بخش ۱۱۵ - رفتن قلواد و قلوش و فرهنگ به طلب سام و چگونگی آن
سخن بشنو اکنون یکی گوش دار
به نیک اختری زین سپس هوش دار
ز فرهنگ جنگی فغفور شاه
همان هم ز نامآوران سپاه
تکش خان و گردان روشن روان
چو ماندند دور از بهر پهلوان
فراوان در آن دشت بشتافتند
نشان جهانجوی کم یافتند
به ناکام رفتند سوی سپاه
بر ایشان شده روز روشن سیاه
چو رفتند زی دیوزاده فراز
سر حقه راز کردند باز
به نخجیرگه در کمینآوران
چو پردخته گشتند جنگی سران
ز دیده همی گوهر افشاندند
ز سام و ز آهو سخن راندند
که راند از پی آهو اسب سمند
همی خواست کش سر درآرد به بند
به ناگه شد از چشم او ناپدید
کسی این شگفتی به گیتی ندید
بجستیم او را فراوان به دشت
نشان پیش هیچ پیدا نگشت
دژم شد رخ دیوزاده ازین
بیامد بر نامور شاه چین
بدو گفت کای شاه بی رای و کام
مرا بازگو تا چه کردی به سام
گر آن پهلوان مینیاید پدید
تو را سازم از زندگی ناامید
به فرمان تو لشکر جنگجو
کمین کرده بر شیر آزاده خو
قسم خورد شاهنشه کینهور
کز آن رزم و کین من ندارم خبر
گرانمایه فرهنگ روشن روان
برون آمد از نزد شه در زمان
نهانی به قصر پریوش شتافت
مر او را ز انده دژمروی یافت
چو دیدش پریدخت گفت ای دلیر
چه داری خبر از جهانجوی شیر
بدو دیوزاده بیان کرد راز
از آن پس بدو گفت کای دلنواز
مخور انده و غم که در دشت و کوه
شوم رهسپر با دلاور گروه
چو یابم نشان گو نامور
تو را سازم ازحال او باخبر
بگفت و به لشکرگه آمد چو باد
همه کار خود با سران کرد یاد
از آن پس تمرتاش را پیش خواند
به پرده فراوان سخنها براند
کزین پس سر این گروه انجمن
توئی و تکش خان لشکرشکن
هشیوار باشید هر دو به جا
مبادا که سرتان درآید به پا
به قلوش چنین گفت از روی مهر
که اکنون ز آرام برتاب چهر
ز هر سو بران باره تیزگام
مگر آگهی یابی از کار سام
نپیچید قلوش ز گفتار او
همان گاه بر راه بنهاد رو
چو او رفت قلواد را گفت خیز
ز مهر آب بر آتش فتنه ریز
برآ همچو قلوش به پشت سمند
بتازان ابر کوه و صحرا نوند
مگر یابی از سام یل آگهی
که مغزم ز اندیشه باشد تهی
همان گاه قلواد پوشید ساز
نشست از بر باره تیز تاز
سوی دشت و کهسار بنهاد روی
سمندش چو صرصر شده تیزپوی
سخن گویم از سام فرخنده باز
مگر یابد از چنگ جادو جواز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، دیوزاده به داستان جنگ و ماجراهای پهلوان سام اشاره میکند. او از فغفور شاه و قهرمانان سپاه سخن میگوید و از اینکه سام در میدان جنگ ناپدید شده، ناراحت است. دیوزاده به نزد فغفور میرود و از او میخواهد تا او را از وضعیت سام آگاه کند. فغفور نیز سوگند میخورد که از جنگ خبر ندارد و دیوزاده تصمیم میگیرد به دنبال سام برود. او به لشکر حاضر میشود و به قلوش میگوید که از هر سو خبرهایی از سام پیدا کند. قلوش با شتاب به راه میافتد تا نشانهای از سام پیدا کند و وضعیت او را روشن کند. این شعر نشاندهنده احساس نگرانی و شجاعت در جستجوی حقیقت و قهرمانان است.
هوش مصنوعی: حال به سخن گوش کن و با دقت به آن توجه داشته باش، چرا که از روی نیکبختی و فرخندگی میباشد. بعد از این، هوشیار باش.
هوش مصنوعی: به خاطر فرهنگ جنگی فغفور شاه، سپاه او نیز از نامآوران و پرآوازهها تشکیل شده است.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که وقتی تکس خان و افراد زیر فرمانش از پهلوان دور شدند، حالت و روحیهی روشنی که داشتند، تغییر کرد و تحت تاثیر آن قرار گرفتند. در واقع، دوری از پهلوان باعث شد تا روحیه و انگیزهی آنها کمرنگ شود.
هوش مصنوعی: در آن دشت، بسیار تلاش کردند و به دنبال نشانهای از جستجوگران دنیا بودند، اما نشانهای نیافتند.
هوش مصنوعی: آنها به سوی دشمن رفتند، ولی در روزی که باید روشن و امیدوار کننده باشد، همه چیز تیره و ناامیدکننده شد.
هوش مصنوعی: وقتی که آنها از دیوانگی فاصله گرفتند، به حقیقت نزدیک شدند و دوباره به راز و رمزهای واقعی پرداختند.
هوش مصنوعی: در محل شکار، کمیننشینان میپندارند که جنگی میان سران درگرفته است.
هوش مصنوعی: از چشمها گوهرها روانه شده و از سام و آهو حکایتهایی نقل کردند.
هوش مصنوعی: یک اسب چابک و تندرو در پی شکار آهو میدوید و تلاش میکرد تا بر آن چیره شود و آن را به دام بیندازد.
هوش مصنوعی: ناگهان کسی از دید او ناپدید شد و این واقعه، شگفتی است که در دنیا مانند آن دیده نشده است.
هوش مصنوعی: ما به دنبال او بسیار در دشت گشتیم، اما هیچ نشانهای از او پیدا نکردیم.
هوش مصنوعی: چهرهی دیوانهای از این موضوع ناراحت و گرفته شد و به سمت پادشاه مشهور چین آمد.
هوش مصنوعی: او به او گفت: ای شاه نادان و بیخود، آنچه را که با سام کردی، برای من بازگو تا بدانم.
هوش مصنوعی: اگر آن دلیر و قهرمان به ظهور نرسد، من تو را از زندگی ناامید نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: به خاطر اراده تو، سربازان جنگی در کمین شیر آزاده نشستهاند.
هوش مصنوعی: شاهنشاه قسم خورد که از آن جنگ و دشمنی، من هیچ اطلاعی ندارم.
هوش مصنوعی: فرهنگ باارزش و روشن از دربار پادشاه در زمانی خاص خارج شد.
هوش مصنوعی: او بهطور مخفیانه به قصر محبوبش رفت و در آنجا او را در حالی دید که از اندوه و غم ناراحت و گرفته است.
هوش مصنوعی: وقتی پریدخت او را دید، پرسید ای دلیر، چه خبر از جهانجوی شیر داری؟
هوش مصنوعی: او به آن پسر دیو گفت که رازی را فاش کن و سپس به او گفت: ای دلنواز.
هوش مصنوعی: نگران و غمگین نباش، زیرا در دشت و کوه، همراه با دلاوران و شجاعان برای حرکت به جلو خواهی بود.
هوش مصنوعی: وقتی که نشانهای از تو پیدا کنم، نام تو را به او میگویم و حال او را باخبر میکنم.
هوش مصنوعی: او سخن گفت و مانند باد به میعادگاه لشکر رسید و تمام امور خود را با سران لشکر در میان گذاشت.
هوش مصنوعی: پس از آن، تمرتاش را به خود نزدیک کرد و پشت پرده، سخنان زیادی را بیان کرد.
هوش مصنوعی: از آن زمان به بعد، تو تنها کسی هستی که بر این جمع نظارت داری و فرمانده لشکرشکنان هستی.
هوش مصنوعی: بیدار و هوشیار باشید و در هر موقعیتی به جا عمل کنید، که ممکن است به مشکل بزرگی دچار شوید.
هوش مصنوعی: او با مهر و محبت به قلوش گفت که اکنون از آرامش خود چهرهات را نشان بده.
هوش مصنوعی: از هر طرف با شتاب و سرعت حرکت کن، شاید موفق شوی از کارهای کسی آگاه شوی.
هوش مصنوعی: به سخنان او توجه نکنید، چرا که در همان لحظه، به مسیر درست قدم گذاشت.
هوش مصنوعی: وقتی او رفت، به قلواد گفت: بلند شو و از محبت، آب بر آتش فتنه بریز.
هوش مصنوعی: بالا برو مثل قلوش (نوعی پرنده) و بر پشت اسب به سرعت حرکت کن، ابرها در کوه و دشت در حال آمد و رفت هستند.
هوش مصنوعی: آیا خبری از سام یل پیدا میشود؟ چون افکارم از اندیشه خالی است.
هوش مصنوعی: در همان لحظه، قلواد (نپوشیده) لباس را به تن کرد و در کنار اسب، نشسته بود و آماده خروج شد.
هوش مصنوعی: او به سمت دشت و کوهستان رفت و همچون باد تند، سریع و شتابان حرکت کرد.
هوش مصنوعی: در مورد سام فرخنده صحبت میکنم، شاید بتواند از چنگ جادو مجوزی به دست آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.