امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۰۳ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز:
روارو یعنی امد و شد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۵۹ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز:
روانگیر یعنی جانستان و کشنده
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۵۲ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را:
سیه سر یعنی بد بخت
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۳۹ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۷ - آگاه شدن ویس از آمدن رامین:
چکره یعنی چکه .
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۳۲ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین:
انجامیده یعنی إتمام رسیده خلاص یافته
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۰ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس:
مهر خواره یعنی کسی که در مهر ورزیش به متحمل بی احترامی و تحقیر گردد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۱۰ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس:
ازش بمیرد یعنی حرصش کنترل شود پس ازمرده یعنی انسان بی حرص و ورن .
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس:
مست شدن اینجا با معنی لری ان است یعنی همان سیر مثلا به لری می گویند بومس boumas یعنی ان کس که به بویی عادت کند و سیر از بویی بشود ( بوی مست)
مس به لری معنی چاق می دهد در ألمانی نیز لغتی مشابه هست در mast cell انگلیسی هم مست یعنی چاق.
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۰۳ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۱ - تمام شدن ده نامه و فرستادن ویس آذین را به رامین:
صرصر بادیست سرد و سخت
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:
با سپاس از برادر هممیهنم قشقایی بزرگوار
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۴۲ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى:
تنازی درست است
ناشناس در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى:
طناصی احتمالا طنازی است که غلت نوشته شده و به معنی شوخی و اینجا مسخره کردن است
امیر حسین در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۳۳ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن:
دلم ناید به یزدانت سپارم فقط همین اشک امانم را برید
ساقی در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۳۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰ - بر سر خاک ایرج:
شهریار هرچی که گفته یکی ازیکی شیرین تر خدا هم او وهم ایرج میرزای نازنین را رحمت کند
مهری در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۱۲ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن:
محاق سه شب آخر ماه قمریست که ماه از زمین دیده نمیشود
بگونیا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۰۶ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن:
بیت 4 دوات صحیح است به معنی مرکب نه دویت کاش شعرها با فونت نستعلیق بود در آن صورت هم شعر میخواندیم هم مشق نظری میکردیم
ادریسی در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین:
زن کرد یعنی زن اختیار کرد یا زن گرفت با اصطلاح امروز
رازقی در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۵۷ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین:
خستن یعنی آزردن مجروح کردن هم میشود
شیوا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۴۹ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین:
مو از ناخن رستن یا مو از کف روییدن کنایه از امر محال است
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۰۷ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۱ - وفات کردن ویس: