گل ز رخسار تو رنگ و بو به دامن می کشد
لاله از شوق تو همچون شمع گردن می کشد
هرچه با دل کرده بودم، یافتم از عشق تو
انتقام سنگ را آتش ز آهن می کشد
در شکست خویش با این عاجزی دستم قوی ست
شیشه ی من سنگ از مشت فلاخن می کشد
خامه ی نقاش را ماند چراغ کلبه ام
کز نشان دود بر دیوار، سوسن می کشد
با حوادث بس که عادت کرده ام در خانه ام
انتظار سیل دایم چشم روزن می کشد
اهل حکمت، چاره ی فاسد به افسد می کنند
از کف پا خار بیرون نوک سوزن می کشد
رفتنم را غیر گر مانع شود از مهر نیست
از محبت کی کسی را خار دامن می کشد
زاهدان را می دهد جامی که هوش از سر برد
از کدوی خشک، پیر دیر روغن می کشد
در پی آزار پاکان است از بس روزگار
جوهری چون رشته گوهر را به سوزن می کشد
هرکه جامی خورد، من دارم خمارش را سلیم
انتقام دیگران را چرخ از من می کشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و احساسات عمیق انسانی است. شاعر به زیبایی و تأثیر عشق بر طبیعت و زندگی اشاره میکند. گلها و لالهها از عشق تو میفروزند، و آهن از آتش انتقام میکشد. شاعر از ناکامیهای خود سخن میگوید، اما این ناکامیها او را قویتر میسازند. در اینجا، عشق و شکستن دل به گونهای بیان شده که زندگی با حوادث گوناگون همچنان ادامه دارد و هر چیزی در این دنیا با عشق و احساسات گره خورده. زاهدان نیز از محبت بینصیب نیستند و میتوانند از عشق تجربیات عمیقی بیاموزند. شاعر در نهایت میگوید که عشق به طوری عمیق و بینظیر بر زندگی او تأثیر دارد و همچنان در جستجوی پیوندهای عاطفی است.
هوش مصنوعی: گل از زیبایی و عطر چهره تو الهام میگیرد و لاله به شوق و محبت تو مانند شمع سرش را بالا میگیرد و خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دل خود احساس کرده بودم، از عشق تو به نوعی به من بازگشت. همانطور که آتش از آهن انتقام میگیرد، عشق تو نیز بر من اثر گذاشت.
هوش مصنوعی: در زمان ناامیدی و ضعف، احساس میکنم که قدرت من بیشتر میشود. شیشهی وجود من در مقابل ضربههای سختی که به من میخورد، از مقاومت بالایی برخوردار است.
هوش مصنوعی: قلم نقاشی من مانند چراغ خانهام است که از اثر دود، بر دیوار، تصویر گل سوسن را ترسیم میکند.
هوش مصنوعی: با مشکلات زیادی آشنا شدهام و در خانهام همیشه منتظر هستم که سیل بخواهد وارد شود و جلوی در منتظر من است.
هوش مصنوعی: اهل دانش و بصیرت، برای مشکلاتی که به ظاهر حلنشدنی به نظر میرسند، با تدبیر و زیرکی راهحلی پیدا میکنند. حتی یک چیز کوچک و جزئی، مثل خار در کف پا، میتواند با دقت و توجه از دردسری بزرگ رها شود.
هوش مصنوعی: اگر کسی مانع رفتنم شود، این دلیل نمیشود که از محبت دور شوم. هیچکس نمیتواند از محبت خود نسبت به دیگران کم کند یا کسی را رنجیده خاطر کند.
هوش مصنوعی: زاهدان جامی مینوشند که عقل و هوش را از سرشان میبرد، و پیر درویش از کدوهای خشک روغن میگرفت.
هوش مصنوعی: روزگار چنان ناملایم است که به راحتی میتواند افراد نیکوکار را آزرده خاطر کند، مانند رشتههای گرانبهایی که به سختی از سوزن عبور میکنند.
هوش مصنوعی: هر کسی که نوشیدنی مینوشد، من نیز اثر آن را بر او حس میکنم. دیگران میخواهند از من انتقام بگیرند و چرخ روزگار مرا به سمت آنها میکشاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل به جذب خواری خود جور دشمن میکشد
شیشه ما سنگ از دست فلاخن میکشد
نشنود گر بوی خار از دامن صد پارهاش
سالک راه طلب کی پا به دامن میکشد
تا لبم را بسته شرم عشق میسوزم ز رشک
[...]
کی سر از تیغ شهادت جان روشن میکشد؟
شمع در راه نسیم صبح گردن میکشد
بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد
گر شود گلشن ز خونم رنگ دامن می کشد
نا امیدی حاصل کشت امید ما بس است
زود کار دانه عاشق به خرمن می کشد
زشت را خجلت گذاری بهتر از آیینه نیست
[...]
بیشتر سرگشتگی زین چرخ پرفن میکشد
هرکه چون گرداب پای خود به دامن میکشد
در تمنای تماشای تو چشم داغ دل
از شکاف سینه همچون شمع گردن میکشد
سرفرازان جهان را از رعونت چاره نیست
[...]
باز دامان دل آهنگ چه گلشن میکشد
نالهای تا میکشم طاووسگردن میکشد
بسکه استحقاقگرد بیپر و بالم رساست
هرکه دامان تو میگیرد سوی من میکشد
بیش ازین نتوان چراغ رنگ ناز افروختن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.