سیدمسعود در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
به بی دین می گویم
شما که اصرار داری حافظ عارف نبوده و از مدعیان عارف و الهی بودن حافظ دلیل می خواهی
کدام دلیل محکم تر از دلیلی که در تمام غزلهای حافظ بدون استثنا موجود است و آن تخلص " حافظ " است
این تخلص به چه معنی است جز اینکه او حافظِ قرآن بوده و به این موضوع در چند مورد اشاره و به آن افتخار کرده است
عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چهارده روایت
یا
هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم
به هر حال ایشان به تعداد غزلهایش از تخلص حافظ استفاده نموده پس چگونه می توان ایشان را غیر عارف و غیر الهی دانست
این به آن می ماند که ما مجنون را که همیشه نام لیلی ورد زبان اوست بخواهیم عاشق عذرا بدانیم
شما خود را بی دین می دانید ایرادی نیست ولی حافظ قرآن را نمی توانید بی دین قلمداد نمائید
سیدمسعود در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱:
جناب تبکم
با سلام
شکل صحیح شعر همین است که گنجور نوشته
البته حافظ بنا به ضرورت رعایت وزن شعر کلمه " مَخرَجاً " را بالاجبار از آیه حذف کرده
و این شعر را حافظ از آیات 2 و 3 سوره طلاق درقرآن کریم اقتباس کرده
وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا» (قرآن کریم سوره طلاق آیات 2و3)؛
صالح در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵۵:
سلام دوستان عزیز. چند بیت ابتدایی رو یک نفر لطف میکنه توضیحی ارائه کنه استفاده کنیم؟ ممنون
شاهین در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
درده،در زبان بختیاری معنیِ بچرخان رو میده،
ای ساقی بلند شو و بچرخان جام را...
شاهین در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
درده،در زبان بختیاری معنی بچرخان رو میده، ای ساقی بلند شو و بچرخان جام را
sajjad sajjad.mmm.۱۵۰۰@gmail.com در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۰۱ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۸۶:
باعرض سلام
تمام حواشی که دوستان نوشته بودند راخواندم که خیلی در معناومفهوم وپیام اخلاقی این رباعی تغییری را بازگونمیکند بلکه بنظر بنده که این رباعی باساختار دیگررباعیات خیام بسیارمتفاوت است
لازم است عرض کنم بنده نه فیلسوفم ونه ادیب وبیسوادم اما به ادبیات سخت دلبستگی وعلاقه دارم وبدلیل تفاوت ها وصراحت نقادی خیام اورابیشترپیگیری میکنم
ساختار این رباعی بادیگر رباعیات خیام که بنوعی مباحث فلسفی رابه نقد میکشندویابزبان ساده تر هدف ازخلقت بشر را به چالش میکشندکمی تفاوت دارد
دربین نظرات اولین نظر قابل تامل تر بود:
ناشناس نوشته:
می شود گفت اغلب ابیات حافظ که در نهی ریاکاری است از این رباعی الهام گرفته شده.
سیدمسعود در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲:
به قول معروف :
نه به آن شوری شور و نه به این بی نمکی
گروهی سعی بر این دارند که به هر تدبیری متوسل شوند تا اشعار حافظ را طبق علایق خود تفسیر کنند و به کمک حساب ابجد و تاویلهای بی اساس به سلیقه خود وجهی برای اشعار حافظ بتراشند
مثلا می دو ساله را به نزول قرآن در دو سال تفسیر می کنند در حالی که اگر کمترین مطالعه ای در تاریخ قرآن داشتند می دانستند که قرآن کریم در طول 23 سال نازل شده است نه 2 سال
و گروهی دیگر سعی دارند که روز روشن را شب تار جلوه داده و حافظ قرآن را قلندری جسور و بی دین و شراب خواره و اهل شهوت و عیاشی که به ارزش های دینی تاخته ، جلوه دهند
و البته در توجیه اشعاری از حافظ مانده اند
اصلا خواجه شمس الدین اسم حافظ را چرا به عنوان تخلص برگزیده است
ندیدم بهتر از شعر تو حافظ
به قرآنی که اندر سینه داری
یا
هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم
یا
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
یا
عشقت رسد به فریاد گر خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چهارده روایت
یا
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
یا
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی
میخواند دوش درس مقامات معنوی
یعنی بیا که آتش موسی نمود گل
تا از درخت نکته توحید بشنوی
و از این نمونه ها و تعابیردینی و قرآنی در اشعار حافظ فراوان است که نشان دهنده انس و علاقه بی حد و مر حافظ به قرآن و دین و معارف دینی است
محمودیان در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۱۵ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳۴:
مفهوم بیت ششم
هر کس از تە دل عاشق باشد می تواند بە حریم حسن معشوق راە یابد
حلقە بر در زدن کنایە از رسیدن و متوسل شدن
حریم حسن: اضافه تشبیهی
رضا ساقی در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳:
چو سرو اگر بخرامی دَمی به گلزاری
خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری
خرامیدن: باناز واِفاده راه رفتن
معنی بیت: اگرهمانند سرو باناز واِفاده به گلزاری قدم نهی وخرامان خرامان جلوه فروشی کنی هرگلی بادیدن رخسارتو نیش خار رشک وحسرت خواهد خورد.
بر رهگذرت بستهام از دیده دو صد جوی
تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی
ز کُفرزلف توهرحلقهایّ و آشوبی
ز سِحرچشم توهرگوشهایّ وبیماری
کفر: ناسپاسی وانکار کردن نعمت،
کفر زلف: زلف ازآن رو که نعمت رخسار معشوق راازدید عاشقان پوشانده به کفروَرزی تشبیه شده است.
هر حلقه ا یی و آشوبی : هر انجمنی وگروهی را نابسامانی وشور وغوغا فراگرفته است.
معنی بیت: ازاینکه زلف سیاه توازشدّت پریشانی وآشفتگی، روی ماه توراپوشانده وعاشقان راازلذّت دیداررویت محروم نموده، هرانجمن وگروهی رادر شوروغوغا ونابسامانی فروبرده است درهرگوشه ای ازنادیدن رویت بیماری به ناله وزاری مشغول است.
خم زلف تو دام کفر و دین است
ز کارستان او یک شمّه این است
مرو چو بخت من ای چشم مست یاربه خواب
که در پی است ز هر سویت آه بیداری
معنی بیت: ای چشم مست وشهلای یار همچون بخت خواب آلودمن به خواب مروکه ازهر طرف آهِ عاشقِ شب بیداری به دنبال تو روان است. (اندکی حال عاشقانت را دریاب وباآنها مداراکن)
خواب بیداران ببستی وانگه ازنقش خیال
تهمتی برشبروان خیل خواب انداختی
نثار خاک رهت نقد جان من هر چند
که نیست نقد روان را بر تو مقداری
نقد: 1- ارزش وبها،سکّه ی پول 2- خلاف نسیه،چیزی که حاضر وموجود باشد
نقدجان: 1-جانی که نقداست نه نسیه 2- سکّه ی جان(جان به سکّه تشبیه شده است)
نقد روان:1- سکّه ای که رایج ومعمول است، 2- روان به معنی روح وجان، سکّه ی جان
بر ِ تو: برای تو، درنزدتو
مقداری: ارزشی
معنی بیت: نقدجان نثارخاک راه توباد هرچند که نقدجان برای نثارکردن درراه توارزشی ندارد
جان نقد محقّراست حافظ
ازبهرنثار خوش نباشد
دلا همیشه مزن لافِ زلف ِدلبندان
چو تیره رای شوی کی گشایدت کاری
دلبندان ایهام دارد:1- دلبران کسانی که آنهاراازته دل دوست داشته باشند. 2- دلهای عاشقان را باکمندزلف خویش می بندند
تیره رای: اعتقادوباوری که تحت تاثیراحساسات شکل بگیرد، اندیشه وفکرتاریک
معنی بیت: ای دل درتوصیف وتعریف ازجاذبه های زلف دلبندان زیاده روی مکن اگرچنین کنی تحت تاثیراحسات وعواطف قرارمی گیری واعتقادی با اندیشه ی تاریک پیدامی کنی درآن صورت گرهی درکارت می افتد که به آسانی گشوده نمی شود وبافکرتاریکی که پیدامی کنی نمی توانی ازهیچ کاری گرهگشایی کنی.
حافظ درحال پند دادن به دلِ عاشق پیشه ی خودهست تا اورا ازنزدیک شدن ودلبسته شدن به زلف یاربرحذردارد. زلف سیاه دلبربرای دل بسیارجذّاب ودلکش است وحافظ نیک می داند که اگردلش جذب این سیاهی گردد سیاهی تمام اندیشه ووجودش رافرا خواهد گرفت وگره در کارش خواهدافتاد ودرهیچ کاری گشایش نخواهدداشت.
گفتم گره نگشوده ام زان طرّه تامن بوده ام
گفتامنش فرموده ام تاباتوطرّاری کند
سرم برفت و زمانی به سر نرفت این کار
دلم گرفت و نبودت غم گرفتاری
معنی بیت: سرم را برسر عشقبازی به باد دادم امّا هیچگاه به سرانجام نیک(وصال) نرسید دلم بارها دراین کار اندوهناک شد لیکن هرگز توغمخواری نکردی توازغم عاشقی فارغی چه می دانی که حال عاشقی چه مشکل حالیست.
به لب رسید مراجان وبرنیامدکام
به سررسید امید وطلب به سرنرسید
چو نقطه گفتمش اندر میان دایره آی
به خنده گفت که ای حافظ این چه پرگاری
پرگار: 1- وسیله ای برای کشیدن دایره واندازه گیری 2- مکر و حیله و نیرنگ
معنی بیت: به محبوب گفتم بیا داخل ومیانِ دایره، همچون نقطه مرکزیت این دایره ی عشق باش! (محبوب رندی مرافهمید...) گفت ای حافظ چه حیله ای درسرداری وچه نقشه ای کشیده ای!
گرمساعد شودم دایره ی چرخ کبود
هم بدست آوَرمَش بازبه پرگار دگر
ستاره نجفیان در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷:
با سلام با توجه به بیت چهارم این شعر در مدح حضرت محمد (ص) سروده شده چرا که عطر سای مجلس روحانیان گلاب است و اصل گلاب یعنی گل محمدی با عنایت حضرتش خوشبو گشته است ، و نیز در بیت آخر مصرع دوم منظور از تو و خسرو ، پیامبر و خدا میباشد، یعنی پیامبر تو شفاعتم کن تا خدا نظر کند
سعید عمارلو در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:
عرض سلام و ارادت
من نسخه ی قدیمی دیوان شمس رو دارم...خیلی از ابیات حذف شده و در ابیات موجود هم خیلی کلمه ها تغییر کرده
مریم در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۵۵ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » ساغر هستی:
معنی سایه مهتاب در بیت دوم چیست؟
ما را همه شب نمی برد خواب در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۰۲ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:
بده ساقی آن می که شاهی دهد
به پاکی او دل گواهی دهد
بیت اول لغت اول بیا بدون شک درسته ,
حافظ می رو از ساقی جدا نمی دونه این می پیوسته به ساقی هست و مشخصه که می به معنای مشروب مورد نظر نیست اینجا می مجازه ولی از چی الله اعلم
به بیت بالا که نوشتم توجه کنید , اگر موضوع فقط می بود به جای او لغت آن به کار می رفت , ولی اذعان کرده : به پاکی او دل گواهی دهد
کاوه کیانی حاجی در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۸:
این شعر در تاریخ 19 شهریور 1389 در کنسرت کامکارها در برج میلاد تهران با آهنگسازی هوشنگ کامکار اجرا شد.
Behzad Behzadi در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:
متن آهنگ آلبوم مامن وفا
شیخم به طنز گفت محمدرضا شجریان
من ترک عشق بازی و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم
باغ بهشت و سایه طوبی و قصر حور
با خاک کوی دوست برابر نمی کنم
تلقین درس اهل نظر یک اشارت است
کردم اشارتی و مکرر نمی کنم
هرگز نمی شود ز سر خود خبر مرا
تا در میان میکده سر بر نمی کنم
شیخم به طنز گفت حرام است می، مخور
گفتم به چشم، گوش به هر خر نمی کنم
پیر مغان حکایت معقول می کند
معذورم ار محال تو باور نمی کنم
این تقویَم بس است که چون زاهدان شهر
ناز و کرشمه بر سر منبر نمی کنم
ناصح به طعنه گفت برو ترک عشق کن
محتاج جنگ نیست برادر نمی کنم
حافظ جناب پیر مغان مأمن وفاست
من ترک خاک بوسی این در نمی کنم
درود
اینکه منبع شجریان چی و چگونه است اطلاعی ندارم
nabavar در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:
پوزش
بهزاد جان
درست است
nabavar در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۴۵ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:
نهزاد جان
مشکل را می توانی اینطور حل کنی
بیا ساقی ، به من ده آن می که حال آورد ، کرامت فزاید کمال آورد
که بس بی دل افتاده ام
وزین هر دو بی حاصل افتاده ام
جمله ی { به من ده } را در بیت بدی آورده .
nabavar در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:
بهزاد جان
بیا ساقی آن می که حال آورد
همانست که خوانده شده
مصرع پیشنهادی شما از لحاظ وزن مشکل ایجاد می کند
abbas raee در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۰۵ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم اندر دعاکردن و دیدار دوست خواستن:
با سلام به همه کسانی که زحمت سرپا و سر زنده بودن گنجور را می کشند.
متاسفانه در این ابیات فوق غلط املایی بسیار است و ظاهرا بعد از اولین تایپ هیچگونه غلط گیری نشده است!!
منوچهر فداکار در ۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۱۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » بلالی باش: