کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۹ - نمودن جبرئیل علیه السّلام خود را به مصطفی صلیالله علیه و سلّم به صورت خویش و از هفتصد پر او چون یک پر ظاهر شد افق را بگرفت و آفتاب محجوب شد با همهٔ شعاعش:
کف احمد زان نظر مخدوش گشت
بحر او از مهر کف پرجوش گشت
یعنی چه
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۹ - نمودن جبرئیل علیه السّلام خود را به مصطفی صلیالله علیه و سلّم به صورت خویش و از هفتصد پر او چون یک پر ظاهر شد افق را بگرفت و آفتاب محجوب شد با همهٔ شعاعش:
حلم در حلمست و رحمتها به جوش
نشنوی از غیر چنگ و ناخروش
ناخروش چیست
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۱۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۹ - نمودن جبرئیل علیه السّلام خود را به مصطفی صلیالله علیه و سلّم به صورت خویش و از هفتصد پر او چون یک پر ظاهر شد افق را بگرفت و آفتاب محجوب شد با همهٔ شعاعش:
سنگ و آهن مولد ایجاد نار
زاد آتش بر دو والد قهربار
باز آتش دستکار وصف تن
هست قاهر بر تن او و شعلهزن
باز در تن شعله ابراهیموار
که ازو مقهور گردد برج نار
یعنی چه
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۸ - موری بر کاغذ میرفت نبشتن قلم دید قلم را ستودن گرفت موری دیگر کی چشم تیزتر بود گفت ستایش انگشتان را کن کی آن هنر ازیشان میبینم موری دگر کی از هر دو چشم روشنتر بود گفت من بازو را ستایم کی انگشتان فرع بازواند الی آخره:
بیخبر بود او که آن عقل وفاد
بی ز تقلیب خدا باشد جماد
یعنی چه
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۵۳ در پاسخ به محسن جهان دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۶ - بیان آنک خلق دوزخ گرسنگانند و نالانند به حق کی روزیهای ما را فربه گردان و زود زاد به ما رسان کی ما را صبر نماند:
یعنی چی صفت کردی ذات خود را ؟
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۴۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۶ - بیان آنک خلق دوزخ گرسنگانند و نالانند به حق کی روزیهای ما را فربه گردان و زود زاد به ما رسان کی ما را صبر نماند:
پی پیاپی میبر ار دوری ز اصل
تا رگ مردیت آرد سوی وصل
یعنی چه
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۵ - اطوار و منازل خلقت آدمی از ابتدا:
همچنان دنیا که حلم نایمست
خفته پندارد که این خود دایمست
منظور از حلم نایم چیست
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۵۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۳ - حکایت آن زن پلیدکار کی شوهر را گفت کی آن خیالات از سر امرودبُن مینماید ترا کی چنینها نماید چشم آدمی را سر آن امرودبن از سر امرودبن فرود آی تا آن خیالها برود و اگر کسی گوید کی آنچ آن مرد میدید خیال نبود و جواب این مثالیست نه مثل در مثال همین قدر بس بود کی اگر بر سر امرودبن نرفتی هرگز آنها ندیدی خواه خیال خواه حقیقت:
شد درخت کژ مقوم حقنما
اصله ثابت و فرعه فیالسما
یعنی چه
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۲ - در خواستن قبطی دعای خیر و هدایت از سبطی و دعا کردن سبطی قبطی را به خیر و مستجاب شدن از اکرم الاکرمین و ارحم الراحمین:
یک زمان درچشم ما آیید تا
خندهها بینید اندر هل اتی
تفسیر لطفا
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۱۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۲ - در خواستن قبطی دعای خیر و هدایت از سبطی و دعا کردن سبطی قبطی را به خیر و مستجاب شدن از اکرم الاکرمین و ارحم الراحمین:
کاف کافی آمد او بهر عباد
صدق وعدهٔ کهیعص
مصرع دوم صدق وعده کاف ها یا عین صاد خونده میشه
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۲ - در خواستن قبطی دعای خیر و هدایت از سبطی و دعا کردن سبطی قبطی را به خیر و مستجاب شدن از اکرم الاکرمین و ارحم الراحمین:
کاف کافی آمد او بهر عباد
صدق وعدهٔ کهیعص
یعنی چه
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۰۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۱ - لابه کردن قبطی سبطی را کی یک سبو به نیت خویش از نیل پر کن و بر لب من نه تا بخورم به حق دوستی و برادری کی سبو کی شما سبطیان بهر خود پر میکنید از نیل آب صاف است و سبوکی ما قبطیان پر میکنیم خون صاف است:
هین طلسمست این و نقش مرده است
احمقان را چشمش از ره برده است
تفسیر لطفا
حیران حیران در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۰۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۷:
رحمت خدا بر جناب صائب
حیران حیران در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۶:۵۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱۷:
بسیار زیبا
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۶:۴۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۹ - قصهٔ شکایت استر با شتر کی من بسیار در رو میافتم در راه رفتن تو کم در روی میآیی این چراست و جواب گفتن شتر او را:
همچنانک دید آن صدر اجل
پیش کار خویش تا روز اجل
صدر اجل کیست
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۷ - بیان آنک عقل جزوی تا بگور بیش نبیند در باقی مقلد اولیا و انبیاست:
ظل ذلت نفسه خوش مضجعیست
مستعد آن صفا و مهجعیست
یعنی چه ؟
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۲۹ در پاسخ به سهیلا دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۸ - حکایت آن پادشاهزاده کی پادشاهی حقیقی به وی روی نمود یَوْمَ یَفِرُّ المَرْءُ مِنْ أَخیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبیهِ نقد وقت او شد پادشاهی این خاک تودهٔ کودک طبعان کی قلعه گیری نام کنند آن کودک کی چیره آید بر سر خاک توده برآید و لاف زندگی قلعه مراست کودکان دیگر بر وی رشک برند کی التُّرابُ رَبیعُ الصِّبْیانِ آن پادشاهزاده چو از قید رنگها برست گفت من این خاکهای رنگین را همان خاک دون میگویم زر و اطلس و اکسون نمیگویم من ازین اکسون رستم یکسون رفتم و آتیناه الحکم صبیا ارشاد حق را مرور سالها حاجت نیست در قدرت کن فیکون هیچ کس سخن قابلیت نگوید:
میگه اکه تو خواب دیدی میخندی یعنی تو بیداری به گریه میافتی یا ناراحت میشی و اگه تو خواب دیدی گریه میکنی یعنی تو بیداری خوشحال میشی تعبیر خواب گریه و خنده برعکسه
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۲۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۸ - حکایت آن پادشاهزاده کی پادشاهی حقیقی به وی روی نمود یَوْمَ یَفِرُّ المَرْءُ مِنْ أَخیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبیهِ نقد وقت او شد پادشاهی این خاک تودهٔ کودک طبعان کی قلعه گیری نام کنند آن کودک کی چیره آید بر سر خاک توده برآید و لاف زندگی قلعه مراست کودکان دیگر بر وی رشک برند کی التُّرابُ رَبیعُ الصِّبْیانِ آن پادشاهزاده چو از قید رنگها برست گفت من این خاکهای رنگین را همان خاک دون میگویم زر و اطلس و اکسون نمیگویم من ازین اکسون رستم یکسون رفتم و آتیناه الحکم صبیا ارشاد حق را مرور سالها حاجت نیست در قدرت کن فیکون هیچ کس سخن قابلیت نگوید:
همچو عارف کن تن ناقص چراغ
شمع دل افروخت از بهر فراغ
کن چجوری خونده میشه ؟
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۳۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۱ - مستجاب شدن دعای پادشاه در خلاص پسرش از جادوی کابلی:
بعد سالی گفت شاهش در سخن
کای پسر یاد آر از آن یار کهن
منظور از یار کهن کیست ؟
کوروش در ۵ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۳۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۹ - نمودن جبرئیل علیه السّلام خود را به مصطفی صلیالله علیه و سلّم به صورت خویش و از هفتصد پر او چون یک پر ظاهر شد افق را بگرفت و آفتاب محجوب شد با همهٔ شعاعش: