ...

... ز یادش دل خویش را شاد کرد

وز آن پس برانگیخت اسب نبرد

بر لشکرش رفت بر سان گرد ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۰۸

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۹ - یاری نمودن تکش خان بر سام و جنگیدن بر فغفور چین

 

... چو آگاه گشتند از آن داوری

براندند اسب از پی یاوری

پری دخت پوشیده ساز نبرد

ز هودج به اسب اندر آمد چو گرد

خروشنده شد ماهرو همچو میغ ...

... نهان ره سپر شد به خرگاه سام

سر پاسبان دید در خواب خوش

تو گفتی که در سر ندارند هش ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۰۹

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۱۰ - رفتن به‌روند و گرفتن فغفور از اردو و آوردن

 

تمرتاش خواندی ورا به روند

چو راندی به نخجیر اسب سمند

بجستی به مانند تندر ز جای ...

... به پرده درآورد بر دوش بست

نهانی گذر کرد از پاسبان

سوی لشکر سام گو شد روان ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۱۰

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۱۱ - بردن فغفور چین در نزد سام و خلاصی یافتن از بند

 

... به پا اندر آری سر بتکده

ببندی درو پیل و اسب و دده

چو این کرده باشی بدانم نخست ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۱۱

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۱۲ - داستان سهیل جانسوز با سام نریمان و چگونگی آن

 

... دل خویش از آن بند خرسند کرد

از آن بپوشید اسباب جنگ

سرخویش را دید در زیر سنگ ...

... سهیل جهانسوز با تیغ تیز

برانگیخت اسب از پی و رستخیز

سیاه از پی کینه آمد برون ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۱۲

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۱۵ - رفتن قلواد و قلوش و فرهنگ به طلب سام و چگونگی آن

 

... ز سام و ز آهو سخن راندند

که راند از پی آهو اسب سمند

همی خواست کش سر درآرد به بند ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۱۳

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۱۸ - بردن عالم‌افروز، قلواد را نزد سام

 

... روان شد پی او چو آذرگشسب

خرامنده او و شتابنده اسب

همی گفت با دل کزین بگذری

که دارد درین دشت آبشخوری

چو لختی براند اسب را کامیاب

پدیدار گردید از دور آب ...

... زمانی چو شد دیدگان کرد باز

ندید هیچ در زیر خود اسب جنگ

نشستنگهی بد بر افراز سنگ ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۱۴

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۲۰ - رها کردن فرهنگ، سام را از طلسمات عالم‌افرزو

 

... دگر ره سپر شد یل کامیاب

بدید اسب گردنکشان و غراب

گسسته لگام و نگون کرده زین ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۱۵

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۲۹ - رفتن قمرتاش و قلواد به طلب سام نریمان

 

دگر ره قمرتاش و قلواد شیر

براندند اسب آن دو مرد دلیر

نجستند روز و شب آرام و خواب ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۱۶

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۳۰ - دیدن قلواد و قمرتاش، ساربان را و احوال سام پرسیدن

 

... شده وحشیان گرد او انجمن

همان دم چو هرای اسبان شنید

به مانند وحشی از ایشان رمید ...

... همه ساز آورده بر وی تمام

ز اسباب و از ساز رزم و شتاب

ببسته سراسر به پشت غراب

بپوشید اسباب رزم آن سوار

نشست از بر باره راهوار ...

... به کوه فنا راه دل برگرفت

براندند اسبان به روز و به شب

که آمد تن اسب در ره به تب

همه راهشان لاله و مرغزار ...

... کبابی بکردند و خوردند سیر

چو راندند اسبان در آن مرغزار

به زیر آمد از اسب سام سوار

خواجوی کرمانی
 
۱۴۱۷

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۳۵ - مکر نمودن فرخار بر دیوانه شاپور

 

... عنان خرد را همان دم کشید

چو بشنید قلواد بر شد به اسب

سوی شهر آمد چو آذرگشسب ...

... سپهبد چو بشنید شد در شگفت

نشست از بر اسب آمد به شهر

سری پر زکینه دلی پر ز قهر ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۱۸

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۴۳ - جنگ کردن سام با سگساریان و کشته شدن کلاب

 

... چسان کشت آن دیو دل پرهراس

برادر پسر گرد گرشاسبم

که از تخمه شاه شیداسبم

نیاکان من دیوکش بوده اند ...

... بحل کرده داده به مردی رضا

جهانید سالار اسب غراب

چو شیر اندر آمد به سوی کلاب ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۱۹

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۴۸ - کشته شدن نیمه تنان به دست سام نریمان

 

... در بخت بر روی خود باز دید

پیاده شد از اسب تسلیم شاه

ز پا موزه افکند و از سر کلاه ...

خواجوی کرمانی
 
۱۴۲۰

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۴۹ - خواب دیدن سام، پری‌دخت را و چگونگی آن

 

... چنین گفت کای شاه گردنکشان

ترا اسب تازنده در زیر زین

چه دانی ز پویندگان غمین ...

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
۱۱۷