گنجور

حاشیه‌ها

دکتر حافظ رهنورد در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۳۵ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۸:

حافظ در شعری دیگر نیز از این وزیر مبارز الدین یاد می‌کند که مطلعش عربی‌ست " یا مبسماً یحاکی درجاً من اللّالی"

او در مصرع آخر غزل نام وی را می‌آورد؛ بونصر بوالمعالی. نام وی خواجه برهان‌الدین ابونصر ابوالمعالی بوده و لقبش فتح‌الله

هر دوی این غزل‌ها پس از گرفتار شدن مبارز به دست پسرش شجاع و چند ماه پیش از به‌قتل رسیدن خواجه فتح‌الله سروده شده 

افسانه چراغی در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۴:

دین یعنی وجدان و بینش درونی

هرچه آگاهی و دانش انسان بیشتر می‌شود، باید وجدان و بینش درونی او پرورش بیشتری یابد؛ نه این که آن را اسباب کسب دنیا قرار دهد. زهدفروشی و نمایش دینداری و عالِم بودن، نهایتا به نابودی کاسبکاران می‌انجامد.

در واقع همه داشته‌های باطنی و ویژگی‌های درونی انسان باید در اعمال نیک و درست او جلوه‌گر شود و ثمربخش باشد؛ نه نمایش‌های ظاهری و بی‌‌ثمر.

دکتر حافظ رهنورد در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۱۹ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۸:

در مورد شنبه ششم ذی‌الحجه علامه قزوینی فرموده‌اند که ممکن نیست ششم ذی‌الحجه شنبه باشد؛ زیرا غرًه ذی‌الحجه آن سال پنجشنبه بوده است؛ پس یا "سادس" تحریف نسخ است یا شنبه سهو است.

در مورد نسب خواجه فتح‌الله هم گفته‌اند که نسبتش به عثمان خلیف‌ی سوم می‌رسد. او مردی هنردوست بوده که پیش از صدارت نیز منصب خواجگی داشته. وی وزیر امیر مبارز بوده و در عین صدارت قاضی‌القضات شیراز نیز بوده است و حضور او در صدارت از خشونت زمانه‌ی مبارز می‌کاسته

حافظ در غزل معروفش با مطلع "دیدار شد میسًر و بوس‌وکنار هم"

در بیت یازدهم از وی و صدارت و قضاوتش یاد می‌کند.

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۱۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

دمی خوش است مکن صبح دم دمی سردی

علی در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۱۸ در پاسخ به نصیر میرالی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۱۴:

درست فرمودید

AliKhamechian در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:

کلیم حرف نداره

ahmad aramnejad در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۵:

سر سرو با قا تو دعوی تطافت می کرد
درود وعرض ادب این مصراع غلط تایپی دارد و بصورت زیر در دیوان کاغذی آمده است
سرو با قد تو دعوی لطافت می کرد

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۱۰ در پاسخ به مهدی دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷:

سلام

مفلسی مست ، نمایان کجاست؟

رضا از کرمان در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۶ - در هزل گوید:

جناب هوش مصنوعی سلام عزیزم 

 خسته نباشی با این معنی کردن شعر  استخوانهای انوری را تو گور لرزوندی  دست از سر این بد بختها بردار کمتر عذابشون بده بس دیگه  گناه داره !!!

رضا از کرمان در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۲۵ در پاسخ به سید حسین اخوان بهابادی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵ - سبب رجوع کردن آن مهمان به خانهٔ مصطفی علیه‌السلام در آن ساعت که مصطفی نهالین ملوث او را به دست خود می‌شست و خجل شدن او و جامه چاک کردن و نوحهٔ او بر خود و بر سعادت خود:

آقا درود بر شما 

  چوبکاری نفرمایید شما  خیلی بزگوار تر  از این فرمایش  هستید عزیزم ،که بخواهید پیش من حقیر تلمذ بفرمایید  من را چه به استادی من کجا استادی کجا   قیاس مع الفارق 

  دوست گرامی من سوال بی‌جواب را تاب نمی آورم وبسی از  حاشیه هایی که میگذارم  جدا از محفوظات قبلی، ماحصل  کنکاش وپژوهش در موضوع سوالی است که دوستان پرسیدن و در خیلی موارد باز اذعان دارم که حاشیه حقیر یا توضیح واضحاته یا تکرار مکررات  ولی صرفا خواستم آن لذت کشف پاسخ را با شما عزیزان شریک بشم  فقط همین

 واجب است که در اینجا از تلاش جناب آقای حمیدرضا  محمدی  وسایر دست اندر کاران  گنجور ، که این شرایط سهل پژوهش ، هم اندیشی وتشریک مساعی ادبی را فراهم آورده اند، کمال سپاسگزاری وتشکر را ابراز داشته  برایشان آرزوی توفیق وسلامتی دارم . 

 

داستان این بخش مثنوی زیاد مبهم نیست ولی اگرمعنی بیت به بیت  در تفهیم مطلب کمک  مینماید سعی خود را موقوف مینمایم ،تا قدر دان حضرتعالی باشم  انشاالله  .

  شاد باشی عزیز 

رضا از کرمان در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۵۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

با درود 

دقیقا درست میفرمایید 

 

کنب لغت‌نامه دهخدا کنب . [ ک َ ن َ ] (ع مص ) شوخگن گردیدن پای و سم ستور. (منتهی الارب ) (آنندراج ): کنب الرجل ؛ ستبر شد پای آن و کنب الخف و الحافر کذلک .(ناظم الاطباء). || شوخ بستن دست از عمل یا خاص است مر دست را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ستبر شدن دست از کار. (از اقرب الموارد). || (اِ) ستبری که بر پا و سپل و سم برآید یا ستبری مخصوص که از کار حاصل آید. (از اقرب الموارد). و در عربی چرک دست و پای که به سبب کار کردن به هم می رسد. (برهان ). شوخ دست . (دهار). به عربی چرک دست و پا. (غیاث ). پینه . ج ، کُنْب . (از دزی ج 2 ص 491).

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۱۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

مانده‌ای از ننگ خود سر در کَنَب

کَنَب در عربی به معنای چرک دست و پا و از این قبیل است

صامت در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹:

ضبط دکتر خانلری برای بیت دویّم این غزل ارجح است

فرهاد در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۴۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۴:

فکر می کنم هوش مصنوعی در برگردان بیت

 به دو هفته باید که ایدر بوی / گه و بیگه از تاختن نغنوی

اشتباه کرده؛

تا دو هفته دیگه باید اینجا باشی و شب و روز از حرکت باز نایست!

امیر ایرانی در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۰۹ در پاسخ به رضا ساقی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۹:

بسیار عالی آقا رضا

علیرضا گنجی در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۳۲ دربارهٔ سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » المضحکات » شمارهٔ ۷:

داداشم سعدی

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۱۷ در پاسخ به احسان دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۹:

ماجرا یک ترکیب عربی است (ما جَری) که در فارسی با الف ممدوده نوشته می‌شود

یعنی آن چه رفت

ورنه با تو ماجَراها داشتیم

یعنی با تو از آن چه (بر من) رفته است حرف‌ها دارم

 

ضمنا می‌توانیم خودمان شعر بگوییم و هر ترکیبی دوست داشتیم استفاده نماییم

سخن حافظ رابگذاریم همان‌گونه که است باشد هرچند بر ذهن ما خوش نیاید

شهرام لقایی در ‫۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۹:

فکر میکنم همانطور که جناب عباس جنت اشاره کردن این غزل موضوع وحدت مظاهر مقدسه رو توضیح میده:

1-سرخ قبا به حضرت مسیح و شهادت ایشون اشاره میکنه که پارسال (در ظهور قبل) ظاهر شدند و منظور از امسال ظهور فعلی و منظور از خرقه زنگار لباس حضرت محمد میباشد یعنی حضرت محمد رجعت حضرت مسیح میباشند

2- این بیت تکرار معنی بیت قبلی است و ترک اشاره به حضرت مسیح و عرب وار اشاره به حضرت محمد است

3- مظاهر مقدسه به دوستی تشبیه شده اند که در هر ظهور لباس جدیدی به تن میکند اما خودش شخص واحدی است

4- در این بیت روح القدس یا حقیقت مظاهر مقدسه به شراب و هیکل جسمانی مظاهر مقدسه به پیاله تشبیه شده است و در هرچند در هر ظهور پیاله تغییر میکند ولی شراب واحد است. در این تشبیه خداوند ساقی الهی است و حافظ نیز در اولین شعر دیوان خود از این تشبیه استفاده میکند

5- اعلام به نوع بشر که گمان نکنند که سلسه ظهورات الهی قطع شده است و اعلام اینکه مولانا چون روزن اسرار به ظهور بعدی بشارت میدهد

6و7- وحدت مظاهر مقدسه را نباید به معنی صحیح بودن تناسخ دانست. مظاهر مقدسه مانند موجها و قطره های دریای الهی هستند و از جوهره یی مخصوص خلق شده اند

8- منظور از رومی در اینجا روز و منظور از دوران حبش شب است. در آثار عرفا زمان حضور مظاهر مقدسه به روز و زمان عدم حضور مظاهر مقدسه به شب تشبیه شده است.

9- مظاهر مقدسه به خورشید تشبیه شده اند که هر چند هر روز از برج متفاوتی نسبت به روز قبل طلوع میکند ولی حقیقت او یکیست

10- مولانا مانند اشعار دیگرش حقیقت ظهور بعدی را در لایه هایی از رمز و تشبیه بیان میکند و خود را از افشای کامل آن منع میکند

11- هنگامی که ظهور بعد (شمس الحق تبریز) ظاهر شد تصور نکنید و نگویید که او از این عالم زاییده شده. هر چند جسم او از این جهان است ولی روح و حقیقت او مانند ماه از آسمان اسرار است.

مجتبی آزادمنش در ‫۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۱۶ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۷۴ - زن شعر خداست:

بازگردان روان و خلاصه بیت به بیت شعر «زن شعر خداست» از ملک الشعرای بهار با جمینای 1.5 پرو:

1. **خانم آن نیست که جانانه و دلبر باشد / خانم آنست که باب دل شوهر باشد:** زیبایی ظاهری ملاک خانم بودن نیست، بلکه سازگاری و همدلی با شوهر اهمیت دارد.

2. **بهتر است از زن مه‌‌طلعت همسرآزار / زن زشتی که جگرگوشهٔ همسر باشد:** زنی با ظاهر زیبا اما آزاردهنده، از زنی با ظاهر معمولی اما مهربان و فداکار، بدتر است.

3. **زن ‌یکی بیش مبر زآنکه بود فتنه و شر / فتنه آن به که در اطراف تو کمتر باشد:**  داشتن بیش از یک همسر، منبع مشکلات و فتنه‌هاست و بهتر است از آن پرهیز شود.

4. **زن شیرین به مذاق دل ارباب کمال / گرچه قند است نباید که مکرر باشد:**  حتی چیزهای خوب، اگر بیش از حد تکرار شوند، ارزش خود را از دست می‌دهند. این بیت به صورت کنایه به تعدد زوجات اشاره دارد.

5. **کی توان داد میان دو زن انصاف درست / کاین‌چنین مرتبه مخصوص پیمبر باشد:**  برقراری عدالت میان چند همسر بسیار دشوار است و تنها از پیامبران بر می‌آمده است. (اشاره به مسئله تعدد زوجات در صدر اسلام)

6. **حاجتی را که تو داری به مونث زان بیش / حاجت جنس مونث به مذکر باشد:** همانطور که مردان به زنان نیاز دارند، زنان نیز به مردان نیازمندند.  این بیت به برابری نیازهای دو جنس اشاره دارد.

7. **با چنین علم به احوال زن، ای مرد غیور / چون‌ پسندی که زنت عاجز و مضطر باشد:** با توجه به نیازهای زنان، مردان نباید آنها را در مضیقه و عجز قرار دهند.

8. **زن بود شعر خدا، مرد بود نثر خدا / مرد نثری سره و زن غزلی‌تر باشد:**  زن و مرد هر دو مخلوق خدا هستند، اما با ویژگی‌های متفاوت. زن لطیف و شاعرانه، و مرد استوار و نثرگونه است.

9. **نثر هرچند به تنهایی خود هست نکو / لیک با نظم چو پیوست نکوتر باشد:**  هرچند نثر به خودی خود خوب است، اما ترکیب آن با نظم (شعر) کامل‌تر و زیباتر است.  این بیت می‌تواند به اهمیت پیوند زن و مرد اشاره داشته باشد.

10. **زن یکی‌، مرد یکی، خالق و معبود یکی / هر یک از این سه‌، دو شد مهره به شش‌در باشد:**  تعدد زوجات،  و به طور کلی هرگونه انحراف از وحدت (در اینجا توحید و تک همسری)  مایه آشفتگی و هرج و مرج می‌شود.

11. **زن خائن تبه و مرد دوزن بیخردست / وآنکه ‌دارد دو خدا مشرک و کافر باشد:** خیانت زن و تعدد زوجات مرد، هر دو ناپسند و نشانه‌ای از بی‌خردی است،  همانطور که شرک به خدا ناپسند است.

12. **کی پسندی که نشانی به حرم قومی را /  که یکایک ز توشان قلب مکدر باشد:**  هیچ مردی دوست ندارد زنان حرمسرایش  دل‌شکسته و غمگین باشند.  این بیت به پیامدهای منفی تعدد زوجات برای زنان اشاره دارد.

13. **وز پی پاس زنان‌، گرد حرمخانهٔ تو / چند خادم به شب و روز مقرر باشد:**  تعدد زوجات نیاز به محافظت و مراقبت بیشتری دارد که خود نشان از محدودیت و  عدم آزادی زنان است.

14. **نسل این فرقهٔ محبوس حسود غماز / به سوی مام کشد خاصه که دختر باشد:**  در محیط چند همسری، حسادت و غیبت رواج پیدا می‌کند و این ویژگی‌ها به نسل بعدی، به‌ویژه دختران، منتقل می‌شود.

15. **می‌شوند آلت‌ حرص و حسد و کینه و کذب / نسل‌ها، چون به یکی خانه دو مادر باشد:**  حضور دو مادر در یک خانه باعث بروز حسادت، کینه و دروغ در میان فرزندان می‌شود.

16. **ربشهٔ تربیت و اصل فضیلت مهرست / مهر کی با حسد و کینه برابر باشد:**  مهر و محبت، پایه تربیت و فضیلت است و با حسادت و کینه سازگاری ندارد.

17. **گر شنیدی که برادر به برادر خصمست / یا که خواهر به‌ جهان دشمن خواهر باشد:**  اگر شاهد دشمنی میان خواهر و برادر هستی،

18. **علت واقعی آنست که گفتم‌، ورنه / کی برادر به جهان خصم برادر باشد:**  علت اصلی آن تعدد زوجات و  پیامدهای منفی آن است،  وگرنه ذاتاً  خواهر و برادری با هم دشمن نیستند.

19. **نشود منقطع از کشور ما این حرکات / تا که زن بسته و پیچیده به چادر باشد:**  تا زمانی که زنان در بند سنت‌های غلط  مانند  حجاب اجباری هستند، این مشکلات ادامه خواهد داشت.  (این بیت نشان‌دهنده‌ی دیدگاه مترقی و  فمینیستی بهار است.)

20. **حفظ‌ ناموس ز معجر نتوان‌ خواست «‌بهار» / که زن آزادتر اندر پس معجر باشد:**  چادر و معجر ضامن حفظ ناموس نیست،  بلکه  زنان محجبه  زیر چادر و حجاب در آزادی بیشتر و مخفیانه می توانند خیانت بکنند.

 

مژگان در ‫۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:

کَلِک به معنای انگشت هست و مشاطه آرایشگر ، در گویش لری و کوردی هنوزهم انگشت را کلک مینامند و این یعنی اصالت

۱
۱۹۲
۱۹۳
۱۹۴
۱۹۵
۱۹۶
۵۵۴۸