گنجور

حاشیه‌ها

۲۴۶ در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۲۵ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵:

بیت اول: میدهد --> میدمد.

الهام در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۳۹ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۳ - غزل:

خدای من این غزل واقعا با صدای استاد شجریان چقدر اعجاب انگیز است.. روح بهار شاد و خداوند استاد را سلامت بدارد

زیبا روز در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی:

خدای من بسیاری از این حاشیه نویسان حتی یک بار هم تفسیرهای معروفی چون انقروی و نیکلسون و فروزانفر و دیگر استادان را نخوانده اند و حتی دستور زبان را هم دقیقا نمی دانند . از خوانندگان استدها دارم برای فهم این ابیات تفسیری درست بخوانند و بعد اظهار نظر کنند .

کتایون فرهادی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۹:

در این غزل زیبا, مولانا لحظه وصال با معبود را به زیباترین شکل ممکن به تصویر میکشد ,
معبود را به نگار تشبیه کرده که از آمدنش , بوی بهار استشمام میشود,نور افشانی اش چندین برابر ماه است.....
او با چشم دل عوالم بالاتر را شهود میکند و غوغای هستی را می بیند ....او از شکافتن آسمان میگوید , فرشته های آسمانی و ولوله ای که در آسمان بر پا شده را شهود میکند, نشانه هایی از آمدن یار میدهد, بوهایی را استشمام میکند که قابل قیاس با بوهای خوش این دنیایی نیست .....
در روایات نیز داریم که همه آنچه در عالم بالاتر وجود دارد در اعلی درجه آن , لطیفتر و زیبایی ها هزاران برابر است, بوها , صداها همه و همه بسیار طرب انگیز بوده و موسیقی خاصی داره که طنین آن ,اصلا با آنچه در عالم ماده, می شنویم قابل قیاس نیست.....
بقول مولانا هرچه بیشتر با کلمات توصیف کنیم , حجاب ها را بیشتر میکنیم ....
در غزل میگوید که فقط نشانه های آمدن یار , چقدر عالم هستی را به تکاپو انداخته است, ......بوهای خوش, سنجق یار ......رونق باغ.....چشم و چراغ همه هستی.........
و اما در اینجا یار را به شاه تشبیه میکند که به قصد شکار تیری پرتاب کرده و هدف را نشانه رفته و اکنون برای دیدن شکارش میاید....
همه هستی برای آمدنش در خالت آماده باش هستند ....باغ سلام میکند.....سرو قیام میکند......سبزه پیاده میرود......غنچه سوار میرسد......
خلوتیان آسمان تا چه شراب می خورند
روح خراب و مست شد , عقل خمار می رسد
در اینجا این سوال بزرگ برای مولانا پیش میاید که چرا خلوتیان آسمان یعنی آنهایی که اینهمه عظمت و بزرگی و هیبت و شکوه و مستی را که فقط نشانه های آمدن یار است و روح چون منی را چنین مست میکند و عقل را خمار !!!!!!! چگونه ممکن است با ابنهمه مستی که حضور معبود به آدم میدهد , کسی بتواند شراب هم میل کند , اصلی چه لزومی به خوردن شراب هست؟مگر ظرفیتی هم باقی میماند برای مستی بیشتر؟مگر بیشترش هم ممکنه؟؟؟؟؟
این شهود خودش پر از مستی و شعف و شادی وخماری است و تمام ظرفیت وجودی مرا پر کرده , دیگر ظرفیتی برای مستی بیشتر نیست
و در بیت آخر میگوید:
چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما
کوی ما ,کوی عاشقان , کوی واصلان , کوی خاموشی است،
چون در کوی واصلان , آنچه را شهود میکنی نمیتوانی در قالب کلمات بیان کنی, واژه ها ظرفیت بیان آنهمه لطافت و زیبایی را ندارند درخشندگی رنگها , آنچه از بوها می شمید , لطافت های عالم بالا مافوق تصور و بیان است بنابراین اگر سعی کنی با کلامت ,پرده برداری, در حقیقت حجاب اندر حجاب ایجاد میکنی یا بعبارتی مثل اینکه فضا را با گفتگوی خود غبارآلود میکنی

Lover در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴:

لطفا بیت اول را برای من یه نفر معنی کنه

علی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۵۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۹ - حکایت در معنی ثمرات نکوکاری در آخرت:

هر ان کس که بر دزد رحمت کند به بازوی خود کاروان می زند
بنظرم باید اینجوری تلفظ کنی :کَنَد و زَنَد .چون از این جور قافیه های تقریبا نامربوط در اشعار عرفای دیگه دیدم که با تغییر تلفظ میشه رد کرد.

حسین در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۴۰ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۵ - غزل:

قجری رِ

جباری در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۳۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۲ - مردن مریم و تعزیت‌نامهٔ شیرین به خسرو از راه باد افراه:

مصراع اولبیت: چه خوش گفتا لهاوری به توسی...الخ، به صورت: «چه خوش گفت آن نهاوندی به توسی» هم آمده. یا چه خوش گفتا ابیوردی...

Mohammad Reza Rohani در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۲۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱:

خیلی ممنون

حسین در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۵۴ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۵ - غزل:

متن درست تر:
زلفای قجریر درهم و بشکسته مکن واز
درهای سلامت رِ بروم بسته مکن واز
گر ما رِ مخی‌،‌ها، نمخی نه‌، دو کلیمه
اینبار مو رِ مثل همه بار خسته مکن واز
یار اینجیه ا‌مشو مخن‌ آوازه موذن
تام‌، خادم مچد، درگلدسته مکن واز
از زلف کُتا ابروی پیوسته شو و روز
عمرم رِ کُتا، رنجم ییوسته مکن واز

حسین در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۵۱ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۵ - غزل:

با سلام
رِ که به معنای را هست گرچه در گفتار خراسانی پیوسته بیان می‌شود اما نوشتنش به صورت پیوسته صحیح نیست و موجب بدخوانی می‌شود

فرهاد در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سی‌ام:

سلام ، همه نظرات رو خوندم و لذت بردم ولی خیلی برام عجیبه که دوستان با این همه مطالعه و آگاهی که واقعا جای امیدواری داره ، فراموش کردن که انسان کامل عصر مولانا و ما کی هست ؟ قطعا این شعر برای انسان کامل گفته شده و بی شک انسان کامل عصر ما کسی هست که تمام عرفا در سیر و سلوک اجبارا بهش وصل میشن و ولایت عالم رو داره و اون حضرت مهدی عج هست نه هیچکس دیگه

غریبه در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۰۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲ - قصهٔ خورندگان پیل‌بچه از حرص و ترک نصیحت ناصح:

جناب امین کیخا مطمئنا بزرگی چون حضرت مولانا بیشتر از شما میداند و خطا گرفتن شما از آن حضرت والا مقام کاری ناپسند است چنانچه ایشان لقب صراف سخن را دارند و مطمئنا در اینچنین موردها بیشتر از شما می دانند.

محسن در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۰۶ دربارهٔ هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱:

هست آرزوی دیدن !! آن تند خو‌مرا
کشتن به ملاحظات ادبی،عقلی ،مفهومی و‌شعری کاملا غلط است

علی خراشادی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۲ - غزل:

در آلبوم خراسانیان هم این شعر باصدای محمدرضا شجریان خوانده شده است. متاسفانه این آلبوم به لیست سایت هنوز افزوده نشده است

محسن موسوی زاده در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲۶:

درود
معنی بیت نخست
کار و کسب تن بدست آوردن مال و زر است و کار دل به دوستان افزودن

پیمان در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲:

همچنین مصرع دوم بیت پنجم هم طبق همان تصحیح بصورت زیر است:
ز بس که ره به دکان تو مشتری آموخت

پیمان در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲:

مصراع دوم بیت سوم طبق تصحیح مرحوم فروغی بهتر است که بصورت زیر تصحیح گردد
به چین زلف تو آیین بتگری آموخت

مسعودهوشمندی حاجی آبادغوری در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

سلام
چه خوب شد نظر استاد شفیعی کدکنی را دریکی از نظرات خواندم آری شیخ جام شیخ احمد جامی نیست شیخ به معنای پیر و شراب هم شراب کهنه است که این ایهام موجب سرگردانیوها شد وگره از کار استاد را فقط استاد گشاید
صوفی هم ریاکاریست که حافظ اورا به مقابل آیینه ایستادن دعوت میکند تا راستی و کژی خود را بفهمد و شراب را در مستی و راستی به آیینه ای تشبیه نموده است که صوفی اگر از آن‌تناول کند راست میشود

۲۴۶ در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۳۳ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۹۹:

بیت هفتم: نتایم --> نتابم.

۱
۲۰۹۱
۲۰۹۲
۲۰۹۳
۲۰۹۴
۲۰۹۵
۵۴۹۵