گنجور

 
۳۶۴۱

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۵

 

... درین چمن به گلم ذوق آشنایی نیست

به لاله گرمی من از برای داغ بود

دلم گداخت چو از باده روی او افروخت ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۴۲

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۷

 

... کشیده اند صفی بیدلان عشق ولی

شکست همچو گل و لاله از نسیم خورند

به کعبه باعث صد فیض گشت مستی ما ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۴۳

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۸

 

گل ز بویت در گلستان لاف شاهی می زند

لاله از داغ تو بر گل ها سیاهی می زند

بس که بازار گرفتاری ز عشقت گرم شد ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۴۴

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۴

 

... حدیث هند و سیاهان دلفریب مپرس

که داغ لاله درین بوستان نمک دارد

زمانه مکتب اطفال گشته پنداری ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۴۵

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۶

 

... غواض نان ز سفره گرداب می خورد

داغم ز دست لاله که در موسم بهار

دارد شراب در قدح و آب می خورد ...

... آن کس که می به گوشه محراب می خورد

حیران اضطراب گل و لاله ام مگر

آب این چمن ز شبنم سیماب می خورد ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۴۶

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۵

 

... به کوی عشق او چون می توانم گم کنم خود را

که همچون لاله هر عضو من از داغی نشان دارد

ملاحت هرکه می خواهد به هندش رهنمایی کن

که حسن شورش انگیزش نمک در سرمه دان دارد

درین گلشن مرا رحمی به حال لاله می آید

که داغ بی بقایی چون زر هندوستان دارد ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۴۷

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۱

 

... صبا از چین زلف او مگر سوی چمن آمد

که بوی مشک زخم لاله و گل را جراحت کرد

سلیم آزادی هرکس به محشر باعثی دارد ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۴۸

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۲

 

دلم چو لاله در اطراف باغ می رقصد

جنون ز بوی گلم در دماغ می رقصد ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۴۹

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۷

 

... عیسی شنیده ای که چه از سوزنی کشید

از کشتگان لاله چمن بوی خون گرفت

زان توسن بنفشه سر و گردنی کشید ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۵۰

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۹

 

لاله و گل چهره از شرم تو رنگین کرده اند

یوسفی بهر همین نام تو گرگین کرده اند ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۵۱

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۵

 

... تا گذشتی از چمن دامن کشان چون آفتاب

لاله و گل رنگ و بوی خود ز دامن ریختند

در بهشت آتش نباشد بهر بزمش عاشقان ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۵۲

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۱

 

... حیرتی دارم که گل را چون کسی بو می کند

چون گل رعنا رخش با لاله هرجا چهره شد

رنگ روی زرد من هم پشتی او می کند ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۵۳

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۲

 

... با مستی یک هفته بگویید چمن را

کز لاله و گل این همه پیمانه نسازد

دلگیر شود شمع چو در خلوت فانوس ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۵۴

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۷

 

لاله ای هرجا که بیند داغ ما روشن شود

همچو چشم آشنا کز آشنا روشن شود ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۵۵

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۱

 

چون گل ز پاره ی دلم اسباب داده اند

چون لاله ز آتش جگرم آب داده اند

خواهد بهانه از پی خون ریختن مگر ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۵۶

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۶

 

... حسن او از گریه من دارد این رونق که آب

در چراغ لاله و گل کار روغن می کند

از خزان گل غافل افتاده ست چون ابر بهار ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۵۷

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۴

 

به هر چمن که دلم با فغان درون آید

ز داغ لاله ی او تا به حشر خون آید

به شوق دیدن من سر به کوه و دشت نهد ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۵۸

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۹

 

... به ناف غنچه همچون نافه رنگ و بو بسوزاند

چو لاله هر گل دیبای بستر را بود داغی

ز بس سوزد دلم هر جا نهم پهلو بسوزاند ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۵۹

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۳

 

... رنگ قبول سوختگی های عشق توست

تعریف حسن لاله به داغ تو می کنند

دیوان خود به دست حریفان مده سلیم ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۶۰

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۴

 

گل ز رخسار تو رنگ و بو به دامن می کشد

لاله از شوق تو همچون شمع گردن می کشد

هرچه با دل کرده بودم یافتم از عشق تو ...

سلیم تهرانی
 
 
۱
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
۳۶۲