صبا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:
سلام
وزن این شعر را درست نوشته اید؟
اکثر بیت ها با هجای کشیده شروع می شود چه طور وزنش را با هجای کوتاه شروع کردین؟
علی قیدی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۹:
از بیت پنجم ترتیب مصراع ها آشفته شده.
رضا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۴۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱:
سلام
شعر نوشته شده در پایان نثر در واقع دو شعر مجزای دوبیتی است که در حاشیه نوشت آقای سعید ابراهیم آمده است متاسفانه شما دو شعر رو رو یکی کردید
شعبانی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۹ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۸:
لطفاً در نوشتن مصاریع دقت کنید که بیت اول از نظر وزن درست نیست ، شاید چنین باشد " در مرو پرپر لاله ای را انگیخت/دی نیلوفری به بلخ در آب گریخت"
شعبانی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۰ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۷:
در مصراع اول با توجه به وزن شعر چون درست است .و شعر اشاره به خون گرفتن و حجامت دارد و کان بلور استعاره تنی سفید و شاخ مرجان استعاره از خون می باشد .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵:
اگر بخواهیم کثیف را به کار ببریم باید بنویسیم کسیف
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵:
Sepsis انگلیسی همریشه سپست است و پلشت و فرخچ هم همین معنی را میدهند اما از میان این همه لغت امروز کثیف را به کار می بریم که نه فارسی است نه عربی ، به عربی کثیف یعنی غلیظ و ضد لطیف است ، بجای مدفوع به راحتی می شود گفت پلیدی ، چنانچه در مقالات شمس این طور به کار رفته است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵:
با پوزش فژگند پلید و چرکین است ولی برای بوی دهان هم به کار می رود ، دیگر لغات پلخش ، پلید و سپست هستند همه معنی فژ گند .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵:
نکهت بوی خوش می شود ولی فردوسی هم انرا به کار برده است و بجای بوی دهان که بوی بدی است بوی بد به فارسی فژ گند می شود خود فژ هم معنی بد می دهد
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۱ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل:
نه مخالفم زار همان معنی بیچاره را میدهد
معنی های دیگری هم دارد یکی همراه نزار میاید و دیگری در شعر مولانا با زیر امده گفته که زیر و زارم که شفیع کدکنی در تفسیر ان داستانی دارد
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:
اگر این شعر هم در مقام حضرت ختمی مرتبت نباشد جانم به قربانش اما درود به کسی که تعصب و توزش پیش نگیرد و با انانکه مثل ما فکر نمی کنند سخت گیری نکند که مهربانی و بزرگواری و برتابیدن دیگران بنیادی است که نمی شود انرا نادیده گرفت و تند روی چهره پاک ختمی مرتبت جانم و جان فرزندانم به قربانش را تیره می نماید درود به مومن بزرگوار به درستکار درون بین و مدارای با مردم و کمتر ازاری و بیش بخشی
مریم در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:
در شان ختمی مرتبت سروده شده
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:
ساده جانم من بیفزایم که قبا پهلویست و در اصل کباک بوده است ، درود به نازکی دیدگاهت
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸:
اگر همه نیکو سخنان پارسی گو اینجا کهتری خود باز گویند سزد پیش این شیرین سخن ، نو جوان که بودم به دبیرمان گفتم که بهترین سجع را شیخ جوینی نوشته و سعدی هم نیکو نوشته است ومن سال سوم دبیرستان بودم دبیرمان نگاهی کرد گفت هر چند تو در نو جوانی کتاب جوینی را خوانده ای اما باید کسی که أدب به سعدی گذاشتن را ندارند نمره نگیرد . ان روز گذشت و من بالیدم و حالا می دانم سعدی شیرین سخن دردانه دریست و شیخ جوینی نان به نرخ روز خور مغول ها بوده است و البته روان می نوشته است اما او اشکارا از تنها پسر خوارزمشاه یعنی سلطان جلال الدین که مردانه و دلیر با مغولان گجسته جنگید بد می گفته است و زبان روانی که بد مردم و کشور خود را بگوید خفه به .
ساده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:
دربیت ششم، یاغی درستتر مینماید تا باغی
ساده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:
بله درسته، از مولاناست
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲ - عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او:
فرحناز جان سرکه را به چیز های گوناگون می فزودند و در نتیجه امیغ گوناگونی از مواد درست کرده بودند مثلا سرکنگبین که سرکه و انگبین است و درست شده است که صفرا را کم کند اینجا پزشکان با دادن سرکنگبین نتیجه وارون گرفته اند و صفرا زیاد شده است
برای یاداوری ترکیبات و امیغ های دیگر سرکاهن است که سرکه و أهن بوده است و سکبا که أش سرکه است ، پزشکی کهن بر اساس پیمان بودن ( متعادل بودن ) چهار خلط بوده است که یکی صفر است یکی سودا و بلغم و خون ولی امروزه نگاه انها به بیماری کودکانه به نظر ما می اید
محمد احمدی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:
رشک برم کاش قبا بودمی…..چون که در آغوش قبا بودهای
از مولاناست نه حافظ
ساده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:
توانایی دو شاعر رو باهم مقایسه کنید:
سعدی(در یک مصرع) : رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خسبد...
حافظ (دریک بیت):
رشک برم کاش قبا بودمی.....چون که در آغوش قبا بودهای
(قبا را روی پیرهن میپوشیدند، و این پیرهن بود که بی واسطه با بدن در ارتباط بود، ضمن این که تفاوت ظریفی بین دو بیت وجود داره، سعدی دوست داره در آغوش یار باشه اما حافظ آرزو میکنه یار در آغوش اون باشه و تفاوت میان این دو بسیاره...)
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۵۱ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۸: