جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم تو را
از زعفران روی من رو میبگردانی چرا
یا این دل خونخواره را لطف و مراعاتی بکن
یا قوّت صبرش بده در یفعل الله ما یشا
این دو ره آمد در روش یا صبر یا شُکر نِعَم
بی شمع روی تو نتان دیدن مر این دو راه را
هر گه بگردانی تو رو، آبی ندارد هیچ جو
کی ذرهها پیدا شود بیشعشعه شمس الضحی
بی باده تو کی فتد در مغز نغزان مستییی
بی عصمت تو کی رود شیطان به «لا حول و لا»
نی قرص سازد قرصییی مطبوخ هم مطبوخییی
تا درنیندازی کفی ز اهلیلهٔ خود در دوا
امرت نغرد کی رود خورشید در برج اسد
بی تو کجا جنبد رگی در دست و پای پارسا
در مرگ هشیاری نهی در خواب بیداری نهی
در سنگ سقایی نهی در برقِ میرنده وفا
سیل سیاه شب برد هر جا که عقل است و خرد
زان سیلشان کی واخرد جز مشتری هل اتی
ای جان جان جزو و کل وی حلهبخشِ باغ و گل
وی کوفته هر سو دهل کای جان حیران الصلا
هر کس فریباند مرا تا عشر بستاند مرا
آن کهم دهد فهم ِ بیا گوید که پیش من بیا
زان سو که فهمت میرسد باید که فهم آن سو رود
آن کهت دهد طال بقا او را سزد طال بقا
هم او که دلتنگت کند سرسبز و گلرنگت کند
هم اوت آرد در دعا هم او دهد مزد دعا
هم ری و بی و نون را کردهست مقرون با الف
در باد دم اندر دهن تا خوش بگویی ربنا
لبیک لبیک ای کرم سودای توست اندر سرم
ز آب تو چرخی میزنم مانند چرخ آسیا
هرگز نداند آسیا مقصود گردشهای خود
کهاستون قوت ماست او یا کسب و کار نانبا
آبیش گردان میکند او نیز چرخی میزند
حق آب را بسته کند او هم نمیجنبد ز جا
خامش که این گفتار ما میپرد از اسرار ما
تا گوید او که گفت او هرگز بننماید قفا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و longing (خواسته و نیاز شدید) شاعر به معشوق است. شاعر از دل تنگی و درد فراق صحبت میکند و از معشوق میخواهد که نگاهی به او بیندازد و به حالش رحم کند. او به وابستگیاش به معشوق اشاره میکند و اینکه بدون حضور او، احساس تنهایی و ناامیدی میکند. شاعر میگوید بدون نور چهره معشوق، زندگی معنایی ندارد و هیچ یک از زیباییهای زندگی بدون او ارزشمند نیست. در نهایت، او به دعا و درخواست از خداوند اشاره میکند و از او میخواهد که به قلبش نور و صفا ببخشد. این شعر پیامی از عشق عمیق و نیاز به محبت و توجه معشوق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: من دیگر کار اشتباهی انجام ندادهام که تو را از دل خود میخواهم. چرا با زیبایی زعفرانیات از من روی برمیگردانی؟
هوش مصنوعی: یا به این دل زخمخورده رحم کن و به آن توجهی داشته باش، یا به آن نیروی صبر بده تا بتواند با آنچه خدا میخواهد، کنار بیاید.
هوش مصنوعی: این دو مسیر وجود دارد: یا صبر کردن و یا شکرگذاری به خاطر نعمتها. بدون روشنایی چهره تو، نمیتوان به این دو مسیر پی برد.
هوش مصنوعی: هر بار که تو را زیر و رو میکنند، هیچ چیزی آب نمیشود. ذرات کوچک هیچگاه بدون نور خورشید قابل مشاهده نخواهند بود.
هوش مصنوعی: بدون شراب، مستی و حال خوب به سراغ انسان نمیآید و بیپاکی و سلامت تو، شیطان نمیتواند به جایی دست یابد که بینصیب و بیپشتیبانی باشد.
هوش مصنوعی: نی توانایی و تاثیر خود را در دارویی که تهیه میشود، تنها به خاطر خود نی ندارد. بلکه باید انتظار داشت که در اثر ترکیب با سایر اجزا، اثر مفیدی ایجاد کند. در نهایت، باید از مهارت و دانشی که در ساخت دارو وجود دارد بهرهبرداری کرد تا نتیجه بهتری حاصل شود.
هوش مصنوعی: وقتی تو نیستی، چطور میتوانم به شادی و شوق بپردازم؟ وقتی خورشید در برج اسد میتابد، چه جایی برای حرکت و زندگی در وجود پارسا وجود دارد؟
هوش مصنوعی: در مرگ، هشیاری را کنار بگذار و در خواب، بیداری را فراموش کن. در سنگ، قناعت کن و در درخشندگی زودگذر، وفاداری نداشته باش.
هوش مصنوعی: بستر شب، تمام تعقل و دانایی را با خود میبرد و در این سیلاب، کسی نمیتواند به درستی فکر کند، جز مشتری که به ما وعده داده شده است.
هوش مصنوعی: ای جان! تو نیمه و تمام منی، تو زیبایی بخشِ باغ و گل منی. تو در هر سو مانند صدای کوفتهای هستی که مرا به ندا درمیآورد. ای جان! حیران و دچار شگفتیام.
هوش مصنوعی: هر کسی که بخواهد مرا فریب دهد تا خودش بهرهای ببرد، کسی که به من درک و فهم میدهد، به او میگوید که نزد من بیایید.
هوش مصنوعی: از آنجایی که درک تو به آن سوی ما میرسد، باید فهم و درک نیز به آن سمت برود. کسی که به تو طول عمر و بقا میدهد، سزاوار آن است که خود نیز بقا داشته باشد.
هوش مصنوعی: او همان کسی است که میتواند قلبت را غمگین کند و همچنین تو را شاداب و گلگون سازد. اوست که در دعا به تو پاسخ میدهد و همچنین پاداش دعایت را به تو عطا میکند.
هوش مصنوعی: کلمات "هم ری و بی و نون" با حرف "الف" ترکیب شدهاند و در نتیجه به صدای زیبایی تبدیل شدهاند که به هنگام دمیدن در دهن، میتوانیم با لذت آن را بیان کنیم و به دعا و نداهای معنوی بپردازیم.
هوش مصنوعی: آری، ندا میزنم، ای بخشنده! تو در فکر و آرزوی منی. از آب وجود تو، مانند چرخ آسیاب به دور خود میچرخم.
هوش مصنوعی: آسیاب هرگز نمیداند که هدف از چرخشهایش چیست؛ آیا این چرخشها برای قوت ماست یا برای کسبوکار نانوا.
هوش مصنوعی: او در حال گردش و چرخش است و حق آب را گرفته، اما او هیچ حرکتی نمیکند و در جای خود ثابت مانده است.
هوش مصنوعی: سکوت کن، زیرا این سخن ما از رازهای ما فاش میشود و او که این را میگوید هرگز از خود چیزی را نشان نمیدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
کوس تو اندر خوردنی، هر روزگار اندر منه
باد برگست و قفا سفت و سیل و عصا؟
ای گنبد زنگارگون ای پرجنون پرفنون
هم تو شریف و هم تو دون هم گمره و هم رهنمون
دریای سبز سرنگون پر گوهر بی منتها
انوار و ظلمت را مکان بر جای و دائم تازنان
ای مادر نامهربان هم سالخورده هم جوان
[...]
طال اللّیالی بَعدَکُم و اَبیَضَّ عَینی مِن بُکا
یا حَبّذا اَیّا مَنا فی وَصلکم یا حَبّذا
آه از غم آن خوش پسر کز هجر او عمرم به سر
رفت و نیامد زو خبر جز حسرت و رنج و عَنا
اندر فراق دلبرم حیران شد این دل در برَم
[...]
زلف و رخت چون روز و شب زان زلفکان بلعجب
افگنده در شور و شغب جان و دل عشاق را
ای رستخیز ناگهان وی رحمت بیمنتها
ای آتشی افروخته، در بیشه اندیشهها
امروز خندان آمدی، مفتاح زندان آمدی
بر مستمندان آمدی، چون بخشش و فضل خدا
خورشید را حاجب تویی ، اومید را واجب تویی
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.