گنجور

 
حزین لاهیجی

شماره ۱ - نیایش و عرض شکوی: پرتو روی تو را نیست جهان پرده دار

شماره ۲ - در توحید باری تعالی: غیر، نفی غیرت یکتای بی همتاستی

شماره ۳ - در مدح حضرت رسول اکرم: پیوند بود با رگ جان خار ستم را

شماره ۴ - در وصف حضرت رسول اکرم(ص): جان تازه ز تردستی ابر است جهان را

شماره ۵ - در مدح حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله: مرغ شب پیشتر از آنکه برآرد آواز

شماره ۶ - در مدح حضرت رسول اکرم(ص): از چاک سینه چون جرس آوا برآورم

شماره ۷ - در مدح حضرت امیر مؤمنان: ای موی تو را غالیه سا عنبر سارا

شماره ۸ - تجدید مطلع: ای نفس کجا بود تو را مولد و منشا؟

شماره ۹ - در مدح حضرت امیر مومنان (ع) و شکوه از غربت: آمد سحر ز کوی تو دامن کشان صبا

شماره ۱۰ - تجدید مطلع: کای آستان قصر جلال تو عرشسا

شماره ۱۱ - تجدید مطلع: ای نور دیده را به غبار تو التجا

شماره ۱۲ - تجدید مطلع: گردی ز آستان تو یا مبدء النعم

شماره ۱۳ - و نیز در مدح آن بزرگوار (ع): یک پرده نشید است صلا گوش اصم را

شماره ۱۴ - در مدح امیر مومنان حضرت علی بن ابیطالب: در زیر لب آوازه شکستیم فغان را

شماره ۱۵ - در مدح حضرت علی بن ابیطالب امیر مؤمنان: با همه سیلی که شسته روی زمین را

شماره ۱۶ - در مدح امیر مؤمنان (علیه السلام): بریده لذت دردت ز دل تمنی را

شماره ۱۷ - در مدح حضرت امیر مومنان علیه السلام: شد جان و هوش و صبر و خرد را ز کار دست

شماره ۱۸ - تجدید مطلع: آلودهای به خون من جان نثار دست

شماره ۱۹ - در منقبت حضرت امیر مؤمنان (ع): زان پیش کز فراز در هفت خوان صبح

شماره ۲۰ - مدح حضرت امیر مؤمنان (ع): زین ششدرم چو بال فشانی دهد گشاد

شماره ۲۱ - مدح امیر مؤمنان (ع): غم چو در سینه لنگر اندازد

شماره ۲۲ - در توصیف شعر خود و مدح حضرت امیرمؤمنان (ع): آنجا که خامه، شکر گفتار بشکند

شماره ۲۳ - در مدح حضرت علی بن ابی طالب (ع): چون شست غمزه تو گشاد کمان دهد

شماره ۲۴ - شکایت از زندگی در هند و مدح حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام): با همه دعوی اسلام چو اصحاب سعیر

شماره ۲۵ - مدح و منقبت حضرت مولی الموالی علی بن ابیطالب (ع): مشکینه طره ای به شب عنبرین لباس

شماره ۲۶ - در مدح حضرت امیر مومنان و یاد وطن و رنج عربت: مژده یاران که ازین منزل ویران رفتم

شماره ۲۷ - در مدح حضرت امیر مؤمنان علیه السلام و عرض شکوا: آن طایر قدسم که چکد خون ز صفیرم

شماره ۲۸ - در منقبت حضرت امیر مومنان علیه السلام و آرزوی نجف اشرف: می رسدم از سخن رایت جم داشتن

شماره ۲۹ - در مدح امیر مؤمنان علیه السلام: دل فلک معنوی است، عقل رصددان او

شماره ۳۰ - در مدح و منقبت امیر مومنان علیه السلام: ای نگاهت به صید دل، بازی

شماره ۳۱ - در ثنای حضرت امیر مؤمنان علی بن ابیطالب (ع): زده ام طبل عشق و رسوایی

شماره ۳۲ - در مدح حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام: نظر کن در سواد صفحه ام تا گلستان بینی

شماره ۳۳ - در مدح حضرت علی بن موسی الرضا: قول و عمل زشت و نکو گرچه قضا کرد

شماره ۳۴ - در مدح حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا: خوش آنکه دل به یاد تو رشک چمن شود

شماره ۳۵ - وصف بهار و مدح حضرت امام رضا علیه السلام: دل شاد را جمع، ساغر نماید

شماره ۳۶ - در مدح حضرت امام عصر (عج): تا در چمن این سرو برازنده چمان است

شماره ۳۷ - توسل به حضرت بقیه الله امام عصر(عج): در صبح عارض از خط مشکین نقاب کش

شماره ۳۸ - تجدید مطلع: تا دیده ز دل، نیم قدم ره به میان است

شماره ۳۹ - در منقبت و توسل به حضرت ولی عصر (عج): نی خامه دارد سر خوش نوایی

شماره ۴۰ - در پاسخ کسی که برای او قصیده ای سروده، گفته است: ای به طبع تو افتخار سخن

شماره ۴۱ - تجدید مطلع: به وصفت اگر خامه لب تر نماید

شماره ۴۲ - تجدید مطلع: آمدی چون تو من بی سر و سامان رفتم

شماره ۴۳ - در مدح حضرت احمد بن موسی الکاظم علیه السلام: از یمن سرفرازی مدح خدایگان

شماره ۴۴ - قصیده در پند و اندرز: ای دل لباس عاریتی از جهان مخواه

شماره ۴۵ - این قصیده را به طریقه خاقانی سروده است: ای پرتو جمال تو را مظهر آفتاب

شماره ۴۶ - قصیده در پند و اندرز و بی وفایی دنیا: هر چند که دنیاست ره و ما همه راهی

شماره ۴۷ - در توصیف خود سروده است: بنده ام، مسکنت سرای من است

شماره ۴۸ - در بیان حال خود و نصیحت: چشمم گشوده است در فیض نوبهار

شماره ۴۹ - در شکایت از روزگار: نبندی دل ای بخرد هوشیار

شماره ۵۰ - به یکی از آشنایان خود نوشته است: کشور هند که بادا بری از خوف و خلل

شماره ۵۱ - خطاب به یکی از سخیفان و فرومایگان: تا گشت عدل و رای تو معمار روزگار