مرصاد در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
یارا بهشت صحبت یاران همدمست
دیدار یار نامتناسب جهنمست به قول حافظ باغ بهشت و سایه طوبی قصر نور باخاک کوی دوست برابر نمیکنم به به
سینا در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲:
بعد از قرنها هنوز حزن انگیز ترین بیت غزل پارسی...عاقبت از ما غبار ماند زنهار
تا زتو بر خاطری غبار نماند
زیبا روز در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۴:
تصحیح بفرمایید :
همه کبرها برون شد همه کبریا در آمد .
یعنی بنا بر حدیث قدسی
( قال الله عز وجل : الکبریاء ردائی ، والعظمة إزاری ، فمن نازعنی واحداً منهما قذفته فی النار ) ، وروی بألفاظ مختلفة منها
که خداوند می فرماید:"کبریا صفتی ست که پوشش من است و عظمت ازار من هرکه در این صفات با من منازعه ورزد در آتش اندازم ... "بنابراین عارف باید هودبینی را از سر به در کند تا خدا روکند
رضا ساقی در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴:
شهریست پرظریفان و از هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر میکنید کاری
گویند که حافظ این غزل زیبارا درزمان به میمنتِ به تخت نشستن شاه زین العابدین فرزند وجانشین شاه شجاع سروده است. باتوجّه به اینکه هیچ اسمی برده نشده وهیچ سند موثّقی دراین مورد وجود ندارد ازاظهارنظردراینباره خودداری می گردد.
ظریف:زیبا،خوشگل،لطیف،نکته سنج، خوش طبع
صَلا : آواز دادن و فراخواندن، با بانگ بلند دعوت به امری کردن.
صلا: نداوبانگ دعوت
معنی بیت: (شیراز) شهربا صفائیست پرازخوشگل وخوش اندام است که ازهرسوزیبارویی جلوه گری می کند ای دوستان وهمدمان اگرتمایل به عیش وعشقبازی دارید وقت وقت است بشتابید.
ازبس که چشم مست دراین شهردیده ام
حقّاکه مِی نمی خورم اکنون وسرخوشم
چشم فلک نبیند زین طُرفهتر جوانی
در دست کس نیفتد زین خوبتر نگاری
طُرف: چیز تازه و نو و خوشایند،شگفت آور،معشوق ،شعبده باز
معنی بیت: روزگار، جوانی خوش ونوخاسته ترازاین به چشم خود ندیده است تاکنون کسی نگاری بی نظیر به این زیبایی وخیال انگیز نداشته ونخواهد داشت.(اگرحدس وگمان شارحان درباره ی شان نزول غزل درست حقیقت داشته باشد این توصیفاتی که حافظ ازاین نگارجوان کرده مربوط به شاه زین العابدین است درغیراینصورت احتمالاً شخص خاصّی مدّ نظرحافظ بوده که برما روشن نیست)
دگرحور وپری را کس نگویدباچنین حُسنی
که این رااینچنین چشمست وآن راآنچنان ابرو
هرگز که دیده باشد جسمی ز جان مرکّب
بردامنش مبادا زین خاکیان غباری
جسم: تن، پیکر
مرکّب: ترکیب شده،تشکیل شده درآمیخته
خاکیان: مردمان جهان خاکی
معنی بیت: هرگز کسی ندیده که جسمی، به این لطافت باجان درآمیخته شده باشد جسمی که کلاً ازروح خلق شده، جنس اوآسمانیست وبه زمینیان تعلّق ندارد. ای کاش که بردامن لطیف اَش غباری ازخاکِ آدمیان ننشیند وهمچنان پاک وآسمانی بماند.
حافظ اظهارامیدواری می کند که جسم وجان پرنیانی ِ این جوان نوخاسته، ازدسیسه وکیدِ دشمنان مصون ماند وخاطرنازکش به کدورت نیالاید.
به نیم بوسه دعایی بخرزاهل دلی
که کیدِ دشمنت ازجان وجسم داردباز
چون من شکستهای را از پیش خود چه رانی؟
کم غایت توقّع بوسیست یا کناری
شکسته: شکسته نفس، متواضع وقانع ،آزرده خاطر،دل شکسته
کِم: که مرا
غایت: نهایت، حداکثر.
توقّع: انتظار
کناری: همآغوشی
معنی بیت: ای حبیب نازنین، همچون من ِ شکسته نفس وخاطرشکسته رابرای چه ازخود می رانی؟ من که کمترین توقّع وانتظارراازتودارم انتظارمن یک بوسه یا درکنارهم بودن وهمآغوشیست واین توقّع چندان زیادی نیست.
بکن معامله ای وین دل شکسته بخر
که باشکستگی اَرزد به صدهزار درست
می بیغش است دریاب وقتی خوش است بشتاب
سال دگر که دارد امیّد ِنوبهاری
بی غش: خالص و ناب،صاف و زلال.
معنی بیت: ای دل،اکنون که وقت خوشی دست داده وباده ی ناب و زلال نیزدردسترس است مصلحت آنست که به عیش ونوش بپردازی چه تضمینی هست که سال دیگری باشد ودوباره شاهد فرا رسیدن بهارباشیم اکنون را دریاب.
ساقیاعشرت امروزبه فردامفکن
یازدیوان قضا خطّ امانی به من آر
دربوستان حریفان مانند لاله و گل
هر یک گرفته جامی بر یاد روی یاری
حریفان: هم پیاله ها
معنی بیت: درباغ وبوستان همدمان وهم پیاله ها همانند لاله وگل جام باده به دست گرفته و به یادِ روی یارخویش مشغول عیش ونوش هستند.
به چمن خرام وبنگربرتخت گل که لاله
به ندیم شاه ماند که کف ایاغ دارد.
چون این گِره گشایم وین راز چون نمایم
دردیّ و سخت دردی کاریّ و صعب کاری
شهرپراست ازظریفان، وقت، وقتِ عیش ونوش است وباده بی غش وزلال، گل ولاله جام باده بدست گرفته اند همه چیزدست به دست هم داده ونوید یک شادمانی بی نظیرمی دهند امّا افسوس که محبوب دل حافظ، روی خوش نشان نمی دهد وحافظ ِ شکسته نفس و کم توقّع راازخودمی راند! درچنین شرایطی حتّا اگراز هرطرف نگاری جلوه فروشی کند بازهم نمی توانددردِ دل حافظ راتسکین بخشد.
معنی بیت: چگونه این گِرهی که درکارم افتاده رابازکنم واین رازباکه گویم وچگونه گویم دردی دارم سخت دردی وکاری که سخت ترین کارهاست.
زیرکی راگفتم این احوال بین خندید وگفت:
صعب روزی بوالعب کاری پریشان عالمی
هر تار موی حافظ در دستِ زلف شوخی
مشکل توان نشستن در این چنین دیاری
"دردست زلف شوخی" کنایه از بی پروا بودنِ خوبرویان،دست درازی ومرزشکنی آنهاست.
"نشستن "کنایه اززندگی کردن
معنی بیت: خوبرویان دراین دیار بی پروا ومرزشکن هستند هر تارموی حافظ را زلف نگاری شوخ وشنگ گرفته وبسوی خودمی کشند درچنین شهری چگونه می توان راحت زندگی کرد.
ماآزموده ایم دراین شهربخت خویش
بیرون کشیدبایدازاین وَرطه رخت خویش
زنبور عسل در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۱۰۰:
از همه وجود و توانایی های من فقط رمقی باقی مانده است که ان هم بخاطر سعی ساقی است، در حالیکه از همنشینیها و در همصحبتیهای مردم، چیزی که مانده ناموافقی با من است
ما را همه شب نمی برد خواب در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳:
جناب زمانی
بنده انسان عالمی نیستم که بدون کم وکاست تفسیر کنم در حد فهم خودم :
مانده به نظرم انسان در راه مانده (غریب ) مدنظر بوده
و خب شاید منظور استاد سخن این بود که کسی که غریبه خواب و خیال راحت نداره تا وقتی که به منزل (خونه ی خودش ) برسه
همون جمله ی امروزی : هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه
ما را همه شب نمی برد خواب در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹:
سعدی چندین و چندین بار
مستقیم و غیر مستقیم , کسی که عاشق اون (مخاطب مدنظر سعدی) نباشه رو از رده ی انسان خارج میدونه
انسانم آرزوست ...
ما را همه شب نمی برد خواب در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:
داشتم فکر می کردم که اون با زیبایی و قد رعنا , ماه نو بود ? بت بود یا فرشته?
یار بت پیکر مه رو ملک سیما بود
چقدر آسان و محال این سه رو جمع کرده
بیت هفتم شاهکار خالص ساخته ی دست فکر سعدی ست
مجید صدر در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۵۲ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی:
تصنیف زیبای این اثر از استاد بنان و بانو مرضیه رو من از طریق لینک زیر گوش دادم و لذت بردم.
چه خوب که بتونیم آثار زیبا رو با هم به اشتراک بگذاریم:
پیوند به وبگاه بیرونی/
سیدمسعود در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:
باد خاکی ز مقام تو بیاورد و ببرد
آب هر طیب که در کلبه عطاری هست
شیخ اجل در این بیت با ظرافت نام سه عنصر از چهار عنصر را آورده
باد و آب و خاک و آتش چهار عنصری است که حکما معتقد بودند جهان از این چهار عنصر تشکیل شده
هر چند در این بیت آب به معنی آبرو می باشد
احمد در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۰۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۱:
باسلام
گفته اگه راست میگی دنبال بهشتی؛ بهشت را همینجا هم میشه ساخت و ادمی که بهشت را حواله میکنه به اون دنیا هیچ وقت بهش نمیرسه!
بهشت را هم با می لعل میسازند
می لعل به معنی آگاهی هست که از فراذهن به ذهن میشینه و ساخته ذهن نیست!
m.s در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۵۴ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱:
این غزل با صدای همایون شجریان زیر بارون با یار
کنکوری در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۶:
واقعا دست کسایی که میان معنی و مفهوپ مینویسن درد نکنه خیلی به درد ما کنکوری ها میخوره واقعا خدا حفظتون کنه همینطور ادامه بدید
ما را همه شب نمی برد خواب در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۱۶ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی:
bio
خیلی با تجربه ای ولی عالم بی عمل = زنبور بی عسل
یه فرق کوچیک بین عشق و هوس وجود داره ,
هوس نسبت به یه نفر خاص نیست با هر کسی میشه رفعش کرد
ولی عشق فقط خاص یه نفره که عاشق قید همه چیز رو میزنه حتی خودش ! و نیازهای خودش
چون هیچ چیزی بدون معشوق لذت نداره بلکه آزار هم میده !
بخاطر همین بود که وحشی قید دنیا رو زد بی اون !
کشته مرده فراوان داشت ولی سمت هیچکس نرفت , چون عاشق بود
و انتظار ندارم درک کنی
سالک در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۵۳ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۹:
دقت کنید که وزن شعر بر فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع هست
و بحر رمل مثمن مخبون مطموسه
bio در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۴۵ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی:
شاعر عشقش، انحراف جنسی بوده.
من نمیدونم اینایی که با این شعر حس میگیرن و لذت میبرن. به دخول و خروج شاعز و شاهد هم توجه میکنن ؟ یا متغیر بازی میکنن؟ عزیز من، سرتاپای شعر تشنه جنسی است. چه عشقی، هوس است و هوس.
ما را همه شب نمی برد خواب در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۹:
چه می گویی چنین شیرین که شوری در من افکندی ?!
ما را همه شب نمی برد خواب در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۹:
مرا زین پیش در خلوت فراغت بود و جمعیت
تو در جمع آمدی ناگاه و مجموعان پراکندی
مگه داریم مثل تو ???
ما را همه شب نمی برد خواب در ۶ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۹:
شکار آن گه توان کشتن که محکم در کمند آید
چو بیخ مهر بنشاندم درخت وصل برکندی ...
اسلوب معادله ای به این اقتدار جای حرفی هم باقی گذاشته ?
فرامرز در ۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۰۳:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸: