محمود در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۲ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم:
چنین گفتاری از سالمترین روح و روان و برترین افکار میباشد . که به بهترین شکل ممکن بیان شده .که در عصر حاضر نیز مقامی بالاتر از آن وجود ندارد . روحش شاد
shakiba در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:
ﺳﻼﻡ. ﺷﻜﻴﺒﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﺳﺎﻛﻦ اﻣﺮﻳﻜﺎ. ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﻪ ﺷﻌﺮ ﻋﻼﻗﻪ ﺩاﺭﻡ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﺭﺷﺘﻪ اﻡ ﺗﺠﺮﺑﻲ ﺑﻮﺩﻩ و ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺗﺠﺮﺑﻲ ﻳﺎ ﺭﻳﺎﺿﻲ ﺑﻮﺩه اﻧﺪ , ﻫﻴﭻ اﺯ ﺷﻌﺮﻭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻧﻤﻴﺪاﺩﻧﺪ. و ﻣﻦ ﺑﺮاﻱ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻫﺮﺷﻌﺮ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭﺳﺎﻳﺘﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎﺷﻢ. ﻟﻂﻔﺎ ﺭاﻫﻨﻤﺎﻳﻲ اﻡ ﻛﻨﻴﺪ. ﺳﭙﺎﺳﮕﺰاﺭﻡ.
امید در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۳ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۲ - این قصیدهٔ به نام کنز الرکاز است و خاقانی آن را در ستایش پیغمبر اکرم و در جوار تربت مقدس آن حضرت سروده است:
در وصف یک موجود دیگر که «هیچ فرقی» با خودش ندارد نمیشه به به و چه چه کرد . ولی وقتی به به و چه چه میکنه پس یعنی یه فرقی میکنه با طرف .
یک خواننده در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۲ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱ - موعظه در اجتناب از غرور و کبر و حرص:
1. الاعتبارالاعتبار بر اساس الاعتذار الاعتذار باید به صورت تکرار خوانده شود و می خواهد بگوید ای صاحبان مکنت اکنون که تجربه تان در گردش ایام کفایت یافته باید دانسته باشید که مال هم حقیقتی ندارد چون در آستانه جدایی از آن قرار گرفته اید و باید به خدمت دولت عشق درآیید نه دولت مشتی انسانهای نادان و متوجه وظیفه انسانیتان باشید
2. خاک پاشی یعنی آدم و نازنین سنگسارشده شیطان است که لقب رجیم یافت یعنی دولت عشق ارزش را بر مدار مال و عبادت و ... نمی گذارد و هر چه هم فرد از این بابتها افزون باشد در حضرت عشق صدق و حیا و حلم و ... باید. در این مقام ارزش به این است که بار غمی از دوش کسی برداری و تیماردار بی کسان باشی در مقابل اجحاف زمانه و حکام ظالم _ ولو در دربار باشی. فرد شاید به زبان اهل دین باشد و خداخدا بگوید و ... ولی ارزش او به خدمت خلق است و صدق دل و نه ظواهر، چون این چیزها در سنجش غایی ارزشی ندارد.
3. در یک نگاه کلی درواقع سنایی به کسانی که دستشان می رسد یعنی به صاحبان مال و جاه که از سنخ مردمند و نه حاکمان بیگانه، توصیه می کند اینقدر به برادران و هموطنان خود بی اعتنا نباشند و همش به رفاه خودشان نپردازند چراکه این مشی خلاف سنت بزرگمنشانه آیین دیرینشان است و لازم است انسان واجد خصال جوانمردی نیز باشد تا به جان ارزنده باشد نه به مال و تن و خدم و حشم وگرنه بارها تجربه تاریخی نشان داده غیرت عشق اوضاع را زیرورو کرده و عالی دانی شده. در ضمن به دینداران قشری که فکر می کنند نماز و روزه و حج و... مکفی نجات است نیز تذکر می دهد حقیقت دین توجهات درونی است که از رهگذر خودشناسی به دست می آید و چنانچه به جان ارزنده نشوند بدانند که بسان هیزم دوزخ به آتش غیرت خواهند سوخت. درواقع براساس اعتقاد خود این افراد که به جبربل و شیطان و گناه آدم و ... استناد می کنند می گوید در همان چارچوب هم به هر حال از جبریل که بالاتر نیستید که نتوانست بار یابد و شیطان که عزیز بود و از بس عبادت کرده بود نازنین بارگاه بود در مقابل خاکی ناچیز پست شد ، پس تو هم به عبادتت نناز و فهمیده کار کن.
امین در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایتِ شمارهٔ ۱۲:
گر فریدون شود به نعمت و ملک
بی هنر را به هیچ کس مشمار
پرنیان و نسیج بر نااهل
لاجورد و طلاست بر دیوار
امین در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایتِ شمارهٔ ۱۲:
گر تَتَر بکشد این مخنّث را
تَتَری را دگر نباید کشت
چند باشد چو جِسر بغدادش
آب در زیر و آدمی در پشت
ناشناس در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:
طبیعتا هرکجا ویرانه بود،نشان از این دارد که در گذشته این مکان خانه ای،آبادی،شهری بوده...وگنجینه های دفن شده از گذشته طبیعتا در همین ویرانه هاست!
محمّد در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۴:
مدحی بالاتر در وصف حضرت امیر (ع) بهتر از بیت سوم سراغ ندارم:
قاب قوسین از علی تیری فکند
تا سپرهای فلکها را درید
سعید سلطانی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۲۲ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:
فکر می کنم در مصرع آخر واژه ی کلیسا باید با کلیسیا جایگزین بشه ...
هلیا در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹:
با تشکر از شما این شعر را در کلاس خواندم و همه لذت بردند
سید احمد مجاب در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸:
آنکه (ده) من شیشه دارد بار، سود آنگه کند . . .
سعید در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۳۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۸:
خوش بختانه این بیت درباره ی کشور ما اصلا صادق نیست!!!
عبدالزهرا در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳ - فی منقبة امیرالمؤمنین علیبنابیطالب کرم الله وجهه:
قصیده ای زیبا و دلنشین و نغز از شاعری که در اعتقاد به ولایت امیرالمومنین با شیعیان نیست و از اهل سنت است اما به برتربودن امیرالمومنین علی (علیه السلام) از دیگران اذعان می کند:
«پیشی تو هر چند از پسی» «هستی خلافت را خلف، از مایهٔ نیک اختری»
و نیز
«روزی که یاران دگر از دور کردندی نظر از خیبر و باروش در کندی زهی زورآوری»
و در اثبات دوستی خود به امیرالمومنین، خود را خاک پای ایشان می خواند:
من بستهٔ بند توام، خاک دو فرزند توام
در عهد و پیوند توام، با داغ و طوق قنبری
*استفاده از قافیه درونی در قصیده، زیبایی و قوت آن را دو چندان کرده است.
*تلمیحات گوناگون به احادیث شریف نبوی:
هستی نبی را ابنعم، از روی معنی لحم و دم
«لحمک من لحمی و دمک من دمی»
گفته نبی هارون تو را
«انت منی بمنزلت هارون من موسی»
حمیده در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۴ - خدو انداختن خصم در روی امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه و انداختن امیرالمؤمنین علی شمشیر از دست:
سلام
بیت چهارم به نظر اینطوری درستتره
او خدو انداخت بر رویی که ماه
سجده آرد پیش او در سجده گاه
تاکید هم میکنم خدو انداخت بر ... نه خدو انداخت در ...
کاظم ایاصوفی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۰۶ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۶:
مصراع اول بیت دوم بجای که باید ای نوشته شود
مهدی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۹:
اساتید محترم راهنمایی کنن...
معنی این مصرع و متوجه نمیشم:
نکنم خاصه در ایام اتابک دو هوایی
مصطفی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۲:
سلام
تا جایی که من خبر دارم مصرع دوم این جوریه:
خبرت هست که دی طی شد و تابستان شد
بهروز در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۷ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۶ - در منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع):
در بیت دوم آستانروبت (جاروکش آستان تو)، آستان رویت آمده است. حرف ب درست است نه ی
omid در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۲۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸ - جرس کاروان:
این شعر رو باید با صدای سوخته بی همتا استاد محمودی خوانساری شنید تا به روح شعر پی برد.
روفیا در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶: