گنجور

حاشیه‌ها

احمد رحمت‌بر در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱:

خاصه خان. [ خاص ْ ص َ / ص ِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) لقبی که بحلاق و گرای خاص شاه یا حاکمی می دادند. لقب حلاق شاهی یا امیری. لقب حلاق و سلمانی سلاطین قاجار.

مودود: دوست داشته شده، محبوب

م ر ن در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱:

در خصوص مصرع سپهر برشده پرویزنیست خون افشان، لازم دانستم توضیحاتی ارائه بدم.

در این مصرع سپهر به پرویزنی خون افشان تشبیه شده، پس نمی توان برشده را صفت خوبی مانند برافراشته برشمرد.

پس معنی برشده چیست؟

ابتدا به مصرع "باشد که از غیب چراغی برکند خلوت نشینی" توجه کنید، اینجا برکند یعنی روشن کند یا آتش کند.

اکنون واضح است که برشده حالت مجهول برکند است.

پس برشده یعنی آتش گرفته، شعله ور شده.

معنی مصرع:

سپهر آتش گرفته، پرویزنی خون افشان است.

Mokoshle در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۳۴ در پاسخ به میلاد دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱:

لطفا از چیزی اطلاع ندارید نظر ندهید زمانی که سعدی عزیمت میکنه به بغداد نوجوان بوده و قاعدتا اون موقع شعر نمیگفته در ضمن بیشتر ایام شیخ اجل در مسافرت و بغداد بوده میگه وقت آن است که از اونجا از من بپرسید به خاطر نزدیکی که سعدی با حاکمان اون زمان شیراز داشته و اتفاقات ناگواری افتاد در یه ماه سه نفر به خلافت رسیدن  ضربه روحی بدی خورده بود و اصلا پیدایش گلستان......

لطفا تاریخ بخوانید

سربازان امام زمان در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۲۶ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰:

البته در لغت موران، بیت ثانی این‌گونه بیان شده:

زاستاد چو وصف جام‌جم بشنودم

خود جام‌ جهان‌نمای‌جم من بودم

نوید احمدپور در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۲۳ در پاسخ به محمد رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷:

مگر به روی دلربای یار من کار و کام من برآید وگرنه با هیچ وجه (صورت و رخسار) دگری یا= به هیچ طریقی کار من راه نگیرد (ایهام وجه و روی و رخسار یا وجه و طریق و جنبه با گویش امروزه)

حامد سلطانی در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲:

هر که سودای تو دارد چه غم از ترک جهانش .....ترک کردن یعنی رها کردن چیزی که قبلا برای فرد ارزشمند بوده

رومینا در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷:

جناب رضا ساقی در چند سالی که با اشعار حافظ و خوانش حافظ سرگرم هستم با معانی و تفسیرات شما بزرگوار تونستم کمی به مفاهیم تسلط پیدا کنم 

این رو مدیون شما بزرگوار هستم 🙏

احمد رحمت‌بر در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۲۷ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۹:

توخه، ایزدبانوی ثروت و نیکبختی در اساطیر یونانی،  معادل فورتونا در اساطیر رومی است. ضرب المثلی ایتالیایی به این شکل داریم:

La [dea] fortuna è cieca

[ایزدبانوی] نیک‌بختی کور است.

رضا هادی پور در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۸:۴۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۸:

تو بعضی کتابها "بزد راست بر چشم اسفندیار* سیه شد جهان پیش آن نامدار" اومده.

نظر اساتید ادب فارسی مهمه اما به نظر این حقیر همینی که بالا نوشتم قشنگتره

در ضمن یه بیت دیگه اش هم "بدانسان که سیمرغ فرموده بود" در جاهای دیگه خوندم نه " برآنسان...."  

 

رضا هادی پور در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۸:۳۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۸:

هر وقت این بیت رو با خودم زمزمه میکنم یه حس خاصی بهم میده: 

سر انجمن پور دستان کجاست

که دارد زمانه بدو پشت راست

احساسی که از این بیت میکنم فوق العاده است! واقعا فردوسی استاد حماسه است

 

سعید کف در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۴۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶:

بر آنسان به زین اندر آورد پای ...

چقدر زیباست این بیت! 

احمد رحمت‌بر در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۸:

سبیکه: تکۀ سیم یا زر که آن ‌را گداخته و در قالب ریخته باشند؛ شمش؛ شوشۀ زر و سیم.

در اینجا شاید اشتباه تایپی باشد.

برگ بی برگی در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۲۲ در پاسخ به یکی (ودیگر هیچ) دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

درود فراوان و سپاس که این کمترین را شایسته لطفِ خود می دانید، نکته سنجی های شما علیرغم  گزیده گویی چونان دُر ارزشمند و راهگشا هستند ، پایدار باشید

احمد رحمت‌بر در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۱۱ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۸:

مولوی: نوعی کلاه دراز یا عمامه کوچک.

مسامات . [ م َ سام ْ ما ] (ع اِ) ج ِ مَسام ّ. جج ِ مَسم ّ. منفذها و سوراخهای کوچکی که در بدن واقعندو عرق و بخار از آنها خارج میگردد. (ناظم الاطباء). سوراخهای باریک پوست بدن . رجوع به مسام و مسم شود.

ویلهم دوم، امپراطور آلمان

جوکی: درویش و مرتاض هندی

وردار و ورمال . [ وَ دا رُ وَرْ ] (نف مرکب ) در تداول ، کسی که پول یا مال اشخاص را بالا میکشد. مال مردم خور. (فرهنگ فارسی معین)

مولیتر: مسیو لامبر مولیتر تبعه بلژیک، ریاست کل گمرکات

هنسنس: مستشار بلژیکی و رییس خزانه.

احمد رحمت‌بر در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۵۴ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۶:

کالژ، فاکولته: دانشگاه، دانشسرا

چادر فاق: احتمالا به معنی چادر درزدار.

Mahmood Shams در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۵۱ دربارهٔ جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۹:

با سلام و احترام بیت دوم مصرع اول آن سر کوی باید درست باشه که نه آن سگ کوی ! لطفا اصلاح بفرمایید با سپاس

دکتر امین لو در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۲۹ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۳۸:

خانم مینا نوشته اند که در مصرع چهارم کلمه 《جان》 جا افتاده است با اضافه کردن جان هم وزن آن مصرع با مصرع های دیگر ناهمگون می شود و هم معنی شعر مختل می گردد. این دوبیتی یک رباعی است و وزن رباعی همیشه در بحر هزج اخرب یعنی 《مفعول مفاعیل مفاعیل فعل》 است با اضافه کردن جان به مصرع چهارم وزن شعر به صورت‌ 《فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن》 یعنی بحر رمل در می آید که با سه مصرع دیگر ناهمگون می گردد در عین حال از وزن رباعی خارج می شود. بنابراین مصرع مزبور همانگونه که در  گنجور است صحیح است . 

یاد آور شوم در مصرع اول کلمه منقلب را با سکون حرف لام و حرف ب را مکسور باید بخوانیم تا وزن مصرع مزبور با دیگر مصرع ها یکسان و در قالب وزن رباعی باشد. چنین تغییراتی در بعضی اشعار اتفاق می افتد و قابل اغماض است

احسان حمیدی در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۳۶ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۱۳ - ایضاً:

وزن شعر فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن هست. 

احمد رحمت‌بر در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۴۴ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۵:

تحاشی: دوری کردن.

تغیر: برآشفتن، پرخاش.

تشدد: سختی کردن.

لیفه: جای بند یا کش در کمر شلوار.

پاچین: دامن زنانه چین دار

 

احمد رحمت‌بر در ‫۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۵:

الپر: زرنگ، زیرک، متقلب.

۱
۹۱۳
۹۱۴
۹۱۵
۹۱۶
۹۱۷
۵۴۵۴