گنجور

حاشیه‌ها

حمید در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:

گل در شعر حافظ منظور همان گل محمدی خودمان است که از آن هنوز گلاب میگیرند و دیگر گلها دارای اسم هستند مثل نسترن و نسرین و زنبق و بنفشه و ...
گلاب محصول گل است ولی حکم ازلی این است که گل دیده نشود ولی گلابی که از گل گرفته میشود در بازار در معرض دید و عرض اندام است و کسی از گل بیچاره که پشت این ماجرا است یاد نمیکند.
ضمنا به یاد داشته باشید در زمان حافظ گل فروشی نبوده که گل رو بخواهند در بازار عرضه کنند و مردم بخرن ببرن خونه

مسعود ف در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سی‌ام:

بیت چهارم مصرع دوم
امان اندر نوایب ها
اصلاح فرمائید

علی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:

با سلام و خسته نباشید خدمت دست اندر کاران سایت گنجور.
میخواستم بگویم که وزن این شعر(فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن) هست،
که به غلط پایه آوایی اول (فعلاتن) ضبط شده.

علی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۳۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » انس و جن ( با ترجمهٔ فارسی):

در بیت هفتم، طبق قرائت خود شهریار که فایل صوتی اش موجود می‌باشد"حوققه" صحیح است.

علی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۲۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » انس و جن ( با ترجمهٔ فارسی):

با سلام
توضیح جناب شمس اله در مورد کلمه "ارسین" صحیح می‌باشد.
با تشکر

بهنام در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۵۹:

این شعر از باباافضل مرقی کاشانی است که خم در مصنفات مجتبی مینوی و یحیی مهدوی و هم در رباعیات سعی نفیسی آمده و در نسخ خطی کتابخانا نور عثمانیه هم وجود دارد

حسین خواجه‌نوری در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۵۲ دربارهٔ اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۴۱ - نوای طاهره:

بی شک این شعر از رابعه زمان، عارفه مکرمه، بانو طاهره قرة‌العین است.

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸:

سپاس فراوان از چناب رضا "پیوند به وبگاه بیرونی/" که شرح های بسیار کامل و شیوایی بر این غزل و سایر غزلیات حافظ را با ادب دوستان حاضر در گنجور به اشتراک میگذارند.
اجرشان ماجور و سعیشان مشکور
انشالله با حافظ در هر دو دنیا قرین و محشور باشند
سپاس دوست عزیز جناب رضا

وحید تیمورپور در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۲۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱ - یاد شهیار:

بنام خدا..در این شعر استاد شهریار کلمه گلزار را در مصراع اول و چهارم تکرار نموده که این تکرار قافیه نوعی ایراد محسوب میشه..البته استاد این کلمه رو به قدری زیبا بکار برده که کسی متوجه نمیشه و به نظر من یک نوع نو آوری محسوب میشه در شعر..

عراقیان در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۱۹ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۶:

با سلام
تو آتشهای پنهان را چه دانی
در نسخه محمد پیمان بجای کلمه حیوان آتشهای پنهان آمده
چون از دل می گوید نزدیکتر به معنی است.
تشکر

عظیم ملکی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:

این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست
روحشان شاد حضرت حافظ چه زیبا سروده است و این بیت شامل حال و احوال این روزهای ماست
جا دارد از استاد و حنجره طلایی ایران زمین ،محمدرضا شجریان تشکری کنیم چون بنده شعر های حافظ و با صدای ایشان شناختم به امید سلامتی کامل استاد شجریان
کاش میشد صدای ترا بوسید

الهه دیم در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۱:

در بیت سوم
مصرع دو
وزن شعر درست رعایت نشده که صحیح آن به این گونه است
که جز عشق هر چه بینی همه جاودان نباشد

طغرل toghrol۷@gmail.com در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۱۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰ - سه تار من:

ترجمۀ غزل به آذری:
سیزلاییر احوالیما صبحه قدر تاریم منیم
تکجه تاریم دیر قارا گونلرده غمخواریم منیم
چوخ وفالی دوستلاریم واردیر، یامان گون گلجه یین
تاردان اوزگه قالماییر یار وفاداریم منیم
یئر توتوب غمخانه ده، قیلدیم فراموش عالمی
من تارین غمخواری اولدوم، تار غمخواریم منیم
گوزلریمه هر تبسم سانجیلیر نئشتر کیمی
کیپریگی خنجردی، آه، اول بی وفا یاریم منیم
آسمان آلدی کناریمدان آی اوزلو یاریمی
یاش توکر اولدوز کیمی بو چشم خونباریم منیم
ای بو غملی کونلومون تاب و توانی، سویله بیر
عهد و پیمانین نه اولدو، نولدو ایلغاریم منیم
"شهریار"م گرچی من سوز مولکونون سلطانی یم
گوز یاشیمدان باشقا یوخدور در شهواریم منیم

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۳ - غزل:

این شعر را استاد شجریان به آهنگسازی زنده یاد استاد مشکاتیان در آلبوم خراسانیات اجرا نموده اند.
قسمت کوچکی که فعلا منتشر شده نشان می دهد این دو نابغه خراسانی موسیقی چقدر زیبا کار کرده اند هرچند فعلا اثری از ملودی های خراسان نیست شاید فقط چون شعرهای شاعران خراسان در آن به کار رفته چنین نامی بر آن نهاده اند شاید هم هنوز قضاوت زود باشد.
تاکنون پای این شعر هیچ یادداشتی نوشته نشده ولی حتما بهد از انتشار آلبوم در تاریخ 19 اسفند 98 بحث هایی در باره این شعر در اینجا خواهد بود و این نشان می دهد که کارهای استاد چقدر در معرفی یک شعر مؤثر است. استاد بود که حافظ و سعدی را از محافل ادبی به جمع مردم آورد.
بی صبرانه منتظر 19 اسفند هستیم.

مسعودهوشمندی حاجی آبادغوری در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

ادر : اداره کردن , تقسیم کردن , تهیه کردن , اجرا کردن , توزیع کردن , تصفیه کردن , نظارت کردن , وصایت کردن , انجام دادن , اعدام کردن , کشتن , رهبری کردن ( ارکستر )() مدیر , رءیس , مدیر تصفیه , وصی , گرداندن , از پیش بردن , اسب اموخته , نگهداری کردن از , وجه کردن , پرستاری کردن , مواظب بودن , متمایل بودن به , گرایش داشتن
دوستان سلام
یکی از مشکلات نظر دهندگان محترم در معنی ادر است که تکیه برصرف ونحو کرده اند ولی معنی درستی از ادر ارایه ننمودند بنابراین لازم دیدم معنی آنرا مطابق با مقال تقدیم کنم اما دوستان حافظ اگر ازریزید هم این مصراع را تضمین کرده است گناه نیست و جوازرشرعی هم دارد ما روایت داریم اطلب العلم من المهد الی الحد ویا اطلب العلم ولو بالصین همین چینی هایی که الان ما از آنان صدمات زیادی خورده ایم و کرونا یکی از هزار است بتابراین لعن ونفرین درست نیست و معلوم هم نیست مصرع اول از یزید باشد واگر باشد هم جوازرشرعی دارد ومغایرتی با دانش اندوزی ندارد.
وانگهی در عالم عرفان سه مرحله را عرفا باهفت مرحله دیگر وچه بسا بیشتر آنگونه که در کتاب الانسان الکامل عارف بزرگ عزاالدین نسفی ترجمه ی هانری کربن خوانده ام از عالم جنین ووقبل از آن را یعنی نطفه همه وهمه مسیر سالک اند و مراحل شریعت و طریقت و حقیقت مراحل بعد از سن تکلیف هستند که آداب ورسوم تعبدی را دررشریعت و آداب ورسوم عملی را در طریقت و آداب ورسوم ایثار وفنای فی الله شدن را عارف در حقیقت طی میکند.
به هرحال حافظ راه ورسم طریق عشق را مشکل لاینحل نمیداند سرخوش بودن باعث حل آن خواهددبود و آنجا که سخن از تاب جعد مشکین میدهد قطعا حافظ این مشکل را بی لطف ولذت هم ندانسته مشکلی معرفی شده که در مسبر آن وقتی گام برمیداری لذت میبری آنجا که میگوید به می سجاده رنگین کن یعنی میفرماید از آداب و سنن شریعتی و آموزه های شرع دست بردار و به سوی عمل و راه عملی بیا کما اینکه شما اگر بفضا هم بخواهیددسفر کنید مدتی باید آموزش خاص ببینید شریعت مرحله مقدماتی بوده و حافظ دترد امر به خروج از آنچه در شریعت وسجاده است میکند و میگوید اگرچه سالها خو بعبادت و طهارت مکان ودرسهای شرعی کرده ای اما اگر پیر مغان که جلوتر و معلم توست گفت از شراب حرام طهارت و غسل کن و سجاده بشوی مبادا ایستادگی کتی و سخن گزاف برزبان بیاوری که اینجا مرحله طریقت است و تو باید شریعت را رها کنی بعنوان مثال اگر دردعبادتت میگفتی سمه الله لمن حمده الان باید عملا بشنوی و شنیدن و گفتگوی حضوری با معشوق را تمرین کنی واز مرحله لسانی عبادت به مرحله عملی آن قدم بگذاری وواگر دردجستجوی صراط المستقیم بوده ای هدایت کننده ات پیر مغان است نه شیخ مسجد
بنابراین حافظ میگوید پیر مغان رونده این راه بود واز راه و رسم منزلها میداند ولی تو که مریدی نمیدانی لذا درست ومنطقی هم گفته است اگر پیر مغان را راهبر بدانیم سالک باید رهرو باشد و سالک اعم از هر رونده و جوینده حقیقت را گویند ضمن اینکه دوستان سالک باید بداند که شب تاریک همان جهل است بیم موج همان غرور است و سبکبار ساحل کسی است که خود را از این مشا5ل ومناصب و معضلات دنیوی رهانیده و وارسته است بیش از این مصدع اوقات نمیشوم ارادتمند مسعود هوشمندی حقوقدان

سعادت در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۶ - فرمودن والی آن مرد را کی این خاربن را کی نشانده‌ای بر سر راه بر کن:

با درود بر تو هدهد جان
گمان کنم منظور این است که اگرچه صد تا مثل من هم نمیتونن تحمل کنن دریا رو ولی انقدر عاشق دریا هستم که شکیبایی هم ندارم و میخواهم به دریا بروم
مضمونش شباهت زیادی به این بیت از حافظ داره :
خیال حوصله ی بحر میپزد هیهات
چه هاست در سرِ این قطره ی محال اندیش . . .

حسین در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۱:

صوت رو گوش کردم
بسیار افتضاح بود مخصوصا مصراع های عربیش

همیرضا در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:

بنا به اشارهٔ دوست گرامی «علی» مصرع اول وام گرفته از این غزل انوری است:
جرمی ندارم بیش از این کز جان وفادارم ترا - ور قصد آزارم کنی هرگز نیازارم ترا

علی در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۲۱ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم ترا
_مولانا_
یعنی علاوه بر سعدی، مولانا نیز تفحصی به دیوان انوری داشته؟

منصور در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:

بیت دوم "گردد" نادرست و "گرد" درست است

۱
۲۱۰۳
۲۱۰۴
۲۱۰۵
۲۱۰۶
۲۱۰۷
۵۴۹۹