حسین در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۰۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸:
سلام متاسفانه بعضی دوستان وقتی صحبت از بزرگان شعر و ادب پارسی میشود این فرزانگان را فقط شاعر میدانند که درست نیست صوفی و صوفیزم را نمیشناسند لطفا مطالعه کنید. پس ب هر دوری ولیی قائم است آزمایش تا قیامت دائم است حضرت مولانا رو درک کنیم آنوقت مقام صوفی رو هم درک میکنیم ک انسان چه مقامی دارد .
امیر در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۸ - یافتن رسول روم امیرالمؤمنین عمر را رضیالله عنه خفته به زیر درخت:
صدای موسیقی بیش از حد زیاده ... اگر خوانش بدون موسیقی باشه خیلی بهتره
بابک در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۷:
مولوی ، واژه خرقه را، غالبا به معنای لباس و جامه و پوشاک بطور کلی بکار میبرد . چرا ویژگی عقل را خرقه دوزی یا پوشاک دوزی میداند ؟ چرا، عقل ، میپوشاند؟ کار عقل ، که در اندیشیدن ، بیمناکست، آنست که انسان را در زیر پوشاک ها، پنهان کند . مفهوم عقل ، با مفهوم خرد در فرهنگ ایران، تفاوت بسیار دارد ، که در عرفان و تصوف، هم ، با هم مشتبه ساخته شده ، و گاهی آندو با هم اینهمانی داده شده ، و گاهی نیز، آندو، ازهم جدا ساخته شده اند . در اثر این خِـلـط ، دو پدیده عـقـل و خـرد ، غالبا هر دو با هم ، اصل منفی ، و گاه نیز هر دو باهم ، اصل مثبت شمرده میشوند.
ماه و خورشید، که دو چشم آسمان هستند ، دو چشم انسان نیز ، شمرده میشدند . مجموعه چشمهای انسانها ، ماه و خورشید بودند . از اینرو ، چشم هر انسانی، بخشی از این مجموعه به هم آمیخته چشمها ، ماه و خورشید بود. چشم یا خرد ، همگوهر و همسرشت با ماه و خوشید ( سیمرغ = خدای ایران) بود . به عبارت امروزه ِ ما ، خرد خدا ، چیزی جز مجموعه چشمهای انسانها و جانوران نبود . خرد ، چشم جانست ، معنای تشبیهی نداشت . در هر انسانی، بخشی از خرد خدا بود ، که تبدیل به چشم او شده بود، تا برای نگاهداری جان ، بیاندیشید . خرد خدا ، مجموعه خردهای انسانها بود . وقتی همه انسانها باهم میاندیشند،این خداست که میاندیشد.
برو، خرقه ، گرو کن درخرابات چو سالوسان ، چرا در ژنده باشی
برهنه کن تو جـزو ِ جان و، بـنـمـا ز خرقه ، گر به کـُل ، بیرون نیائی
در غزلیات مولوی و در غزلیات حافظ و سایر شعرا ، گرو کردن ِ خرقه یا پوشاک و دستار، برای نوشیدن باده ، همان معنای لخت و برهنه و عریان شدن ، برای یافتن تماس مستقیم با آب را ، دارد ، تا وجود انسان، که تخم است ، بروید . این تصاویر، به فرهنگ پیش از زرتشت ایران ، در رابطه اش با بینش ، بازمیگردند، که انسان را تخمی میداند ، که از آبی که شیرابه ( = خور= خور آوه = خرابه ) جهان هستی است ، و اینهمانی با خدا دارد ، آبیاری میشود، و بدینسان روشن و بینا میگردد .
مولوی میگوید ، اکنون که تو نمیتوانی خود را درکلیتش بنمائی ، حداقل بخشی ازهستی ات را برهنه کن ، تا جزوی ازجانت را بنمائی .
عبدالرضا جلالی در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۴۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز:
بیت 《ادیم زمین سفره ی عام اوست .........》 به صفت رحمانی خداوند اشاره دارد .. که این بیت در آزمون دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی سال 95 امده است.
عبدالرضا جلالی در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۳۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز:
در پاسخ به سئوال حسین که در مورد (ادیم زمین) پرسیده بود بابد بگویم که این یک اضافه تشببهی است و در ان زمین به عنوان مشبه به ، به سفره چرمی بزرگ یعنی ادیم به عنوان مشبه اضافه شده است ...
عبدالرضا جلالی در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۲۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۳ - گفتار اندر بخشایش بر ضعیفان:
مفهوم بیت اخر آن بر مناعت طبع بیشتر تکیه دارد که این بیت در آزمون دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی سال 95 آمده است .
رجبی در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴۵:
سوره 56: الواقعة وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿10﴾ إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا ﴿26﴾ میخواستم با دادن آدرس قرآنی سلام عرض کنم . درصنعت الکترسیته : اگر ادیسون میخواست سوزنی را در انبار کاهی پیدا کند، با پشتکارفراوان دانه به دانه رشتههای کاه را کنار میزد تا بالاخره سوزن نمایان شود. بارها با تأسف شاهد بودم که چگونه بخش اعظم وقت و انرژی او صرف یافتن یک فرمول جزئی یا انجام دادن محاسبهای کوچک میشد.» ادیسون خود نیز در اینباره گفتهاست: نوآوری عبارت است از یک درصد الهام روح و نود و نه درصد عرق ریختن و تلاش کردن . آیا ادیسون مهم است یا دانشمندان عصر حاضر برای این موضوع نیازی نیست الویت و برتری تعین کنیم . همانطور که نیازی نیست بصورت قطعی بین اشعار فاخر و اشعار کوچه و بازار متعصبانه تفاوت قائل شویم . هر کدام مصرف کننده خودش را دارد . برای ارزیابی شعر شهریار باید یک ترک زبان آگاه و آشنا بود در صورتی که اکثر مردم همه جهان خسته از نا برابری – تبعیض و رنج هستند و نیاز به آرامش دارند . و جویای مطلب آسان و قابل فهم هستد . شهریا در حیدر بابا میگوید : حیدر بابا ایلدرم لر چاخاندا سلر سولار شاقولویوب آخاندا با کوه وطنش که حیدر بابا نام دارد صحبت میکند . به او میگوید حیدر بابا وقتیکه رعد وبرق غرش میکنه . سیل و آب با فریاد فرو میریزد . .....بقیه اشعار که اگر به هر زبانی ترجعه شود زیبا ولذت بخش است . آقا اصلا به ما چه ( منظورم ما آدمای کم سواد ) که کی اول کی چندم برای ما غذای خوب فکری بدون بگو مگو لازمه . یک کمی توصیح روشنی بخش خوبه ولی جر و بحث خوب نیست . برای تقویت دین مردم قرآن مهمترین و احادیث پیامبر گرامی و ائمه اطهار و بزرگان دین کافیست . هر شعر خود نیز آشکار نظر خود را میگوید . حال اگر کسی استنباطی کرد آنهم محترم شمرده شود . نیاز ما برگشت به قرآن است . اشعار باید زنگ تفریح ما باشد و اگر مطلبی در تائید قرآن و اهل بیت و اسلام داشت به آن توجه کنیم حتی اگر بی دین هستیم . این مطالب را سروش آسمانی بدانیم و دلیلی برای بازگشت به موقع احساس کنیم .
دینا در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:
ممنونم از آقای رضا رضایی
وفادار در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:
ای که در کوچه معشوقه ما میگذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش
سرشکستن دیوار کنایه از بلند بودن دیوار است. نه شکستن با چوب و سنگ که دوستان اشاره کردن
با طبع لطیف حافظ همخوانی ندارد
این کنایه در غزل دیگر حافظ هم استفاده شده: «در سر کلاه بشکن در بر قبا بگردان» شکستن کلاه یعنی کج کردن، خم کردن
حال در عبارت «سر می شکند دیوارش» سر شکستن یعنی بخاطر بلندای دیوار، مجبوری سر را خم کنی، بشکنی تا بلندای آن را مشاهده کنی
بلند بودن دیوار معشوقه هم میتواند کنایه از دشواری وصال و دست نیافتنی بودن آن باشد.
کوروش شفیعیفر در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۴:۰۳ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵:
هم تلفظ دقیق این شعر رو نیاز دارم و هم معنی بیت به بیت این شعر رو.
کاشکی یکی این شعر رو میخوند...
محمد جواد ابراهیمی در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴ - در ترشیح اصل این شجره به رشحه توحید و توشیح صدر این مخدره به وشاح تحمید و فی مناجات:
قرایت جناب آقای دکتر انصاری به این صورت بود
محنت قرب ز بعد افزون است !
دلم از محنت قربش خون است
هست در بعد یک امید وصال
هست در قرب دوصد بیم زوال
آرام نوبری نیا در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۰۴ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۶:
با درود،
مصرع اول بیت سوم غلط املایی، « بیند » بجای « بنید ».
شاد و پیروز باشید
سید محسن در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۹:
ز چشمم ار بکناری، نشو ز طوفان امن------درست است
سید محسن در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۱۲ دربارهٔ قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷:
عشقت به دل گبر و مسلمان.....----درست است
سید محسن در ۵ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۷ دربارهٔ قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۰:
در حیرتم که دیده تر عذر خواه کیست----درست است
سید محسن در ۵ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۵ دربارهٔ قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹:
با دلم زان پنجه غم را مداوا ناخن است----درست است
سید محسن در ۵ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷:
آنکه گوید سرو را پا نیست..چون رفتار نیست-----پیشنهاد میشود
سید محسن در ۵ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۴۴ دربارهٔ قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵:
هر کسی گویا بر این آوراه صد آوازه بست----درست است
سید محسن در ۵ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳:
حسن در عشق از آئین وفا کمتر نیست------پیشنهاد میشود
دکتر حسین گلستان پور در ۵ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲۶: