مصطفی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۲:
سلام
تا جایی که من خبر دارم مصرع دوم این جوریه:
خبرت هست که دی طی شد و تابستان شد
بهروز در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۷ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۶ - در منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع):
در بیت دوم آستانروبت (جاروکش آستان تو)، آستان رویت آمده است. حرف ب درست است نه ی
omid در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۲۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸ - جرس کاروان:
این شعر رو باید با صدای سوخته بی همتا استاد محمودی خوانساری شنید تا به روح شعر پی برد.
merce در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴:
روفیا بانوی عزیز
درود بر شما که بااحترام از خیام نام برده اید و او را به حق نابغه دانسته اید
خیام یکی از بزرگانی ست که بسیار مورد علاقه ی من است . همیشه به آزادگی این مرد بزرگ آفرین گفته ام.
در مورد رباعی خیام نیز با جناب فرهاد بیشتر موافقم
که فاعل در مصرع ”کاسوده به کام دل رسیدی آسان “
مستتر است
با احترام
مرسده
ابوطالب رحیمی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
بیت:
آن سنگ دل که دیده بدوزد ز روی خوب
پندش مده که جهل در او نیک محکم است
یاد آور چنین ابیات زیبایی هست:
سعدیا پیکر مطبوع برای نظر است
ور نبیند چه بود فایده چشم بصیر
من اگر نظر حرام است بسی گناه دارم
چه کنم نمی توانم که نظر نگاه دارم
مرا شکیب نمی باشد ای مسلمانان
ز روی خوب، لکم دینکم ولی دینی
سر و چشمی بدین خوبی تو گویی چشم از او برگیر
برو کین وعظ بی معنی مرا در سر نمی گیرد
(البته بیت آخر از حافظ هست)
merce در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶:
ناشناس گرامی
هیچ عیبی نیست که سحّار به معنی سحر کننده را قبول کنیم که بسیار به طبع و ذهن ما آشناتر است
با احترام
مرسده
ابراهیم در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸۳:
گاه شه بودم و گاهت بنده
این زمان هر دو نیم مات توام
روفیا در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴:
دولت ان است که بی خون دل اید به کنار
میگویند خواجه نصیر هلاکو خان را با خود به حمام سنتی برد . مشت و مال و اب گرم و نوشیدنی های گوارا ...
هلاکو خان بسیار شاداب شد و پرسید این حمام در اسلام حرام نیست ؟
خواجه پاسخ داد نه ...
خان مغول گفت خیلی عجیب است . این اولین بار است که میبینم یک اب خوش از گلویم پایین میرود که حرام نیست !!!
یا به قول امروزی ها :
وصیتنامه لری چیست ؟
هر چیز که خوشتان بیاید حرام است !!!
البته بنده میخواهم بگویم این ظاهر داستان است و دین حقیقی برای زدودن اندوه و خون دل امده و اگر دینداری ما از این کارکرد بی بهره است باید در حقانیت ان شک کنیم .
به نظر من حافظ و خیام با این همه نبوغ نمیتوانسته اند مردانی راحت طلب و لاابالی باشند . شما یک انسان لا ابالی می شناسید که از دهانش در و گوهر ببارد ؟؟
حافظ میگوید اگر بهشت را میخواهی با دین پر از مرارت و خون دل بدست اوری نمی ارزد بلکه این دین اصلا دین نیست . بلکه هرگاه سراپا خوشی و خرمی و رضایت و صلح بودی انگاه بدانکه دیندار شده ای و در سایه امن درخت طوبی به سر میبری !
روفیا در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۵۴ - اشارت به خال:
در سه بیت اول :
خال در ادبیات عرفانی رمز بساطت است . اگر چه خال هم حجم دارد و مرکب است ولی به نقطه تشبیهش می کنند و نقطه هم رمز وحدت است و هم بسیط و ساده است . مرکب نیست مثل ادراک انسان از وجود خودش که بساطت و وحدت محض است و قابل تقسیم نیست .
ازو شد خط دور ...
شیخ گرانقدر از هنر های تجسمی اگاه بوده تجسم میکند که همان یک نقطه بسیط که همانا وجود محض است امتداد پیدا کرده از خود خط و سطح و حجم به جا می گذارد .
قابل تقسیم نیست ولی هزاران جلوه گوناگون در عالم دارد .
در این ابیات شیخ از وجوه تشابه دل یا ادراک انسان از خود با وجود یگانه حضرت حق می گوید در ابیات بعدی از وجوه تمایز و شگفتی خود از پریشانی دل را ابراز میدارد .
امین تهرانی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶:
درود بر بزرگواران و اساتید،
به نظر حقیر مصرع دوم بیت آخر، واژه "درشکست" درستتر باشد.
ناشناس در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶:
سلام دوباره
در بیت یکی مانده به آخر لطفاً اصلاح شود که «چشم سهارت».
سهر به معنای شب به بیداری کشاندن و از خیال کسی نخوابیدن است و در شعر عربی هم بسیار استفاده میشود که «یا مسهرنی اللیالی» و «سهرونی اللیلی عیونک« و ...
اینج سعدی به محبوب میگوید که راه خوابم را با چشمان «سهار» ات که متخصص از خیال به بیخوابی کشاندن عشاق است، ببستی و چشم من دیگر خواب را به خواب باید ببیند!
جداً که چه میکند این سعدی ...
مهزیک در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷۵:
سلام .
اینکه نوشتید ایراد قافیه ای داره یعنی سایت اشتباه کرده یا ؟؟؟
اگر کسی میتونه به زبان عامیانه مفهوم این شعر رو برسونه بهم، ممنون میشم.
لیلی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲۹:
با سلام لطفا درخصوص کامنت آقای محمد رضا " من دیوان شمسی دارم که این اشعار توش هستش و از شماره 3212 تا 3214 گنجونده شدن( این کتاب بر اساس تصحیح بدیع الدین فروزانفر که چاپ سومش تو سال 1389 و به وسیله شرکت مطالعات نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده)
ضمناً غزل های دیگه ایم هست که توی گنجور نیست!!!! " تحقیقی صورت بگیرد و در صورت صحیح بودن ضمن درج اشعار فوق در این مجموعه زیبا ، دلیل عدم درجشان را بمخاطبین اطلاع دهید و در صورت امکان عذرخواهی نمائید / با تشکر
شاندن در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
انجمن هنری شاندن نقدی آزاد بر این غزل نوشه که مینوانید در لینک سایت آنرا ببینید و یا از آدرس زیر دانلود فرمایید.
پیوند به وبگاه بیرونی
لطفا ایرادات ما را شما اساتید گوشزد فرمایید.
متشکرم
نیما در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۳ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » آتش خاموش:
سلام
یک بیت زیبای این غزل همیشه از قلم می افته
نمی دونم چرا
من این بیت رو اولین بار در یکی از کتاب های دکتر باستانی پاریزی دیدم
متأسفانه اسم کتابش یادم نیست ولی بیت رهی رو کاملا به خاطر دارم
اون بیت اینه
ز نیک و بد گریزم چون شهاب آسمان گردی
به کوی و در شتابم چون سرشک آرزو خواهی
با سپاس
نیما
امین در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۸ - تمثیل گریختن مؤمن و بیصبری او در بلا به اضطراب و بیقراری نخود و دیگر حوایج در جوش دیگ و بر دویدن تا بیرون جهند:
ز آب سرد انگور افسرده رهد
در بیت یکی مانده به آخر یعنی چه؟
عرفانی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸:
واقعا ما باید به ادبیات و گذشتگان ادبی کشورمون افتخار کنیم
سیاوش بابکان در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:
ایران گرامی،
جابجا کردن آیا با که گذشته از اشکال دستوری
مشکل وزنی نیز می آفریند<
امتحان کنید!
ایران در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:
گفتم آیا که در این درد بخواهم مردن
شاید بهتره بگوید
گفتم که ایا در این درد بخواهم مردن.
استادان برسی کنند
مهدی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۹: