گنجور

حاشیه‌گذاری‌های نوید احمدپور

نوید احمدپور


نوید احمدپور در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۷ در پاسخ به پ ط دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴:

خراطی کردن چوب برای ساخت گهواره ،هنوز هم این پیشه در برخی شهرهای کوچک و سنتی رونق دارد

 

نوید احمدپور در ‫۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۵۰ دربارهٔ فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۰:

خیلی به دل نچسبید....

 

نوید احمدپور در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۲۳ در پاسخ به محمد رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷:

مگر به روی دلربای یار من کار و کام من برآید وگرنه با هیچ وجه (صورت و رخسار) دگری یا= به هیچ طریقی کار من راه نگیرد (ایهام وجه و روی و رخسار یا وجه و طریق و جنبه با گویش امروزه)

 

نوید احمدپور در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۱۵ در پاسخ به باربد دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳:

البته بزرگوارانه فرمودید ولی استاد ناظری تصنیف خوانده اند و نه آواز فرق است بین این دو نوع موسیقی ولی استاد فقید شجریان آواز با تبحر خاص خودشان خواننده اند

 

نوید احمدپور در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۹ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۳۱ در پاسخ به فرهاد پیرمرد دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:

«تخته بند تن » یعنی زندانی این جسم خاکی 

در جای دیگر می فرماید: چگونه طوف کنم در فضایِ عالمِ قدس؟...که در سراچه ترکیب تخته بند تنم...

 

نوید احمدپور در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۹ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۲۸ در پاسخ به عليرضا دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:

دوست عزیز می دانیم که حضرت حافظ از فن موسیقی بهره ی بسیار داشته اند و در این جا «دوتایی» و «تایی» اشاره به ضرب قطعات موسیقی هست و نه سازی خاص، به لحاظ مراعات نظیر از یکتا و« تا» همزمان نام بردن از رندی های مخصوص حافظ است ...

 

نوید احمدپور در ‫۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۵۷ در پاسخ به مسلم هاشمی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

۱_هزار گونه تلاش کردم تا سر عشقم را بپوشانم ( ولی چگونه می شود چون آب بر سر آتش بود و نجوشید )برایم مقدور نبود که بر سر آتش (عشق) باشم و نجوشم(و این راز عشق به دلیل جوشش من بر ملا شد)

۲_من دل از دست داده همان بهتر که در سماع (وجد ناشی از دیدن یار) حضور پیدا نکنم چرا که اگر با پای خودم وارد شوم (به دلیل بیهوش شدن از وجد دیدار یار و سماع ناشی از آن) مرا باید روی دوش بیرون ببرند -چقدر زیبا این مفاهیم را در یک بیت آورده از عجایب سخن استاد سخن همین هست که دلبری می‌کنند..و چقدر زیبا استاد شجریان در آواز ماهور گوشه دلکش این بیت رو اجرا می‌کنند روحشان شاد بادا..

 

 

 

نوید احمدپور در ‫۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۰۸ در پاسخ به هادی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹:

این دو بیت بیانگر فرق عاقل و عاشق است : به خداوندان عقل و دانش (دانا نمایان از عشق بی خبر) بگو  عیب ما  مگیر که( از این دست سخنان )هیچ نمی دانیم (گوش شنوایی نداریم چون عاشق هستیم و از عقل بی خبر)

 

sunny dark_mode