گنجور

حاشیه‌ها

شهرزاد در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۲۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

چی میگین شماها؟ اصلا درست خوندید شعرو که گیر میدیم به سعدی و اسلام؟ چیکار به کار دین دارین؟ چه نغز آمد این یک سخن زآن دو تن
که بودند سرگشته از دست زن
این بیت رو دیدین اصلا؟

محمد در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تضمین قطعهٔ سعدی:

با درود
در مصرع اول بین «درمحفلی» و «وسوزی» باید فاصله قرار گیرد
«شبی در محفلی با آه و سوزی»
ممنون

مصیب مهرآشیان مسکنی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

چمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
چمن درست است نه سمن چون چمن عطر و بو دارد نه سمن چمن سمن هم هست ولی سمن چمن نیست بلکه سبزه چمن می باشد به چمن میشه گفت این سمن زیبایی است ولی سمن را باید بگی در چمن سبزه زیبایی است عطر دل انگیز در چمن وجود دارد نه سمن

روان در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۰۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:

دانی شراب به چه سبب حرام است
چو واعظ خورد مکر وحیله تمام است

اکبر khayat۱۴۹۳@gmail.comا در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۳:

سلام بر دوستان فرهیخته،
آمده ام که سر نهم، عشق تو را به "سر" برم
ور تو بگوییم که نی، نی شکنم شکر برم
بنظر اینجانب مصداق بارز این بیت مولانا و جلوه کامل آن حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام است که در راه وصال معشوق، "سر" خود را داد و در طول مسیر حرکت کاروان و چهل منزل، عشق خود را به معبود یکتا نشان داد و در طول تاریخ برای همه انسانها درس وفاداری و انسانیت آموخت.

سینا در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۱۷ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۲ - جغد جنگ:

بسیار جای تحسین دارد

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۰۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۲ - غزل:

بیت اول به های های صحیح است/مصرع دوم به گریه های صحیح است
بیت دوم کامشو صحیحش که امشو
باز هم استاد شجریان باعث شد شعرهایی گمنانم جان بگیرند و زمزمه همه مردم گردد
حق بزرگ استاد بر ادبیات معمولا مغفول می ماند و فقط در موسیقی شناخته شده است

صالح شکوهی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۸:

در بیت ششم، شیوه‌ی نگارش اگر به صورت :گل آن جهانی است" باشد بهتر از "گل آن جهانیست" وزن شعر منتقل می‌شود. به خصوص که بیژن خاوری این مصرع را به اشتباه می‌خواند...

تنها خراسانی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰:

جامی به یاد گوشه محراب می‌زدم
به به!

بیگانه در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۲:

با سلام
در پاسخ به ناشناس، جدای از آن که با نظراتان کاملا موافقم، نکته ای که فرمودید هم از نظر بنده درست است و اگر ایلخانی به صورت الخانی خوانده نشود از وزن خارج می گردد.

۲۴۶ در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۴:۲۵ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶:

بیت دوم: اگر -> گر.

۲۴۶ در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۵۵ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱:

بیت اول: شترک -> شکرک.

۲۴۶ در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۴۷ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷:

بیت ماقبل آخر: بدگویایی -->به گویایی.

۲۴۶ در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۲۵ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵:

بیت اول: میدهد --> میدمد.

الهام در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۳۹ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۳ - غزل:

خدای من این غزل واقعا با صدای استاد شجریان چقدر اعجاب انگیز است.. روح بهار شاد و خداوند استاد را سلامت بدارد

زیبا روز در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی:

خدای من بسیاری از این حاشیه نویسان حتی یک بار هم تفسیرهای معروفی چون انقروی و نیکلسون و فروزانفر و دیگر استادان را نخوانده اند و حتی دستور زبان را هم دقیقا نمی دانند . از خوانندگان استدها دارم برای فهم این ابیات تفسیری درست بخوانند و بعد اظهار نظر کنند .

کتایون فرهادی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۹:

در این غزل زیبا, مولانا لحظه وصال با معبود را به زیباترین شکل ممکن به تصویر میکشد ,
معبود را به نگار تشبیه کرده که از آمدنش , بوی بهار استشمام میشود,نور افشانی اش چندین برابر ماه است.....
او با چشم دل عوالم بالاتر را شهود میکند و غوغای هستی را می بیند ....او از شکافتن آسمان میگوید , فرشته های آسمانی و ولوله ای که در آسمان بر پا شده را شهود میکند, نشانه هایی از آمدن یار میدهد, بوهایی را استشمام میکند که قابل قیاس با بوهای خوش این دنیایی نیست .....
در روایات نیز داریم که همه آنچه در عالم بالاتر وجود دارد در اعلی درجه آن , لطیفتر و زیبایی ها هزاران برابر است, بوها , صداها همه و همه بسیار طرب انگیز بوده و موسیقی خاصی داره که طنین آن ,اصلا با آنچه در عالم ماده, می شنویم قابل قیاس نیست.....
بقول مولانا هرچه بیشتر با کلمات توصیف کنیم , حجاب ها را بیشتر میکنیم ....
در غزل میگوید که فقط نشانه های آمدن یار , چقدر عالم هستی را به تکاپو انداخته است, ......بوهای خوش, سنجق یار ......رونق باغ.....چشم و چراغ همه هستی.........
و اما در اینجا یار را به شاه تشبیه میکند که به قصد شکار تیری پرتاب کرده و هدف را نشانه رفته و اکنون برای دیدن شکارش میاید....
همه هستی برای آمدنش در خالت آماده باش هستند ....باغ سلام میکند.....سرو قیام میکند......سبزه پیاده میرود......غنچه سوار میرسد......
خلوتیان آسمان تا چه شراب می خورند
روح خراب و مست شد , عقل خمار می رسد
در اینجا این سوال بزرگ برای مولانا پیش میاید که چرا خلوتیان آسمان یعنی آنهایی که اینهمه عظمت و بزرگی و هیبت و شکوه و مستی را که فقط نشانه های آمدن یار است و روح چون منی را چنین مست میکند و عقل را خمار !!!!!!! چگونه ممکن است با ابنهمه مستی که حضور معبود به آدم میدهد , کسی بتواند شراب هم میل کند , اصلی چه لزومی به خوردن شراب هست؟مگر ظرفیتی هم باقی میماند برای مستی بیشتر؟مگر بیشترش هم ممکنه؟؟؟؟؟
این شهود خودش پر از مستی و شعف و شادی وخماری است و تمام ظرفیت وجودی مرا پر کرده , دیگر ظرفیتی برای مستی بیشتر نیست
و در بیت آخر میگوید:
چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما
کوی ما ,کوی عاشقان , کوی واصلان , کوی خاموشی است،
چون در کوی واصلان , آنچه را شهود میکنی نمیتوانی در قالب کلمات بیان کنی, واژه ها ظرفیت بیان آنهمه لطافت و زیبایی را ندارند درخشندگی رنگها , آنچه از بوها می شمید , لطافت های عالم بالا مافوق تصور و بیان است بنابراین اگر سعی کنی با کلامت ,پرده برداری, در حقیقت حجاب اندر حجاب ایجاد میکنی یا بعبارتی مثل اینکه فضا را با گفتگوی خود غبارآلود میکنی

Lover در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴:

لطفا بیت اول را برای من یه نفر معنی کنه

علی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۵۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۹ - حکایت در معنی ثمرات نکوکاری در آخرت:

هر ان کس که بر دزد رحمت کند به بازوی خود کاروان می زند
بنظرم باید اینجوری تلفظ کنی :کَنَد و زَنَد .چون از این جور قافیه های تقریبا نامربوط در اشعار عرفای دیگه دیدم که با تغییر تلفظ میشه رد کرد.

حسین در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۴۰ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۵ - غزل:

قجری رِ

۱
۲۰۹۰
۲۰۹۱
۲۰۹۲
۲۰۹۳
۲۰۹۴
۵۴۹۵