شمارهٔ ۱ - نیایش و عرض شکوی: پرتو روی تو را نیست جهان پرده دار
شمارهٔ ۲ - در توحید باری تعالی: غیر، نفی غیرت یکتای بی همتاستی
شمارهٔ ۳ - در مدح حضرت رسول اکرم: پیوند بود با رگ جان خار ستم را
شمارهٔ ۴ - در وصف حضرت رسول اکرم(ص): جان تازه ز تردستی ابر است جهان را
شمارهٔ ۵ - در مدح حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله: مرغ شب پیشتر از آنکه برآرد آواز
شمارهٔ ۶ - در مدح حضرت رسول اکرم(ص): از چاک سینه چون جرس آوا برآورم
شمارهٔ ۷ - در مدح حضرت امیر مؤمنان: ای موی تو را غالیه سا عنبر سارا
شمارهٔ ۸ - تجدید مطلع: ای نفس کجا بود تو را مولد و منشا؟
شمارهٔ ۹ - در مدح حضرت امیر مؤمنان (ع) و شکوه از غربت: آمد سحر ز کوی تو دامن کشان صبا
شمارهٔ ۱۰ - تجدید مطلع: کای آستان قصر جلال تو عرشسا
شمارهٔ ۱۱ - تجدید مطلع: ای نور دیده را به غبار تو التجا
شمارهٔ ۱۲ - تجدید مطلع: گردی ز آستان تو یا مبدء النعم
شمارهٔ ۱۳ - و نیز در مدح آن بزرگوار (ع): یک پرده نشید است صلا گوش اصم را
شمارهٔ ۱۴ - در مدح امیر مومنان حضرت علی بن ابیطالب: در زیر لب آوازه شکستیم فغان را
شمارهٔ ۱۵ - در مدح حضرت علی بن ابیطالب امیر مؤمنان: با همه سیلی که شسته روی زمین را
شمارهٔ ۱۶ - در مدح امیر مؤمنان (علیه السلام): بریده لذّت دردت ز دل تمنّی را
شمارهٔ ۱۷ - در مدح حضرت امیر مومنان علیه السلام: شد جان و هوش و صبر و خرد را ز کار دست
شمارهٔ ۱۸ - تجدید مطلع: آلودهای به خون من جان نثار دست
شمارهٔ ۱۹ - در منقبت حضرت امیر مؤمنان (ع): زان پیش کز فراز در هفت خوان صبح
شمارهٔ ۲۰ - مدح حضرت امیر مؤمنان (ع): زین ششدرم چو بال فشانی دهد گشاد
شمارهٔ ۲۱ - مدح امیر مؤمنان (ع): غم چو در سینه لنگر اندازد
شمارهٔ ۲۲ - در توصیف شعر خود و مدح حضرت امیرمؤمنان (ع): آنجا که خامه، شکّر گفتار بشکند
شمارهٔ ۲۳ - در مدح حضرت علی بن ابی طالب (ع): چون شست غمزهٔ تو گشاد کمان دهد
شمارهٔ ۲۴ - شکایت از زندگی در هند و مدح حضرت امیر مؤمنان (علیه السّلام): با همه دعوی اسلام چو اصحاب سعیر
شمارهٔ ۲۵ - مدح و منقبت حضرت مولی الموالی علی بن ابیطالب (ع): مشکینه طرّه ای به شب عنبرین لباس
شمارهٔ ۲۶ - در مدح حضرت امیر مومنان و یاد وطن و رنج عربت: مژده یاران که ازین منزل ویران رفتم
شمارهٔ ۲۷ - در مدح حضرت امیر مؤمنان علیه السلام و عرض شکوا: آن طایر قدسم که چکد خون ز صفیرم
شمارهٔ ۲۸ - در منقبت حضرت امیر مومنان علیه السلام و آرزوی نجف اشرف: می رسدم از سخن رایت جم داشتن
شمارهٔ ۲۹ - در مدح امیر مؤمنان علیه السلام: دل فلک معنوی است، عقل رصددان او
شمارهٔ ۳۰ - در مدح و منقبت امیر مومنان علیه السلام: ای نگاهت به صید دل، بازی
شمارهٔ ۳۱ - در ثنای حضرت امیر مؤمنان علی بن ابیطالب (ع): زده ام طبل عشق و رسوایی
شمارهٔ ۳۲ - در مدح حضرت علیّ بن ابیطالب علیه السلام: نظر کن در سواد صفحه ام تا گلستان بینی
شمارهٔ ۳۳ - در مدح حضرت علی بن موسی الرضا: قول و عمل زشت و نکو گرچه قضا کرد
شمارهٔ ۳۴ - در مدح حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا: خوش آنکه دل به یاد تو رشک چمن شود
شمارهٔ ۳۵ - وصف بهار و مدح حضرت امام رضا علیه السلام: دل شاد را جمع، ساغر نماید
شمارهٔ ۳۶ - در مدح حضرت امام عصر (عج): تا در چمن این سرو برازنده چمان است
شمارهٔ ۳۷ - توسل به حضرت بقیه الله امام عصر(عج): در صبح عارض از خط مشکین نقاب کش
شمارهٔ ۳۸ - تجدید مطلع: تا دیده ز دل، نیم قدم ره به میان است
شمارهٔ ۳۹ - در منقبت و توسّل به حضرت ولی عصر (عج): نی خامه دارد سر خوش نوایی
شمارهٔ ۴۰ - در پاسخ کسی که برای او قصیده ای سروده، گفته است: ای به طبع تو افتخار سخن
شمارهٔ ۴۱ - تجدید مطلع: به وصفت اگر خامه لب تر نماید
شمارهٔ ۴۲ - تجدیدِ مَطلَع: آمدی چون تو من بی سر و سامان رفتم
شمارهٔ ۴۳ - در مدح حضرت احمد بن موسی الکاظم علیه السّلام: از یمن سرفرازی مدح خدایگان
شمارهٔ ۴۴ - قصیده در پند و اندرز: ای دل لباس عاریتی از جهان مخواه
شمارهٔ ۴۵ - این قصیده را به طریقهٔ خاقانی سروده است: ای پرتو جمال تو را مظهر آفتاب
شمارهٔ ۴۶ - قصیده در پند و اندرز و بی وفایی دنیا: هر چند که دنیاست رَه و ما همه راهی
شمارهٔ ۴۷ - در توصیف خود سروده است: بنده ام، مسکنت سرای من است
شمارهٔ ۴۸ - در بیان حال خود و نصیحت: چشمم گشوده است در فیض نوبهار
شمارهٔ ۴۹ - در شکایت از روزگار: نبندی دل ای بخرد هوشیار
شمارهٔ ۵۰ - به یکی از آشنایان خود نوشته است: کشور هند که بادا بری از خوف و خلل
شمارهٔ ۵۱ - خطاب به یکی از سخیفان و فرومایگان: تا گشت عدل و رای تو معمار روزگار