گنجور

حاشیه‌ها

محمد علی آدم پیرا در ‫۴ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۰۲ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت چهل و چهارم: تمنّی=آرزو

در مصراع اول و دوم تقابل وجود دارد. 

"گبر <زرتشتیان= آتش پرست.  ترسا <ترسننده =مسیحیان" {به معنای مطلق کافران}

نه تنها مؤمنان آرزو نمی کنند که به جنگ با اهل بیت بروند بلکه هیچ یک از کافران هم چنین کاری انجام نمی دهند[مراد از کافران پیروان مانی و زرتشت و مسیحیان است] و همچنین آرزویی ندارند و لشگریان دشمن نیز بدتر از کافران بودند که به جنگ با اهل بیت (ع) رفتند. 

محمد علی آدم پیرا در ‫۴ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۵۷ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت چهل و سوم: دیوان <استعاره از لشگریان دشمن

حضرت زینب(س) در میان لشگریان دیوسیرت دشمن، ناله و فریاد سر می داد و آن هایی که مدعی دینداری بودند‌‌؛ همچون آل زیاد و مروان هیچ کاری انجام نمی دادند و به عمد فقط نگاه می کردند. 

محمد علی آدم پیرا در ‫۴ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت چهل و دوم: مصقول=سرخ شده

مصراع دوم<بیجاده= یاقوت سرخ

لؤلؤ =مروارید <استعاره از اشک

به واسطهٔ مصیبتی که امام و خاندان اهل بیت (ع) گرفتار شدند، شهربانو شروع به گریه و زاری کرده است به گونه ای که به واسطهٔ زدن بر روی زانو های خود، زانوی او سرخ شده و اشک های سفید و مروارید گون او همانند بیجاده، سرخ و خونین شده است{مصیبت فراوان و اشک های زیاد}. 

محمد علی آدم پیرا در ‫۴ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۹ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت چهل و یکم : ویحک=وای بر شما <خطاب به لشگریان دشمن

پای تا به" تارَک"[فرق سر] <کنایه از تمام وجود

مفاجا=ناگهانی

ای لشگریان دشمن!!! وای برشما باد!! آن کودک خردسال چه گناهی انجام داده بود که ناگهان تمام وجودش غرق خون شد و زخمی شد. 

برگ بی برگی در ‫۴ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۷ در پاسخ به باب 🪰 دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱:

درود بر شما و بسیار عالی بود، بویژه مِصداق هایی که آوردید، موفق و کامیاب باشید.

محمد علی آدم پیرا در ‫۴ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۶ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت چهلم: در میدان جنگ امام (ع) با یزیدیان، خاندان پاک اهل بیت درمانده و آواره شدند و کینه های لشگریان دشمن در این روز آشکار شده است. 

محمد علی آدم پیرا در ‫۴ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت سی و نهم: مصراع اول <نام سه تا از جنگ ها آمده

خیل =گروه

خونْش=خون امام (ع) <ضرورت وزنی و کاربرد کهن

لشگریان دشمن، جنگ های بدر و صفین و خندق را بهانه کرده و با حماقت تمام و تنفری که دارند، تلاش می کنند تا خون امام (ع) را بریزند و او را شهید کنند. 

محمد علی آدم پیرا در ‫۴ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۱ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت سی و ششم: برو بر <کاربرد دو حرف اضافه برای یک متمم

شرم و شمر <قلب ناقص

تلمیح به شمر بن ذی الجوشن و سنان بن انس نخعی

ابتر= دُم بریده  <منظور سنان بن انس نخعی <مقطوع النسل<فرزند ذکور نداشته

بطحا=مکّه

این که ‌شاعر، امام حسین (ع) را به کعبه تشبیه کرده <وجه شبه <ارزشمند و بزرگوار. را قبول می کنیم.

لشگریان دشمن <حاجیان که گرد یا اطراف کعبه هستند و می چرخند را قبول نمی کنیم؛ شاعر اشتباه کرده و تشبیه خوبی نیاورده.

شمر بن ذی الجوشن بی حیا و کافر و سنان بن انس مقطوع النسل و ملعون به همراه دیگر لشگریان اطراف امام (ع) را گرفته بودند، همانگونه که حاجیان اطراف کعبه جمع می شوند. 

محمد علی آدم پیرا در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت سی و پنجم: خیره =بیهوده

امام حسین (ع) بدون هیچ گونه سببی مجروح گشته و روزگارش تیره و تار شده است و دشمنان بر او چیره شدند بدون آنکه رحم و مروت و توجهی به نسب آقا امام حسین (ع) داشته باشند. 

محمد علی آدم پیرا در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت سی و دوم: میر سر بریده<امام حسین (ع)

خوابَنیده<کاربرد کهن <خوابانیده

غوغا=اراذل و اوباش <اشاره به لشگریان دشمن

من شاعر قصد دارم در باب پادشاه سر بریده که بر روی خاک خوابانده شده بود و در باب کسی که آبی نکشید اما گرفتار اسیر مشتی اراذل و اوباش شد، سخنی ( شعری یا ابیاتی) بگویم. 

بهرام چگینی در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸:

عالی بود، مثل همیشه

محمد علی آدم پیرا در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت سی و یکم : مؤبّد= ابدی، جاویدان

سیّد=بزرگوار

مُمجَّد=ستوده شده

من شاعر نیت دارم در باب نوهٔ پیامبر حضرت محمد (ص) همان پیامبر جاویدان و پیشوا و رئیس یا بزرگ ستوده شده که مایهٔ روشنی جهان است، شعر بگویم. 

محمد علی آدم پیرا در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۴ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت سی ام: تولّا≠تبرّا <محبت و دوست داشتن

با گفتن اشعار آیینی من نیت دارم که در باب نوهٔ پیامبر برگزیده و فرزند آقا امیر المؤمنین شعر بگویم و بدین طریق محبت خودم را به این خاندان نشان دهم. 

تخلص تمام شد< به تنه 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:

طور با موسی ،  ز هم مهجور شد

محمد علی آدم پیرا در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت بیست و نهم: هنجار شکنی در مصراع دوم

غزل=شعر عاشقانه

مقتل = به شعر یا نثری گفته می شود که در مدح شهیدان کربلا و مصیبت های کربلا ذکر شده باشد.

دست شستن<کنایه از کنار گذاشتن

از جهان روی برمی گردانم یا جهان را کنار می گذارم که دیگر به دنبال عزت و شرف نمی روم و دیگر اشعار مدحی و عاشقانه نمی گویم و فقط روی می آورم به سرودن مقتل و گفتن اشعار آیینی. 

محمد علی آدم پیرا در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت بیست و هشتم: پیاله <مجاز < مظروف مراد شاعر است{ظرف و مظروف} <شراب

مأوا شدن =جای گیر شدن

به واسطهٔ غمی که در دل من وجود دارد، من از تمام خوشی و لذت های دنیوی [همانند خوردن شراب در فصل زیبا و خرم بهار] بیزارم؛ و من با غم و اندوه و ناله در گوشه ای ساکن شدم و به این زیبایی ها نمی پردازم. 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۴ در پاسخ به نوشین دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:

چون تجلی‌اش به فرق که فتاد ...

مراد آن است که وقتی که وقتی موسی به آتش در کوه طور نزدیک شد خداوند با وی مربوط و همکلام گردید و ارتباط موسی و کوه طور از بین رفت

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۴ در پاسخ به نوشین دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:

چون تجلی‌اش به فرق که فتاد ...

متن صحیح است

بعد از سلام و عرض ادب

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۳ در پاسخ به نوشین دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:

چون تجلی‌اش به فرق که فتاد ...

هنگامی که موسی مدت خود را به پایان رسانید و همراه خانواده‌ اش (از مدین به سوی مصر) حرکت کرد از جانب طور آتشی دید! به خانواده‌ اش گفت: درنگ کنید من آتشی دیدم، می‌روم شاید خبری برای شما بیاورم.... هنگامی که به سراغ آتش آمد ناگهان از ساحل راست وادی در آن سرزمین بلند و پر برکت از میان یک درخت ندا داده شد که ای موسی! منم خداوند، پروردگار جهانیان! »

محمد علی آدم پیرا در ‫۵ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:

بیت بیست و هفتم : مشکبوی عالم<عالم مشکبوی <اضافی مقلوب

به واسطهٔ غم درونی که منِ شاعر دارم، این عالم خوشبو و معطر و این فصل بهار خرم و زیبا در چشم من همچون گور تنگ و تاریکی جلوه می کند. 

۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
۵۶۴۱