خالد شهیم در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۵۵ دربارهٔ اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۵۷ - نمودار میشود روح ناصر خسرو علوی و غزلی مستانه سرائیده غائب میشود:
با آنکه گنجور خدمت شایانی برای زبان پارسی انجام داده, ولی بعضی اشعار را دانسته یا ندانسته دست کاری کرده, که از اعتبار این سایت میکاهد.
مثلا"
شرق را از خود برد تقلید غرب
باید این اقوام را تنقید "کرد"
(نه تنقید غرب)
ازین قبیل دست کاری ها تقریبا در اکثر اشعاد دیده میشود.
پدرام ملکی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲:
دیگران را تلخ می آید شراب جور عشق
ما ز دست دوست می گیریم و شکر می شود
در واژه (جور)ایهام ظریفی به کار رفته
_جور:ستم و جفا
_جور:خط بالای جام
ادیب الممالک فراهانی:
هفت خط داشت جام جمشیدی
هر یکی در صفا چو آیینه
جور و بغداد و بصره
اشک و کاسه گر و فرودینه
آن کس که ساقی تا خط جور برای او شراب می ریخته اصطلاحا بسیار با ظرفیت بوده است!
یادآور می شوم که اصطلاح هفت خط که امروزه به کار می رود برگرفنه از همین هفت خط جام است.
محسن ، ۲ در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲ - مرداس تازی و فرزند ناخلفش ضحاک:
خسرو خان
ز ترس جهاندار با باد سرد
گویا می فرماید از ترس خداوند بی تکبر و خود خواهی بود
باد ، شاید به مانای خودپسندی باشد ، که درین جمله لغت سرد، نافی آن است ،
از ترس پروردگار خود بینی را از خود دور کرده بود.
متواضع بود
نادر.. در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۵:۵۶ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۲:
گشتهایم از جستجوی بحر سر تا پای چشم
گرچه در آغوش دریاییم ما همچون حباب..
خسروساسان در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۳:۲۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲ - مرداس تازی و فرزند ناخلفش ضحاک:
درود بر همگی دوستان.
کسی هست درباره این تکه از چکامه مرا راهنمایی کند؟
«ز ترس جهاندار با باد سرد»
محمد طهماسبی دهنو(هانا دایی) در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۲:
دل آزاد به پرواز خیالات افسرد
حیف ازآن خانهٔ آیینه که بام و در داشت
دلِ آزاد یعنی دلی که آیینه ی آزادگی است که مخصوص کسایی است که خداپسندانه و انسان منشانه و اصول انسان بودن را آنچنان که در فطرت بشر باید باشد به جا میارن
که آزاد بودن دل مشروط به اسارت در معشوق است که خودِ دلِ عاشق هم تجلی معشوقه و هم حصاری که پُر از الطاف و نگاه و مرام و صدا و ...محبوبه
مولا علی فرمودند برای شما میترسم از دو چیز : یکی پیروی هوای نفس، و دیگری بی مرز بودن آرزو
که بی مرز بودن آرزو همین پرواز خیالات است که به ما افسردگی درونی میده
نشاط بی شرط نمادِ ایمان و بندگی است
کسی که با خدا باشه همیشه در نشاطی بی کران است و همیشه خوشبخت است
به قول شاعر
هر کجا باشی تو با من خوشدلم
گر بود در قعر چاهی منزلم..
پس این آزادگی و این مایه ی انسانیت(معرفت) در درون ماست که به سختی به دست میاد اما محو کننده و پرواز دهنده ی این مرغان خوش صدا و زیبای معرفت از حصار دل با دسیسه ی خیالات بی پایه و آرزوهای دراز عملی میشه که هر چقدر انسان از حقیقتش دور باشه افسردگی در اون قوی تر میشه و شادی هاش مشروط میشه و با رفع شدن شروط شادی باز غم دیگه ای سراغش میاد و ....ادامه داره
که همه ی این ها ریشه در غرور داره
به قول ملاهادی سبزواری
گر خدا خواهی تو خودخواهی بنه در گوشه ای
تا که خود خواهی شود عین خدا خواهی تو را
مصرع دوم که حضرت بیدل فرموده
حیف از آن خانه ی آیینه که بام و در داشت
چقدر زیبا و متذکرانه فرمودند
میگه که خانه ی آیینه که همون (دل) هستش
بام همون ذهن ماست که افکار پلید و سیاه و گمراه کننده اونجا میشینن
و اگر زیاد بمونن و اراده رو سست کنن
از طریق دری که خانه ی دل داره بدون اجازه وارد میشه و مرغ های متعالی معرفت رو پرواز میدن و خودشون جا خشک میکنن
بام و در ذهن و دل هستش
باید مراقب بام افکار و ذهنیت و تفکر و تعقل و تامل کردنمون باشیم
چون از طریق همین بام ما اجازه ی ورود میدیم به هر چیزی که نشسته بر بام سرمون
البته از طریق دیدن و شنیدن و لمس کردن و خواندن مرغ های نیک و بد بر بام سر ما میشینن و از درِ خانه ی آیینه ی نهاده شده در وجود ما وارد دلموم میشن
دل هدایتگر ماست
پس اگر معرفت رو در وجودمون آنچنان که باید جا بدهیم
هدایتگر ما، ما رو به اوج تعالی بودن میبره
اگر نه چنین نباشه مصداق مغضوبین و دسته ی گمرهان میشیم
موفق باشید
رضا شریفی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۰۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۰:
با سلام و خسته نباشید،
در مصرع دوم بیت 38 عبارت "بمنعی" نوشته شده است که ظاهرا غلط املائی عبارت "بمعنی" است
محمد طهماسبی دهنو(هانا دایی) در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۲:
مصرع دومش اشتباهی (حفف) که حیفِ
دل آزاد به پرواز خیالات افسرد
حیف ازآن خانهی آیینه که بام و در داشت
مهدی آقاکثیری در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۹۹:
دکتر عبدالکریم سروش این خوانش رو از بیت سوم دارند
باری آنان چو زنده می نسوند
کاش این ناکسان بمردندی
محمد تدینی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۷:
خواهشم این است که در شعر،
به روز حمله جنگ آوران به دارد پای
"به دارد" به "بدارد" تغییر یابد
سپاسگزارم
نسرین رنجبر ایرانی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش هشتم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل:
خانم یا آقای دکتر وکیلی،
ممکن است بفرمائید که پیشنهاد «بودی» به جای «بادی» بز اساس پسند شخصی شماست یا منبعی برای تغییر ردیف این بیت میشناسید؟!
زهرا در ۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۳:
سلام . وضع دوران بنگر ساغر عشرت برگیر "که بهر حال همین است که بینی اوضاع "
براساس نسخهٔ قزوینی.
علیرضایعقوبی نژاد در ۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۸:
به نظر من در بیت اخر
سعدیا دختر انفاس تو بس دل ببرد
به چنین صورت و معنی که تو میآرایی
باید بجای کلمهانفاس کلمه الفاظ باشد چون اراستن صورت ومعنی مربوط به کلمات است نه انفاس
فلاحی میبدی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۳۷ دربارهٔ اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۹۹ - زندگی و عمل در جواب هاینه موسوم به «سؤالات»:
حاشیه بر شعر علامه اقبال (ره) :
ساحل افتاده ، انسانی است که هیچ پویایی و تحرکی ندارد و تلاشگر نیست و به وضع موجود راضی است و گویا برای خود ، احساس هویت نمی کند و ...
2 موج زخود رفته ، انسان تلاشگری است ، که دائم در حرکت و تکاپو است و یک لحظه آرام و قرار ندارد و هستی و بودن خود را ( موجودیت خویش ) را در حرکت می داند ، نه در ایستایی .
مرحوم ملاصدرا - عارف و فیلسوف بی بدیل با تعبیر دیگری ، می گوید : بعضی از مردم واقف و ایستاده اند و به دانش ظاهری دل خوشند و از شنیده های دیگران بهره برده ،از آنها تقلید می کنند .
عده ای دیگر ، سائر و اهل حرکت و پویایی هستند . به ظواهر بسنده نکرده ، می خواهند به عالم معقولات راه پیدا کنند و ..........
عبدالله در ۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۲۴ دربارهٔ ابن حسام خوسفی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۲:
وای باد بگو که صاحب خاتم کو
مریم مومن در ۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶:
با سلام و احترام
نکته ای که خدمتتون میخواستم عرض کنم این بود که آدمک های کنار حاشیه ها حالت ناراحت دارن، اگه امکان داره اصلاحشون کنین، درسته که کوچیکن ولی خب حیفه سایت به این خوبیه که این ایراد رو داشته باشه
ممنونم
آرش نظری در ۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۱۰ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:
“او همه احسان و جود” صحیح می باشد.
“او همه احسان وجود” کاملاً بی معنی است.
بابک چندم در ۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵:
@ ما را همه شب نمی برد خواب
بنویس و بسوزان، بنویس و بسوزان، بنویس و بسوزان...
بر روی چند کاغذ با قلم سیاه یا آبی هر آنچه که در ذهن می آید را بنویس با شرح جزییات، هر چه هم که کاملتر و دقیقتر باشد بهتر و بعد آنرا در ظرفی، گلدان خالی، یا امثالهم در بیرون خانه مثلاً در حیاط بسوزان ...این می تواند خاطرات بد از طرف خود یا دیگری باشد، بد کرده ها، احساس ندامت و پشیمانی، دلگیری و دلخوری از خود یا دیگری، خوف و ترس و وحشت از چیزی، فردی، موضوعی یا تفکرات و توهمات و تخیلات مختلف و و و... خلاصه که کامل باشد...
***این یک خود درمانی است، که می باید بین هر شخص و فقط خودش محفوظ بماند و با هیچ فرد دیگری یا دیگران در میان نیاید...
اگر هم که یک بار نوشتن کفایت نکرد، می توان آنرا به دفعات انجام داد.
ماجرایش هم اینست که خاطرات و تفکرات و تخیلات و و و... از ضمیر ناخودآگاه به ضمیر آگاه می آیند و به طرز نمادین ( سمبولیک) سوزانده شده و نیست می شوند...
چند بار امتحانش بی حاصل نیست...
تماشاگه راز در ۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷:
سپاس فراوان جناب رضا (سید علی) ساقی
مدتهاست که شروح زیبا و ادیبانه شما را که تقریبن ذیل اکثر غزلهای حافظ درج نموده اید می خوانم و لذت می برم.
اجر شما با حافظ و خدای حافظ
خدا حافظ شما باشه
برگ بی برگی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱: